سومین جلسه از دوره هشتم لژیون سردار نمایندگی عطار نیشابوری در روزهای یکشنبه با استادی : پهلوان محترم مسافر محمود و نگهبانی : پهلوان احمد و دبیری مسافر حسن و خزانه داری مسافر عباس با دستور جلسه (dst. Ot) در تاریخ ۴آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ دقیقه آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر
دستور جلسه این هفته dst ,ot است .
این هفته به تمام خدمتگزاران اوتی تبریک می گویم که خالصانه خدمت می کنند و در رهایی تک تک ما نقش دارند .
من محمود با حال خراب وارد کنگره شدم و بستر را خدمتگزاران فراهم کردند تا من محمود با آرامش سفر کنم . در ابتدا سفر در کنگره ۶۰ با تریاک خوراکی بود و بسیار سخت بود و زحمات زیادی کشیده شد که شربت اپیوم تینکچر وارد چرخه درمان شود .
این اتفاقات در زمانی بود که اعتیاد جرم محسوب می شد و سختی ها و مشکلات زیادی را آقای مهندس گذراندند .
در مسیر راستی و درستی قطعا خداوند کمک می کند و به نتیجه می رسید .
اگر من محمود بد سفر کردم ، مشکل از کنگره ۶۰ نیست و ریشه در تفکر من دارد که با هدف دیگری سفر می کنم .
در قبل ، سفر با تریاک سختی ها و مشکلات خودش را داشت ، از جمله کیفیت و حتی تهیه آن مشکلات و خطراتی را داشت ، ولی شربت اوتی همیشه با یک ترکیب و یک کیفیت مطلوب و تهیه آن راحت و بهداشتی است و رهجو به مشکل دارویی برنمی خورد.
به لطف روش dst به شربت اوتی اعتبار بخشید و خیلی عظیمی به درمان قطعی و رهایی رسیدند . خیلی از روش ها ترک اعتیاد از جمله مراکز باز پروری ، کمپ های ترک اعتیاد و......را شنیده بودم که بدترین رفتارها را با فرد مصرف کننده دارند و من ترس داشتم که مصرف کننده باقی می مانم این در زمانی بود که بسیار از زندگی خودم نا راضی بودم و در جهنم افکارم به سر می بردم .
خداوند صدای من را شنید و بهترین راه و روش را برای خلاصی از این جهنم به من نشان داد و وارد کنگره ۶۰ شدم .
با حال خراب وارد کنگره شدم و بر این فکر بودم این جا فقط کتاب و سی دی بفروشند اما بعد از طی دو ماه از سفر و خرید و گوش کردن چند سی دی واقعا بعد فهمیدم که وارد کجا شده ام و خداوند چقدر محمود را دوست داشته است که باید برای لحظه لحظه حضور در کنگره خداوند را شکر بگوئیم . در سال ۹۸ وارد کنگره شدم در سال اول ، جشن گلریزان اعلام سرداری کردم ، سه سال متوالی در سبزوار دنور شدم اما در سال قبل تجربه تلخی که من محمود کردم ، متاسفانه پسرم تصادف کرد و منجر به فوت یک نفر شد و باید دیه می دادیم .

سه هفته بسیار ناراحت بودم و روزگار سختی بود و تا آن زمان چنین تجربه ای سختی را نگذرانده بودم ، با آموزش های کنگره روزهای سخت طی شد و شاید اگر در کنگره نبودم ازبین می رفتم و شاید آن قدر حالم بد می شد که ادامه زندگی بسیار مشکل بود . چون دردها و ناخالصی ها درون من بود .
در سال قبل توان سردار شدن را هم نداشتم در گلریزان سال قبل در سبزوار آنقدر ناامید بودم که به خداوند گفتم که حتی من لیاقت سردار شدن را هم ندارم و خداوند به من ثابت کرد که اگر در مسیری ایمان داشته باشید ما را یاری خواهد کرد . لژیون سردار ، لژیون پول نیست ، لژیون گذشت، رشد و بخشش است باید تجربه کنید تا لذتش را بفهمید .
در ساعت ۹ شب با من تماس گرفتند که شما فردا می توانید دبیر سردار بنشینید و خدمت دبیری را تجربه کردم ،بعد از اتمام جلسه راهنما یم عباس آقا عازم تهران بودند و رهایی داشتند ، و باخودم درگیر بودم و با راهنما در میان گذاشتم که می خواهم اعلام پهلوانی کنم و پولش را ندارم ، یکی از دوستان ۱۰۰ میلیون اولیه اش را قرض داد و هنوز هم خودم نمی دانم که چطور مبلغ پهلوانی را پرداخت کرده ام و از کجا آمد و خدا شکر می کنم که اجازه این خدمت را به من دادند که اگر اذنش صادر نشود نه به کنگره وارد می شویم ، نه می توانیم سفر کنیم و نه می توانیم خدمتی انجام بدهیم . چون مسیرش مسیر عشق ، محبت و راستی و درستی است .
در سال قبل به علت بنائی قصد فروش اتومبیل خودم را داشتم ، اما بنائی ساختمان تکمیل شد و مبلغ پهلوانی پرداخت شد و سبدها را با مبالغ ۳۰۰ تومان یا ۴۰۰ تومان حمایت کردم ، حامی ها ، مشارکت دو میلیون تومانی داشتم و اصلا نفهمیدم از کجا آمد و هیچ زمان احساس کمبود نکردم ، این که می گویم ، نه این که من محمود کاری انجام داده ام ، این را بیان می کنم که پرداخت ها دست ما نیست اگر به مسیر ایمان داشته باشیم و ادامه بدهیم کارها درست می شود .
در تجربه پهلوانی من کاری نکرده ام و کنگره ۶۰ من را احیا کرد و زندگی ام را مدیون کنگره ۶۰ هستم و آرامش نسبی در زندگی و محل کارم دارم
اگر مسئله ای برای فرزندم پیش بیاید با او درگیر نمی شوم و راهش را پیدا می کنم . دوستان در گلریزان شرکت کنید ، گاهی خداوند دوست دارد انسان در تنگنا قرار گیرد ، که آیا شما توان انجام آن کار را دارید ؟
که اگر انجام دادید صدر صد باعث رشد شما خواهد شد .
بهترین دوران عمرم را در کنگره ۶۰ گذراندم و سپاسگزار خداوند هستم .
من محمود باید بفهمم که کنگره ۶۰ به من چه داده است ؟ اگر تمام زندگی ام را بدهم، باز هم قابل جبران نیست و اگر دست مهربان خداوند نبود شاید خودکشی می کردم ،شاید از یک ساختمان بلند سقوط می کردم چون بسیار حالم خراب بود ولی خوشبختانه کنگره ۶۰ بود و از آقای مهندس و خانواده محترمشان و همه راهنمایان و خدمتگزاران و دوستان که به من محمود انرژی دادند که به این حال خوش برسم کمال تشکر و قدر دانی را دارم و ان شالله گلریزان خوبی داشته باشیم و افتخار می کنم که عضوی از خانواده بزرگ کنگره ۶۰ هستم ،ممنون که به مشارکت من گوش کردید...


تایپ و نگارش: مسافراحمد (لژیون چهارم)
عکاس: مسافر مصطفی (لژیون دوازدهم)
بارگذاری:مسافر علی (لزیون دوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
109