روزی که ترس تمام شد و امید آغاز شد

سلام دوستان زهرا هستم همسفر

خدا را شاکر هستم که هم من و هم مسافرم در تاریکی فرو رفته بودیم و هردو ما ترس داشتیم، خدا را شکر یک روز مسافرم ترس را کنار گذاشت و ما به سمت نور حرکت کردیم. او روزی مطلبی را از دکتری که در خارج از کشور بود شنید، که همان لحظه اسم کنگره۶۰ را گفتند، مسافرم یک دوسه ماهی با ترس، دست و پنجه نرم می‌کرد که روزی راهی کنگره۶۰ شد و من هم دو روز بعد همراهیش کردم. مسافرم قبل از ورود به کنگره۶۰، یک سالی می‌شد تریاک را ترک کرده بود و مصرفش فقط شیشه بود. هیچ وقت فکر نمی‌کرد که شاید با مصرف شربت تریاک که همان شربت ot است درمان شود. به کنگره۶۰ اعتماد خیلی قوی داشت و ادامه داد و سرموقع شربت را استفاده می‌کرد و همان شربت مسافرم را درمان کرد و حال مسافرم با روش آقای مهندس دژاکام یک سال و دوماه است که خیلی خوب است.آقای مهندس با همین روش dst و داروی شفابخش ot تمام مسافرها و مسافرم را درمان کردند که فکر نمی‌کردیم مسافرم با همچنین چیزی درمان شود. مسافرم سر ساعت ot را مصرف می‌کرد روز به روز حالش بهتر از روز قبل می‌شد. خدا را شکر با همین شربت که خیلی‌ها از آن وحشت دارند مسافر من به راحتی درمان شد و  حال روحی و جسمی او همانند انسان سالم می‌باشد.از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنیم و انشالله همیشه تنشون سالم و حال دلشان خوب باشد.

نویسنده: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر بنفشه(لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجو راهنما همسفر بنفشه
ویراستاری: همسفر ملیکا نگهبان سایت
ویرایش و ارسال: همسفر مهشید دبیر سایت

همسفران نمایندگی دانیال