English Version
This Site Is Available In English

برای من خدمت در کنگره طی این سالها یک موقعیت بی‌نظیر و شگفت‌انگیزی بوده است

برای من خدمت در کنگره طی این سالها یک موقعیت بی‌نظیر و شگفت‌انگیزی بوده است

گفت و گو با استاد مسافر محسن زهرایی ویراستار محترم کتب کنگره 60

لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی بفرمائید:

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی کوکائین، مدت ۱۱ ماه سفر کردم به روش  DST  با داروی OT به راهنمایی استاد گرانقدرم آقای علیرضا زرکش و هم اکنون ۱۷ سال و دو ماه و ۱۰ روز هست که آزاد و رها هستم.

لطفاً به اختصار از جایگاه‌های خدمتی که در کنگره مشغول بودید بفرمایید:
از زمانی که وارد کنگره شدم و تقریباً از پایان سفر اول خود، جناب مهندس این بزرگواری را کردند که ویراستاری کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه را به من واگذار نمودند و با آن شروع شد و بقیه مکتوبات که ملاحظه می‌فرمایید و همچنان ادامه دارد. این افتخار را من داشتم که قلم جناب مهندس را ویرایش کنم بسیار برای من افتخار بزرگی هست جناب مهندس اندیشمند بسیار بزرگی هستند و به قول فرمایش خودشان کسی می‌بایست ویراستار می‌شد که کنگره‌ای باشد و با فرهنگ، طرز نگاه و دانش کنگره و خود ایشان آشنا باشد که بتواند این کار را به درستی و به سامان انجام دهد. بنابراین همچنان افتخار بسیار بزرگی است برای من و تا بی پایانی ها سپاس و قدردانی از این موضوع خواهم بود.

در این مسیری که تا به اینجا طی کرده اید اگر بخواهید به گذشته برگردید آیا دوباره همین مسیر را ادامه می‌دهید یا به گونه ای دیگر:
سئوال خیلی جالبی فرمودید، نه من اگر به گذشته برگردم بدون تردید همین مسیر را دوباره طی می کنم. چون احساسم این است که بر اساس احساس شاگردی و رهجوی که در کنگره داشتم، برداشتی که از تفکر جناب مهندس داشتم با تمام وجودم تلاش می‌کردم که در هر جایگاهی که هستم با تمام توانم خدمتگزار باشم. حالا در جواب سوال اول که فرمودید چه جایگاه های خدمتی داشتم این یکی از آنها بوده است  و دیگری بحث موسیقی بوده است که الان بیش از ۱۳ سال است که با استاد امین دژاکام شروع کردیم و قضیه موسیقی هم در کنگره با همان ساختار لژیون موسیقی شروع شد که نگهبان لژیون استاد امین، استادش بنده و دبیر هم جناب آقای پیام سالاری که ایشان هم از مسافران کنگره و از نوازندگان بسیار خوب می‌باشند، در طی این سال‌ها جایگاه‌های خدمتی خیلی بی‌نظیری را تجربه کردم و برای من یک موقعیت بی‌نظیر و شگفت‌انگیزی بوده است و من و روان شاد کوروش آذرپور عزیز که یادی کنیم از آن، ما اولین دستیاران دیده‌بان در کنگره بودیم و اولین دوره‌ای که به طور کلی دستیار دیده‌بان تعریف شد با آقا کوروش و من شروع شد، که ما دو دستیار جناب ترابخانی دیده بان محترم بودیم از سال ۱۳۹۱ و بیش از ۵ سال در خدمت جناب ترابخانی بودیم برای رسیدگی و نظارت و گزارش از شعبات و نمایندگی‌ها و دوره‌ای که آزمون‌های کنگره‌ای را داشتیم، هم استاد مشاور و هم استاد راهنما بودم و ویراستار خیلی از آزمون‌های کنگره‌ای بودم و انجام وظیفه نمودم. بیش از سه دوره ۴ ساله هم کمک راهنما بودم، درمان شدگان خیلی زیادی داشتم و نتیجه هایم را دیده و منتظر ندیده‌هایم هستم و این یک موهبتی است که همیشه به دوستان می‌گویم کجا را سراغ داریم که یک بذری کاشته می‌شود و طی سالیان دراز همچنان خیر و برکت آن و زمانی که دیگر آن جایگاه را تجربه نمی‌کنیم ولی باز در زندگی ما جاری می‌باشد. برای تمام راهنمایان کنگره به همین گونه است و باید این را همگی بدانیم و خواسته یک نفر نیست، همه راهنمایانی که خدمت کردند و ممکن است سالیانی باشد که کار نمی‌کنند ولی همچنان رهجویان آنها و رهجویان رهجویان آنها و به ترتیب ... و آدم به یاد پیام سردار می‌افتد که می‌فرمایند این بذرهایی که کاشته‌ آید کشتزارهایی بسیار عظیم خواهند شد که قابل دید و قابل تأمل برای همه جهانیان خواهد شد.

