دستور جلسه این هفته: DST و OT
همه انسانها تصور میکنند بهترین راه، کوتاهترین راه است. در نتیجه، به درستی یا نادرستی آن تفکر ندارند و راهی را میروند که زودتر به خواستههای خود برسند. لذا، مشقهایشان همیشه ناتمام و بیمحتوا باقی میماند و مجبورند دوباره بنویسند؛ غذای نیمهپخته و یا به عبارتی خام، قابل خوردن نیست.
کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر.
از زمانی که بشر پدیدهای به نام اعتیاد به مواد مخدر را شناسایی کرد، تا به امروز، همواره به دنبال راهی برای از بین بردن این وابستگی بوده است. در سدههای اخیر، آنگونه که تاریخ حکایت میکند، روشها و رویههای مختلف و متفاوتی برای رفع این وابستگی به کار گرفته شده است. در زمانهای قدیم، حکما و طبیبان از داروهای گیاهی زمان خود برای از بین بردن علایم ناشی از قطع مصرف مواد مخدر استفاده میکردند.
با گذشت زمان و ظهور داروهای شیمیایی در قرن ۱۸ میلادی، استفاده از این داروها به تدریج جایگزین داروهای گیاهی گردید.
اولین دارویی که برای درمان اعتیاد به صورت تخصصی ساخته و عرضه شد، دارویی به نام انیدرید استیک یا دیاستیل مرفین یا هرویین بود که در سال ۱۸۹۶ توسط کمپانی داروسازی بایر آلمان ساخته شد. در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی، در اروپا استفاده از تریاک برای درمان بعضی از بیماریها مرسوم بود. در آن زمان، عمدتاً به دلیل بیماریهای ناشی از ضعف سیستمهای بهداشتی و فاضلاب، بیماریهای عفونی در شهرهای بزرگ اروپایی مثل لندن شیوع زیادی داشت و استفاده از تریاک برای درمان این بیماریها رواج داشت. در نتیجه، اعتیاد به تریاک نیز گسترش مییافت و کسی نمیدانست برای درمان این وابستگی چه باید کرد.
با ورود هرویین به عنوان داروی ترک اعتیاد، طولی نکشید که اعتیاد به هرویین معضلی شد شدیدتر و بزرگتر از معضل اعتیاد به تریاک. همزمان با جنگ جهانی دوم و مسدود شدن راههای ورود تریاک به اروپا، دانشمندان آلمانی سخت در تلاش بودند تا جایگزینی دارویی برای تریاک پیدا کنند. آنها موفق شدند با الگو برداری از ساختار مولکولی مخدرهای گیاهی، دارویی شیمیایی به نام متادون را ساخته و عرضه نمایند. در ابتدا تصور میشد که این دارو میتواند جایگزینی مناسب برای مواد افیونی از جمله تریاک و هرویین باشد و نقش داروی درمانکننده را به عهده گیرد، اما گذشت زمان نشان داد که متادون از عهده وظیفه خود برنیامده است.
تجربه سالها و دهههای متوالی استفاده از متادون نشان داد که این دارو خود اعتیاد سنگینی به دنبال دارد، آن هم به گونهای که مصرفکننده متادون دیگر نمیتواند به مصرف قبلی خود بازگردد. به عبارت دیگر، مخدر مصرفی او در گذشته، دیگر جوابگوی او نیست. این مسئله به این مفهوم بود که متادون نه تنها کمکی به درمان نکرد، بلکه اعتیاد سنگینتری را به وجود آورد و معلوم نبود با این اعتیاد جدید چه باید کرد.
اگر بخواهیم با زبان ساده عملکرد متادون را تشریح کنیم، باید بگوییم متادون آستانه تحمل را نسبت به مصرف اپیوییدها بالا میبرد، طوری که ماده مصرفی قبلی دیگر جوابگوی فرد نخواهد بود و شخص مجبور است مصرف متادون را ادامه دهد و مصرف متادون او نیز به تدریج بالا میرود.
البته اگر از زاویه کاهش آسیب به موضوع نگاه کنیم، متادون از این نقطه نظر موفق بوده است. برای مثال: اگر مصرفکننده هرویین که در روز چندین بار هرویین تزریق میکند، با مصرف متادون، تزریق هرویین را کنار بگذارد، باید بگوییم متادون در اینجا نقش یک داروی نگهدارنده و کاهشدهنده آسیب را خیلی خوب به عهده گرفته است و از این بابت دارویی موفق به شمار میرود.
اما برای درمان اعتیاد به متادون، هنوز پروتکل و روش خاصی ارائه نشده است و مصرفکنندگان متادون در کاهش آن دچار مشکل میشوند و پس از قطع مصرف نیز با مشکلات متعدد روبرو هستند و از عدم تعادل رنج میبرند.
