چهاردهمین جلسه از دور اول کارگاههای آموزشی_ خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی شقایق قشم، با استادی همسفر زهرا، نگهبانی راهنما مسافر هورا و دبیری مسافر گلناز، با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» در روز چهارشنبه ۳۰ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۵:۰۰ در محل دانشگاه خوارزمی قشم آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، زهرا هستم یک همسفر.
خدا را شاکرم که یکبار دیگر توانستم در کنگره حضور پیدا کنم و از خداوند خواستار سلامتی و عمر طولانی برای آقای مهندس و خانوادهی محترمشان هستم.
دستور جلسهی این هفته «جهانبینی در ورزش» است.، در کنگره مثلثی برای درمان طراحی شده است که اضلاع آن شامل: جسم، روان و جهانبینی میباشد. اگر این مثلث را بهعنوان سه پایه در نظر بگیریم، وقتی یکی از این پایهها کوتاه باشد یا بشکند، در هر صورت تعادل از بین میرود.
بنابراین، ضلع جسم بسیار مهم است و باید ببینیم تا چه اندازه به سلامتی خود اهمیت میدهیم. بخشی از سلامت جسم به دارویی که استفاده میشود بستگی دارد، اما یکی از اصلهای مهم در کنگره، ورزش است که باید توجه ویژهای به آن داشته باشیم.
همان اندازه که به ورزش اهمیت داده میشود، باید به همان میزان نیز در جلسات کنگره حضور داشته باشیم. با نوشتن سیدیها و کار بر روی جهانبینی، روان خود را به تعادل میرسانیم و در کنار آن، با ورزش کردن، جسم را به سلامتی میرسانیم.
اگر جسم را مانند یک ماشین در نظر بگیریم، مثلاً اگر من هر روز از جاروبرقی استفاده کنم، طبیعتاً بعد از چند سال فرسوده میشود؛ اما جسم انسان کاملاً برعکس است. اگر از جسم خود استفاده نکنم، دچار آسیب و فرسایش میشود، ولی هرچه بیشتر در حالت تعادل از آن استفاده کنم، به سلامتی نزدیکتر میشوم.
در مرحلهی اول، در اثر ورزش، یکسری مواد مخدر درونی در بدن ترشح میشود که باعث ایجاد شادی و نشاط همیشگی میگردد. اما برای عضلات بدن چه اتفاقی میافتد؟ همهی ما احتمالاً تجربه کردهایم که پس از ورزش، حدود ۱۲ تا ۲۴ ساعت بعد بدندرد سراغمان میآید. این بهخاطر آن است که عضله ضعیف بوده و مویرگها بر اثر فشار پاره شدهاند. بدن در واقع خود را تقویت میکند. یعنی وقتی بدنم درد میگیرد، به این معنا نیست که نباید ورزش کنم؛ بلکه نشان میدهد که بدنم مشتاق است و من یک پله بالاتر رفتهام، عضلهام را قویتر کردهام و به سلامتی خود کمک نمودهام.
برای شروع ورزش نباید عجله داشت. در سال ۱۳۹۷، من ۳۰ کیلوگرم اضافهوزن پیدا کردم. در ابتدا اصلاً پذیرش آن را نداشتم و هرکس به من میگفت، باور نمیکردم. اما اضافهوزنم در قالب بیماری، تنگینفس، درد کتف و ضربان قلب بالا خود را نشان داد، در حالیکه من متوجه نبودم. هر بار که به پزشک مراجعه میکردم، میگفت: «برو پیش دکتر اعصاب، مشکل از روانت است، باید مدتی تحت درمان باشی، اینها همه از استرس است.»
بخشی از حرفشان درست بود؛ چون وقتی ورزش نمیکنم، استرس را با خودم حمل میکنم. اما هیچ پزشکی به من نمیگفت که علت بیماریام اضافهوزن است، و من هم آن را نمیپذیرفتم. پس از آنکه پذیرفتم اضافهوزن دارم، شروع به ورزش کردم؛ اما چون بهصورت تهاجمی آغاز کردم، منجر به آسیب زانو شد. در حالیکه باید یاد بگیرم ورزش را برای سلامتی و تندرستی انجام دهم، نه برای فشار آوردن به بدن. اکنون خداوند را شاکرم که در کنگره حضور دارم و با بهترین روش، که جناب مهندس آن را ابداع کردهاند، آشنا شدهام؛ اینکه باید ذرهذره و با آگاهی شروع کنیم.
بسیار مهم است که بدانم بدن من چه میزان توانایی دارد تا بتوانم بر اساس آن هدفم را مشخص کنم. ممکن است فردی پیادهروی را ترجیح دهد و دیگری ورزش دیگری را، اما مهم این است که بدانیم در چه مرحلهای هستیم و توان جسمی ما چقدر است. وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم در آن زمان هیچ تحرکی نداشتم؛ خواب شبانه نداشتم، شبها بیدار و روزها خواب بودم و آن خواب روز برایم لذتبخش نبود. بدنم کسل بود، تغذیهی درستی نداشتم و گاهی ساعت دو شب تازه یادم میآمد باید شام بخورم!
تمام اینها به سلامتی من آسیب میزد. بخشی از آن اضافهوزن بود، اما به نظرم همهی این عوامل باعث بروز بیماریهای قلبی و در نهایت سکته میشود، اگر به آن توجه نشود. زمانی که ورزش میکنم، ورزش به زندگی من نظم و برنامهریزی میدهد و حالم را بهتر میکند، اما وقتی ورزش نمیکنم، بیحال و کسل هستم.
جهانبینی که در کنگره آموزش میگیریم، به ما میآموزد که هر کاری آدابی دارد. در کنگره، هدف از ورزش، برد و باخت نیست؛ ما ورزش میکنیم تا حالمان خوب شود، روان و جسم هر دو به تعادل برسند و آن حس خوب را تجربه کنیم. یعنی زمانی که سوت پایان ورزش زده میشود، باید با حالی خوش و انرژی مثبت از آن محیط خارج شویم.
گردآوری و تایپ: مسافر گلناز – لژیون یکم
عکس: مسافر معصومه – لژیون یکم
بازبینی و ارسال: همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
22