لطفا در ارتباط با سیر تکاملی کنگره ۶۰ برای ما توضیح دهید که چگونه کنگره ۶۰ به این نقطه از تعالی رسید:

این هم بسیار سوال خوب و دقیقی هست، من همیشه به جناب مهندس میگم که انشالله یک فرصتی پیدا کنم و در اصطلاح تقویم نویسندگان کنگره را بنویسم مثل این اساتیدی که ما داریم در چارت تقویم تاریخ مثل روان شاد دکتر باستانی پاریزی و تاریخ تقویم کنگره دقیقاً یک سیر تکاملی دارد که اگر از من بپرسید می‌گویم به خوبی و به زیبایی خودش خودش را شرح می‌دهد اینکه کنگره از یک نقطه آغاز شد با سه چهار نفر از یک نمایندگی در کوچه مهدی زاده خیابان انقلاب و بعد آمد به آکادمی سهروردی و از آنجا شروع شد و هم اکنون در دوره‌ای هستیم که بیش از ۱۵۰ نمایندگی داریم ریشه در تفکر عمیق جناب مهندس دارد که سبب شد ساختار شگفت انگیزی به نام کنگره ۶۰ شکل گیرد شروع شد و گفت که یک سری از افراد بودند که خیلی با ما همخوان نبودند ولی از افراد ما بودند و نمی‌توانستیم آنها را دور بگذاریم و یک سری افراد دیگر که به روش تدریجی اعتقاد داشتند را به عنوان لیدر و راهنما قرار دادیم خود به خود آنها که نمی‌خواستند همراه شوند رفتند و اگر بخواهیم سند این را داشته باشیم باید سی‌دی گردباد سبز مهندس را گوش دهید که می‌فرمایند اگر مرکز گردباد باشید عروج پیدا می‌کنید و اگر در حاشیه باشید به بیرون پرتاب خواهید شد.
من با سال‌هایی که در کنگره بودم با تمام وجود این را تجربه کردم و کسانی که نخواستند همراه باشند به طرز شگفت انگیزی دور شدند بدون اینکه کسی بخواهد عذرشان را بخواهد. بنابراین کنگره از یک جایی شروع کرد و خودش، خودش را تکمیل کرد، ریشه در ساختار کنگره همین شکل و شمایلی که می‌بینید از لحاظ چهره بیرونی دیده‌بان‌ها و مرزبان‌ها و ایجنت‌ها و راهنماها و از لحاظ شکل آموزش‌هایی که جلسه عمومی داریم و جلسه لژیون خصوصی داریم آنجا همه تفکرات به تعامل گذاشته می شوند و بعد لژیون حالت خانوادگی دارد و صمیمی‌تر و گرمتر با یک راهنما شکل می گیرد و اینکه ما اعتقاد به گروه درمانی نداریم بلکه درمان گروهی داریم چون تفاوتش در این است که در گروه درمانی به آن مفهوم لیدر آموزش دهنده نیست و یک سرپرستی است که جلسه را مدیریت می‌کند و خودش دارای دانش خاصی نیست ولی ما در کنگره لیدرهای آموزش دیده به عنوان راهنما داریم و آزمون‌هایی را باید به سختی طی کند که دانشش بالا رفته و صاحب تخصصی بشود که بتواند برای درمان افراد نسخه بپیچد. بنابراین ساختار کنگره هر کجایش را ببینید از شکل گرفتن دیده‌بان‌ها تا چارت مرزبانی و راهنمایان و ... و برگزاری جلسات و تا زمانی که برای آن در نظر گرفته شده همگی بسیار برنامه‌ریزی شده و دقیق می‌باشد. اگر زمان لژیون‌ها را کم و زیاد کنیم اگر کم کنیم آن باردهی را ندارد و اگر زیاد کنیم موجب خستگی افراد می‌شود و ذره به ذره آن با تفکر و تامل بسیار زیادی پایه گذاری شده است و هرچه قدر در حقیقت دانش ما افراد بیشتر می‌شود مهندس تولید دانش بیشتری کرده است وگرنه باید بگویم مهندس در آن زمان هم آنقدر دانشمند بود که می‌توانست ۱۰ پله یکی کند ولی مهندس بسیار دارای صحه صدر و بسیار هوشمند است و دقیقاً با درجه تعالی رهجویان و کلیه مسافران و همسفران جلو می‌رود و به اندازه ای این خوراک را تولید کرده که ما بتوانیم آن را هضم، جذب و به کار بگیریم. مهندس یک حکیم فوق العاده بی‌نظیر و بزرگترین نمادش هم این است که کاری را که خودش نکرد از ما نخواست بنابراین تمام کارهایی که انجام داده خودش سرمشق آن بوده چه در بحث درمان اعتیاد چه در بحث درمان سیگار و بحث درمان چاقی و ورزش و هر کار دیگری و این من را یاد اون موضوعی می‌اندازد که مادری پیش رسول خدا رفت و گفت پیامبر، فرزندم امروز حالش خوب نیست و نباید رطب بخورد و به او بگوئید که رطب نخورد، پیامبر فرمودند که بروید و فردا بیاید و زمانی که فردا آمدند مادر گفت که چرا دیروز به فرزندم این را نگفتید و پیامبر فرمودند که من خودم دیروز رطب خورده بودم و آنجاست که اشاره فرمود رطب خورده منع رطب چون کند؟ من وقتی رطب خوردم چگونه میتوانم بگویم نخور مهندس زیباترین آیینه این مفهوم است بنابراین صاحب نگاه عمیق و ژرفی بوده و تشخیص داده کنگره در چه درجه ای از آموزش پیش می‌رود و به هر نسبتی که تکامل پیدا کردیم ایشان در شرایط ، دقیق تر و  قویتر عمل کرده‌اند مثل زمانی که ما راهنما بودیم در طول سال یک روز تعطیل بودیم آن زمان مهندس می‌گفتند  بیمارستان که تعطیلی ندارد! اما الان میگویند که سطح آموزش بچه بالاست و ما می‌توانیم دو هفته به حال خودشان رهایشان کنیم، آنقدر کار آزموده هستند که راهنمایان می‌توانند توجیه کنند که نگران خرابکاری نباشیم، به همین ترتیب در اقصی نقاط دیگر کنگره و بقیه ساختارها چنین ساختاری وجود دارد .
یک طرف دیگر تولید دانش جهانی است که بر اساس تئوری ایکس شکل گرفت، درمان بیماریها و این همان‌جایی است که سردار می گویند علوم از یک نقطه آغاز نمودند انشعاب پیدا کردند و دوباره به یک نقطه بر می گردند و من معتقدم که با وجود شخصی مانند مهندس دژاکام این نقطه عطف شکل گرفته تا حرکت کنیم به سمت دانش واقعی که بتواند به روش درست بسیاری از بیماری ها را درمان کند.