در برههای دیگر، براساس یک تعریف اشتباه از بیماری اعتیاد که گفته میشد، اعتیاد وابستگی دارویی و مسمومیت مزمن است، تب سمزدایی مجامع علمی اعتیاد را در سراسر دنیا فرا گرفت و یکی از مزخرفترین و غیرعلمیترین روشهای درمان اعتیاد تحت عنوان سمزدایی سریع و فوق سریع یا UROD به اسپات لایت ویترین روشهای درمان اعتیاد تبدیل شد. در این روش سعی میشد با استفاده از داروهای آنتاگونیست مثل نالترکسون و یا آمپول نالکسون، که با اتصال به گیرندههای مواد افیونی، مانع از اتصال مولکولهای مواد مخدر به این گیرندهها میشود و در نتیجه شخص در یک حالت خماری شدید و طولانی قرار میگرفت، اصطلاحاً بدن را از بقایای مواد مخدر یا سم، تخلیه یا سمزدایی مینمودند.طبق تحلیل بنیان کنگره ۶۰، این روش یعنی سمزدایی، از پایه و اساس غلط و غیرعلمی بود؛ زیرا مواد مخدر برای یک انسان سالم سم است و کشنده است، اما برای یک مصرفکننده که در روز چندین برابر دوز کشنده مواد مصرف میکند و تازه سرحال میشود، دیگر سم نیست. در اینجا مواد مخدر بیرونی جایگزین مخدرهای درونی شده است و ما نمیتوانیم این جایگزین را به صورت ناگهانی حذف کنیم، زیرا شوک فیزیولوژی مخربی به سیستمهای حیاتی ما وارد میکند. خوشبختانه این روش با اطلاعرسانیهای کنگره ۶۰ و مشخص شدن نتایج فاجعهبار آن تقریباً منحط شده است.
به هر حال با نگاهی گذرا به سیر تاریخی ظهور و استفاده از داروهای ترک اعتیاد و روشهای ترک اعتیاد میبینیم که این روشها عمدتاً بینتیجه و داروهای ترک اعتیاد نیز خود به وجود آورنده اعتیاد جدید بودهاند.
روشهای ترک اعتیاد، از قطع ناگهانی مصرف گرفته، تا طب سوزنی، آبدرمانی، شوک برقی، تعویض خون، ماتریکس، سمزدایی سریع، استفاده از داروهای شیمیایی و گیاهی و عطاری، همه و همه مصرفکننده را به جایی میرسانند که چند صباحی را در قطع مصرف مواد سپری مینماید، آن هم با وضعیت نامتعادل و حال نامناسب، به طوری که هر روز ممکن است به مصرف باز گردد.
این نتایج باعث شده است تا بعضی متخصصین صریحاً میگویند، اعتیاد درمان مشخص و شناختهشدهای ندارد، اعتیاد درمان قطعی ندارد، اعتیاد بیماریای لاعلاج، عود کننده و پیشرونده است و پس از قطع مصرف، شخص بایستی همیشه تحت نظر و کنترل باشد و هیچگاه بینیاز از پیگیری درمان نخواهد بود، مثل بیماری فشار خون یا دیابت، فقط میتوان آن را کنترل کرد نه اینکه قطعاً درمان کرد.
امروزه هر وقت صحبت از روشهای ترک اعتیاد یا درمان اعتیاد میشود، بیدرنگ گفته میشود که تنوع روشهای درمان اعتیاد یک امر ضروری و اجتنابناپذیر است و بایستی روشهای گوناگون وجود داشته باشد و هر فردی با توجه به شرایطی که دارد با استفاده از یکی از این روشها بتواند اقدام به ترک یا درمان کند.
البته کنگره ۶۰ مخالف با این دیدگاه و نظریه نیست و اعتقاد دارد که قرار نیست همه مصرفکنندگان مواد مخدر با استفاده از یک روش به درمان و رهایی برسند، اما نظر علمی کنگره ۶۰ اعتقادی به تنوع روشهای درمان اعتیاد ندارد. اگر کنگره ۶۰ در مورد بعضی از روشهای ترک یا درمان اعتیاد از دیدگاه مخالف صحبت میکند، این مخالفت یک بحث علمی و چالش علمی است و موضوع از نظر علمی مورد بررسی قرار میگیرد.
اکنون با دلایل علمی و متقن میگوییم که دوران این سخنان به سر آمده است. این تعابیر مربوط به زمانی بود که صورت مسئله اعتیاد کشف نشده بود، مربوط به زمانی بود که مثلث درمان اعتیاد تشریح نشده بود. مربوط به زمانی است که سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی یا سیستم ایکس و بیان ژن شناسایی نشده بود. مربوط به زمانی است که پروتکل DST با استفاده از داروی اپیوم تینکچر OT تدوین نگردیده بود.
مربوط به زمانی است که کنگره ۶۰ وجود نداشت، مربوط به زمانی است که مهندس حسین دژاکام روش خود را ابداع نکرده بود.
از آن زمان، یعنی از زمانی که اولین فرد توانست با استفاده از داروی اپیوم و متد DST اعتیاد خود را درمان کند، معادلات درمان اعتیاد دگرگون شد. اکنون سالهاست که ما درمان قطعی اعتیاد را میبینیم، خودمان با این روش درمان شدهایم. صدها و هزاران نفر با این روش درمان شدهاند و برگشت نکردهاند. برای ما، اعتیاد مرموز، لاعلاج، پیشرونده و عود کننده نیست. برای ما، وسوسه یا کریوینگ و ریلپس معنا و مفهومی ندارد. برای ما فراری بودن معنا و مفهومی ندارد. ما تحت کنترل و مراقبت نیستیم، کسی مواظب ما نیست. در فکر این نیستیم که ممکن است فردا برویم و مصرف کنیم. دیگر تمام شد. به قول آقای مهندس اگر یک هرویینی که در کنگره ۶۰ درمان شده است برود و در لابراتور هرویین کار کند، حسی نسبت به این ماده نخواهد داشت.
همین حالا اعضای کنگره ۶۰ در کلینیکهای درمان اعتیاد که به عنوان مبصر و نماینده کنگره خدمت میکنند، در کنارشان مقدار زیادی شربت تریاک وجود دارد، اما آنها حسی نسبت به آن ندارند؛ جز اینکه به این ماده به عنوان یک داروی بسیار ارزشمند و آفریده شگفتانگیز خداوند در درمان انواع اعتیاد و بیماریهای دیگر به آن به دید احترام نگاه میکنند.
ما اعضای کنگره درمان شدهایم، زیرا جسم، روان و جهانبینی ما به درمان و تعادل رسیده است. زیرا سیستم ایکس یا سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی ما در دستگاه عصبی و هورمونی به عملکرد مطلوب خود رسیده است، ما دیگر نیازی به مصرف مواد مخدر نداریم که به دنبال آن، وسوسه یا میل به مصرف داشته باشیم. ما درمان شدهایم. با متد DST و داروی اپیوم تینکچر OT درمان شدهایم و خوب میدانیم که OT اپیوم تینکچر یا شربت تریاک، تنها داروی درمان اعتیاد است که اعتیاد ما را سنگینتر نمیکند.با اطمینان میگوییم که تمام مواد مخدر اعتیادآور، اعتیادشان از تریاک سنگینتر است و با اطمینان میگوییم که OT سبکترین، کم عارضهترین، سالمترین و با راندمانترین داروی درمان اعتیاد است و تاکنون بشر نظیر آن را ندیده است و نخواهد دید. بهترین راه، همیشه کوتاهترین راه نیست. متد DST با استفاده از داروی اپیوم تینکچر یا شربت تریاک، اصل زمان را در درمان اعتیاد بسیار مهم میداند و معتقد است حداقل زمان برای درمان اعتیاد ۱۰ ماه است.
متد DST در کنار اصل زمان، از بهترین داروی موجود نیز استفاده میکند، یعنی OT.
متد DST با استفاده از زمان مناسب و داروی مناسب، پروسه درمان را همزمان با تمرکز روی سه مؤلفه جسم، روان و جهانبینی پیش میبرد.
متد DST عملیات درمانی و کاهش پلهای مصرف را طوری پیش میبرد که شخص نه تنها با مشکل مواجه نمیشود، بلکه بدون نیاز به استراحت و یا داروی کمکی، به امور زندگی خود رسیدگی میکند.
متد DST در کنار زمان مناسب و داروی مناسب، آموزش مناسب را برای تغییر جهانبینی و تفکرات و دیدگاهها نیز به کار میگیرد.
متد DST در کنار همه اینها، ورزش را نیز به عنوان مکمل درمان اعتیاد به کار میگیرد.
اینها مشخصات بهترین راهی است که ما با آن درمان شدهایم.
ما تعصب نداریم و از خودمان تعریف نمیکنیم، اینها حقایقی است که ما درک کردهایم و این پیام را با تمام وجودمان به همه انسانهای دربند اعتیاد و نیازمند به راه درمان خواهیم رساند. از زرد و سفید و سرخ و سیاه و در هر گوشهای که از این عالم باشند.
این دستور جلسه فرصتی است تا از همه عزیزانی که در بخش او تی در نمایندگیها، کلینیکها و دفتر مرکزی کنگره خدمت مینمایند و همچنین دیدهبان محترم اوتی آقای بابک لطفی صمیمانه تقدیر و تشکر به عمل آوریم.
به شما عزیزان پیشنهاد میکنیم ضمن گوش کردن صحبتهای آقای مهندس در روز چهارشنبه، کتاب چهارده مقاله و همینطور سیدی DST را مطالعه و گوش فرمایید. مقالات علمی کتاب چهارده مقاله با توضیحات مستند و علمی و بر اساس سالها تحقیقات میدانی کنگره ۶۰ بهترین راهنمای ما در تجزیه و تحلیل روشهای ترک و درمان اعتیاد میباشد.
با احترام،
مسافر علی خدامی
- تعداد بازدید از این مطلب :
108