سیزدهمین جلسه از دور چهل و هفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد، به استادی ایجنت محترم نمایندگی پارک ملت، مسافر حامد، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر ابراهیم، با دستور جلسه "جهانبینی در ورزش" در روز پنجشنبه ۱ آبانماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه صحبتهای استاد:
سلام دوستان حامد هستم، یک مسافر.

از اینکه در جمع شما حضور دارم، بسیار خوشحالم و خدا را شکر میکنم که فرصت داد در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
از گروه مرزبانی و ایجنت محترم نمایندگی عمان سامانی، آقا فربد سپاسگزارم که مسئولیت استادی و اداره جلسه را به من واگذار کردند.
همچنین صدور مجوز راهاندازی کنگره خانمهای مسافر در شهرکرد را خدمت همه اعضای کنگره ۶۰ در استان تبریک میگویم. این توفیق نشان از تلاشهای ما و مسیر درستی است که در آن حرکت میکنیم.
در مورد دستور جلسه این هفته، جهانبینی در ورزش، یک نکته مهم مطرح است؛ چرا ما باید جهان بینی را یاد بگیریم؟
مثلث درمانی که در کنگره ۶۰ تعریف میشود، دارای سه ضلع جسم، روان و جهانبینی است. که پرداختن به هرکدام از این اضلاع، برای رسیدن ما به آن تعادلی که مدنظر کنگره است، ضروری است.
درست است که جسم با متد DST و داروی OT به درمان میرسد، اما شعار ما در کنگره این است که؛ درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان. به نظر من، تنها رسیدن به درمان، بدون ایجاد تعادل چندان ارزشمند نیست.
وجود جهانبینی است که تعادل را ایجاد میکند. جهانبینی، موضوعی است که میتواند در سرتاسر زندگی ما جاری باشد. جهانبینی ورزش، جهانبینی سیاست، جهانبینی تحصیل، جهانبینی برای نشستن سر جلسه؛ از بزرگترین تا کوچکترین موضوعات را که نگاه کنیم، میبینیم هر کدام جهانبینی خود را دارند.
در دستور جلسات هفتگی کنگره، در دو جا واژه جهانبینی به چشم میخورد؛ یکی دستور جلسه جزوه جهانبینی ۱و۲ و دیگری جهانبینی در ورزش.
جهانبینی در ورزش آنقدر گسترده است، که میتواند به تعداد افرادی که وارد کنگره میشوند و در ورزش شرکت میکنند، گسترش یابد و هر کس تجربهای در این زمینه برای ارائه به دیگران داشته باشد.
در این دستور جلسه، دو موضوع مطرح میشود؛ یکی بحث فیزیولوژی بدن و به سلامت رساندن جسمی که به واسطه اعتیاد در آن تخریب ایجاد شده است.
دوم، بحث ترشحات سیستم شبهافیونی بدن در هنگام ورزش؛ که حدود هشت نوع از هورمونهای سیستم ایکس بدن، با ورزش کردن شروع به ترشح میکنند که مهمترین آنها عبارتند از؛ استیلکولین، آدرنالین، دوپامین و آندورفین. که ما آنها تحت عنوان سیستم پاداش، نیز میشناسیم. لازم به ذکر است که ما در کنگره میگوییم که این سیستم پاداش، از یک سو با ورزش و از سویی دیگر با مشارکت در جلسه راهاندازی میشود.
نکته دیگری که لازم میدانم متذکر شوم، بحث نقطه تحمل و صبر و حوصله است.
مهم نیست که در گذشته، در دوران قبل از ورود به تاریکیهای اعتیاد، چقدر ورزش میکردید، یا چقدر قدرتمند بودید. بدن امروز یک فرد مصرف کننده یا یک فرد در حال درمان، بدن پانزده سال پیش او نیست. امروز بدن او تضعیف شده است، تحلیل رفته است و لازم است که توان بدنی او آرام آرام و پله پله بازگردد. به همین دلیل است که به سفر اولیها، بعد از دو ماه سفر میگویند در پارک حاضر شود، و حالا او باید با ورزشهای سبکتر مانند تنیس و بدمینتون شروع کند؛ نه که برود سراغ ورزشی مثل فوتبال و یکی و دو ساعت هم در زمین باشد. چرا که به بدن او فشار وارد میشود، آسیب میبیند و امکان دارد نظم مصرف داروی او به هم بخورد یا به خاطر درد عضلانی ناشی از ورزش سنگین، داروی بیشتری مصرف کند و سفرش را خراب کند.
و جهانبینی هم غیر از این نیست؛ اینکه بتوانی تشخیص دهی که چه کاری در چه زمانی درست است، افراط و تفریط خواست نیروهای بازدارنده است. ما تعادل را میخواهیم.
ما یا میبریم یا میآموزیم؛ برای ما در کنگره باختی در کار نیست.
باید بدانیم که آموزش، در شکستهاست؛ در بردن آموزشی نیست زیرا وقتی که پیروز شدی حتماً کارت درست بوده که به پیروزی رسیدی و اشتباهی در کار نبوده که بخواهد آموزشی برای تو داشته باشد. این نکته باید همیشه در ذهن ما باشد و با استفاده از آن بتوانیم هیجاناتی را که در طول مسابقات ورزشی به ما دست میدهد، کنترل نماییم.
از سفر دومیها خواهش میکنم که مراقب رفتار خود و نیز مراقب سفر اولیها باشند. رفتاری که یک سفردومی از خود نشان میدهد، به عنوان الگویی برای سفراولیها، بسیار مؤثر و تعیینکننده است.
مایلم چند جملهای هم، در رابطه با جشن گلریزان صحبت کنم.
وقتی امروز به گذشتهام نگاه میکنم، میبینم تنها دارایی و سرمایهای که میتوانم به آن ببالم، کمکهایی است که در کنگره کردهام. واقعا برایم لذتبخش بوده است. هر پولی را که نگاه میکنم، میبینم که روزی آمده و روز دیگری رفته است، اما پولی که در راه کنگره خرج کردهام تا ابد برایم ماندگار است. شرکت در لژیون سردار برای من یک افتخار است.
مهم نیست که چه مبلغی را بخشش میکنیم؛ مهم این است که آنچه را که در توان ما بوده است، بخشیدهایم.
لژیون سردار تعیین میکند، که آیا من به راهی که در آن قرار گرفتهام باور دارم یا نه؟ و خوشا به سعادت کسی که به این راه باور داشته باشد و با تمام توان در مسیر آن، گام بردارد.
از همه شما سپاسگزارم که به صحبتهای من توجه کردید.
اهدای انگشتر دنوری به راهنمای محترم مسافر پدرام و مسافر سامین.

خدمتگزاران حاضر در جلسه.


عکسبرداری: مسافر میلاد لژیون هشتم
نگارش و ارسال: مسافر حمید لژیون نوزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1097