یازدهمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار نمایندگی اروند آبادان به استادی مرزبان همسفر فرحناز، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر نرگس با دستور جلسه «DST ،OT» روز یکشنبه ۴ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۰ برگزار شد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
استاد سردار میفرمایند: ما همه در جهان آمدیم برای اینکه آموزش بگیریم و خدمت کنیم؛ دستور جلسه این هفته DST و OT است، هر دو اینها ابزار مهم درمان اعتیاد هستند و روش و سبک جدیدی محسوب میشوند که توسط آقای مهندس دژاکام به علم پزشکی هدیه داده شدند.
همانطور که همه میدانید D مخفف کلمه دژاکام و آن 0/8 کاهش و افزایش مواد است، S به معنی پله و ۲۱ روزی است که باید در پلههای درمان اعتیاد قرار گرفت و T زمان ۱۰ الی ۱۱ ماهه طول درمان است. لطف، عنایت و بخشش آقای مهندس است بعد از اینکه این روش را تجربه و دریافت کردند در اختیار همه ما انسانها قرار دادند و برای نجات هزاران نفر از این روش استفاده شد.
DST یعنی تفکر، حرکت، فرمانبرداری، نقطه تحملی که باید به وجود بیاید تا یک انسان در مسیر رهایی و درمان و آرامش برسد، اگر این DST را یک معجزه و اعجاز میدانیم باید در این مسیر قرار بگیریم، در تمام زمینههای زندگی از آن استفاده کنیم و بدانیم DST روشی است تا به هستی، عشق و محبت برسیم که توسط مهندس دژاکام به ما منتقل شد.
ما در لژیون سردار هستیم اگر من بخواهم در برابر این بخشش و عنایتی که آقای مهندس در اختیارم قرار داده صحبت کنم احساساتم گفتنی نیست؛ هرچه ما برای سردار و کنگره پرداختی داشته باشیم باز هم بدهکاریم که علنی است، آن را درک کردیم و با پوست، گوشت و استخوان متوجه شدیم و به این آگاهی رسیدیم که اگر برای کنگره خدمتی میکنیم با آن خدمت، به من خدمت میشود، نه به کنگره و لژیون سردار.
بخششی که من داشته باشم نشاندهنده ظرف من است که چهقدر ظرف من بزرگ است تا از هستی خودم ببخشم و چهقدر قدرت بخشش را دارم. در اطراف خودمان میبینیم افرادی که قدرت بخشش دارند، چهقدر در زندگیشان فراوانی دارند، چون به زندگی آنها برمیگردد، اما اینطور نیست که آنها را الگوی خودمان قرار دهیم، آن ترس و افکار منفی که در ذهن من پدیدار میشود مثل ترس از اینکه از دست میدهم مانع بخشش من از هر زمینهای میشود.
بخشش فقط مالی نیست، بعضی مواقع من از نظر محبت خساست نشان میدهم و آن بخشش را ندارم، اما در اطرافمان افرادی را میبینیم که این بخشش را دارند و فراوانی در زندگی آنها ملموس است؛ چرا از آنها الگوبرداری نمیکنم؟ چون لذت و احساس خوبی که او داشته را من هنوز نچشیدم، در جایگاهی قرار نگرفتهام که حال خوش او را درک کنم، برای اینکه تمرین نداشتم و این اتفاقی که برای من رقم نمیخورد، بهخاطر عدم وجود استمرار است، یک بار میبخشم، ۱۰ بار نمیبخشم؛ به خودم میگویم اگر ببخشم، یک جایی کم میآورم یا از سر فلانی زیاد است و این مانع این میشود که من در بخشش، استمرار داشته باشم؛ اینطور است که ازدیاد، توانایی و قدرت من در بخشش کم میشود، پس همینطور که من برای بخشش خساست به خرج میدهم، هستی و دنیا هم مطمئناً به من برنمیگرداند، آن حس خوبی که در دوست و خانوادهام میبینم، ازدیاد و فراوانی مالی را دارد، برای من رقم نمیخورد.
هر چند میدانیم که آن بخشش و فراوانی فقط به مال و ثروت نیست، یک دوست و خانواده خوب هم ثروت است که خدا برای من قرار داده است؛ این را من با قدرت و تواناییای که از هستی و دنیا بخواهم، تعیین میکنم، من خالقم، خدا من را آفریده که چیزهای خوب، محبت، عشق و بخشش خلق کنم. داشتم فکر میکردم که بخشش بالاتر از محبت و عشق است یا عشق بالاتر از گذشت و بخشش است؟ به این نتیجه رسیدم که مطمئناً بخشش بالاتر از تمام این محبت، عشق و دوست داشتنها است.
اگر آقای مهندس دژاکام این گذشت را نداشتند، این روشی که ابداع کردند را به ما نمیبخشیدند و مطمئناً ما الان اینجا نبودیم، من الان بین این محبت، عشق و مهربانی که بین شما هست قرار نداشتم؛ این بخشش است که باعث میشود مهر و محبت پیش بیاید و بدیها را از بین میبرد؛ در عوض اینکه من یک چیزی را از خودم خارج میکنم. بارها این موضوع توسط آقای مهندس بازگو شده که باید یک چیز را از خودمان جدا کنیم، حتی از نظر مالی باید از چیزی بگذرم و چشمپوشی کنم تا چیزی برای من رخ دهد و یک اتفاق خوب و خوشایند برای من پیش بیاید.
ما اینها را در کنگره احساس کردیم، همه اینها در کنگره برای ما به وجود آمد؛ شاید همه این صفات در وجود من بود، اما هیچ جایی جز کنگره برای من اتفاق نمیافتاد و اگر رقم میخورد، در ماه یا هفته یکبار اما در اینجا مدام و هر روز رخ میدهد که باعث شده من مرتباً خودم را حلاجی کنم، ظرفیت، نقطه تحمل و بخشش خودم را بررسی کنم، لذتهای آنها را بچشم، حال خوش را دریافت کنم و آرامشی که میخواهم برایم به وجود بیاید.
خدا را شکر میکنم بهخاطر وجود شما، بهخاطر وجود نگهبان لژیون سردار همسفر فاطمه عزیز که هر بار زحمت میکشند و در لژیون سردار تهران شرکت میکنند، اطلاعاتی از آنجا کسب میکنند و به ما انتقال میدهند؛ این یکی از نعمتهایی است که شامل حال شعبه ما شده، به هر حال میتوان گفت خدا را شکر شعبه ما با وجود پهلوانها موفق بوده است. من صحبتهایم را با شعری به پایان میرسانم؛ این جهان کوه است و فعل ما ندا، سوی ما آید نداها را صدا.
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
تایپیست: همسفر سوسن رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون ششم)
عکاس: همسفر سنا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
176