نقش سایت و فضای مجازی در بیشتر شناخته شدن کنگره چگونه است؟
سایت کنگره ۶۰ از سال ۸۷شروع شد یادی کنیم از هم لژیونی رحمت فیضی، ایشان کسی بود که  سایت کنگره را شروع کرد، باز هم سیر تکاملی در این موضوع هم دیده میشود مهندس در صحبت های اخیرشان گفتند ما یک تالار گفتگویی باز کردیم دیدیم که بحث ها به سمت انحراف میرود و ببندید مهندس اصلا اینگونه نبودند که من از اول هر کاری کردم صفر تا صدش را می دانستم و درست عمل کردیم مهندس می گوید کارهایی را آزمون و خطا کردیم این را میگویند پاکبازی یعنی این که تو بگویی از اول من این نبودم و بگویید که من هم از یک جایی آموختم و جایی دیگر رسیدم ،  با خیلی از اشخاص وقتی صحبت می کنی انگار از اول همین بودند در صورتی که مهندس در نهایت صداقت و پاکی می گوید که ما از یک نقطه ای شروع کردیم که خیلی از چیزها را نمی دانستیم آزمون و خطاهای بسیار شد که الان می‌توانیم بگوییم مهندس به درجه ای از پختگی رسیده که میبینیم همه کارهایش در نهایت دقت انجام و بدون هیچ حاشیه ای به نتیجه می رسد یک نکته دیگر در مورد فضای مجازی بگویم در این هفته‌ای که صحبت بود و در قوانین هم هست کنگره در دو حرکت درونی و بیرونی به فعالیت خودش ادامه می دهد تابلوی کنگره در فضای  بیرونی سایت کنگره است که بسیار حائز اهمیت است ولی یک نکته ظریفی وجود دارد که باید با مهندس در میان بگذارم بچه ها میگویند وقتی سایت را باز میکنی یک پیام اولیه ای نیست وقتی شخص مصرف کننده ای وارد میشود بتواند آن را دریافت کند انگار سایت برای خود داخلی های کنگره طراحی شده است. در  سرچ کلمه اعتیاد اولین نیستیم در صورتی که وزارت کشور در بخشهای مجازی هر سال به مهندس و کنگره جوایزی اهدا می کند و به عنوان نفر اول مطرح می کنند ولی در بیرون اگر کسی سرچ کند به عنوان نفر اول بالا نمی آییم و من فکر میکنم یکی از دلایلش این باشد.

در کلام آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید و به رسم مصاحبات این شعبه یک جمله دلی هم به راهنمایتان هدیه کنید ؟
بودن با کنگره بی‌نظیر است حقیقتا یک فضای امن علمی است که هم جان انسان ها را نجات میدهد و هم روانشان را پرورش می‌دهد و هم نگاه شان را به زندگی اصلاح می کند، بهشت را به معنای واقعی میشود حس و لمس کرد راجع به راهنمایم هم وقتی به خدمتش می رسم به ایشان میگویم شما تا بی پایانی ها راهنمای من بودی هستی و خواهی بود شاید روز اولی که به کنگره آمدم اگر با آقای زرکش بر نمی‌خوردم ماندگار نمی شدم چون آگاهی  نداشتم صبر، محبت، آغوش بازش لطف و بردباری ایشان سبب شد که من بمانم و ادامه دهم  آقای زرکش به معنای واقعی یک کنگره ای  خدمتگزار است که برای من همیشه الگو خواهد بود.

تایپ : مسافر یاسر و مسافر آرش

عکاس: مسافر محمدصادق

تنظیم و بارگزاری:  مسافر یاسر

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .