English Version
This Site Is Available In English

لنگر کشتی را بکشید

لنگر کشتی را بکشید

مقاله: لنگر کشتی را بکشید
 

در سی‌دی «لنگر کشتی را بکشید»، نکات بسیار عمیقی نهفته است که هر مسافری می‌تواند از آن برداشت شخصی و تجربی داشته باشد.
برداشت من از این سی‌دی در دو بخش خلاصه می‌شود: نخست، القای بیرونی به درون و دوم، کشیدن لنگر کشتی در طوفان اعتیاد.

بخش نخست: القا از بیرون به درون
در دوران مصرف، من همواره دچار برداشت‌های اشتباه از سخنان دیگران بودم. هر کلامی که می‌شنیدم، در ذهن خود معنایی دیگر می‌ساختم و به‌جای فهم درست، در دام تفسیرهای غلط گرفتار می‌شدم. همین برداشت‌های نادرست، زمینه‌ی بدبینی و سوءظن من نسبت به اطرافیان را فراهم می‌کرد.

من باور داشتم که دیگران از گفته‌هایشان منظوری خاص دارند، در حالی که این ذهن منِ آلوده و ناآگاه بود که همه چیز را وارونه می‌دید. این بدبینی و برداشت اشتباه، نتیجه‌ی جهان‌بینی نادرست و یا بهتر بگویم، نبود جهان‌بینی در وجود من بود؛ جهان‌بینی‌ای که در اثر مصرف موادی چون گل، قرص و الکل به کلی از بین رفته بود. در آن دوران، من در زوال کامل قرار داشتم و هیچ شناختی از خود و جهان پیرامونم نداشتم.

بخش دوم: لنگر کشتی را بکشید
در این بخش، مفهوم کشتی و لنگر برای من بسیار الهام‌بخش است. جسم انسان همان کشتی است که در میان طوفان اعتیاد گرفتار شده؛ طوفانی که خود با جهل، ناآگاهی و بی‌اختیاری برای خویش ساخته است. خیال انسان، همچون پرنده‌ای بر روی این کشتی است که گاهی گمان می‌کند می‌تواند کشتی یا همان جسم را نیز به پرواز درآورد، در حالی که بدون رهایی از طوفان، چنین چیزی ممکن نیست.

من نیز زمانی در این طوفان گرفتار بودم، اما در کنگره آموختم که باید لنگر این کشتی را بکشم و سکان آن را به ناخدایی دانا و مجرب بسپارم؛ ناخدایی که خود روزی در همین طوفان گرفتار بوده و اکنون به ساحل آرامش رسیده است. این ناخدایان همان راهنماهای کنگره هستند که با تجربه، عشق و ایمان، مسیر رهایی را برای ما روشن می‌کنند.
آنان نیز روزی سکان کشتی خویش را به ناخدایی لایق سپردند و توانستند از طوفان اعتیاد عبور کنند.

آغاز سفر، آغاز رهایی
در کنگره ۶۰، ما سفری را آغاز می‌کنیم که به آن سفر اول می‌گویند؛ سفری برای رهایی از بند اعتیاد و بازگشت به تعادل جسم و روان. پس از آن، سفر دوم آغاز می‌شود، سفری به سوی شناخت خویشتن و بازسازی جهان‌بینی.
اکنون که در صدمین روز سفر خود قرار دارم، از صمیم قلب خدای مهربان را شاکرم که مرا با کنگره ۶۰ آشنا کرد. گاهی با خود می‌اندیشم اگر مصرف‌کننده مواد نبودم، شاید هیچ‌گاه راهی به کنگره پیدا نمی‌کردم و این سفر زیبا و پر از آگاهی را تجربه نمی‌کردم. کوچک‌ترین ثمره‌ی حضور در کنگره، رهایی از بند اعتیاد است؛ اما این تنها آغاز راه است. در کنگره، سفرهای بزرگ‌تری در پیش است؛ سفرهایی برای یافتن آرامش، ایمان و شناخت واقعی خود.
از بنیان‌گذار دانا و دلسوز کنگره ۶۰،  مهندس دژاکام، و همه‌ی خدمت‌گزاران صدیق این مجموعه که مسیر رهایی را برای ما گشودند، صمیمانه سپاس‌گزارم. آنان درهای نجات را به روی ما باز کردند تا از طوفان جهل و اعتیاد بیرون آییم و به حال خوش برسیم.
باشد که هر یک از ما، لنگر کشتی خود را بکشیم، سکان را به ناخدایی آگاه بسپاریم و به سوی ساحل آرامش و نور حرکت کنیم.

نویسنده: مسافر رامتین لژیون یازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .