ششمین جلسه از سی و هفتمین دوره کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰ شعبه نیما یوشیج بهشهر به استادی پهلوان مهرداد نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر منوچهر با دستور جلسه جهانبینی در ورزش در روز پنجشنبه مورخ ۱۴۰۴/۰8/01 رأس ساعت ۱۷: ۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهرداد هستم یک مسافر از نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم همینطور از راهنمای لژیون ششم بهعنوان لژیون خدمتگزار که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم و از این بابت بسیار خوشحال هستم. بعد از پنج سال که از این نمایندگی رهایی گرفتم و به قائمشهر رفتم مجدد در این جایگاه نشستم و در خدمت دوستان هستم. جای دارد تبریک عرض کنم به ایجنت محترم شعبه بابت این جایگاه که در آن قرار گرفتند و خدمت میکنند خدا قوت خدمت اینجنت قبلی نمایندگی نیما یوشیج بابت زحمات و خدمت سالمی که صورت دادند.
پنج سال پیش در همین صندلیها نشستم و از تاریکیهای خودم که گرفتار آن بودم رها شدم. راه درمان برایم باز شد و از لحظههایی که در کنگره حضور داشتم استفاده کردم با نشستن روی این صندلیها و آموزشهای کاربردی که گرفتم به درمان رسیدم. من توسط کسانی که قبلاً در این شعبه رهایی گرفتند راه به من نشان داده شد. کسانی که این نمایندگی را به این صورتی که میبینیم آماده کردند. سپاسگزارم و خوشحالم که راه درمان را در اینجا پیدا کردم.
دقیقا در روزهای اول به این فکر میکردم که آقای مهندس چه چیزی برای ما طراحی کرد. این جهانبینی را من در همه قسمتها میبینیم و این را کنگره به من یاد داد. جهانبینی در خوردن دارو جهانبینی در آموزش، در ادامه جهانبینی که باعث شد من در سفر دوم خیلی از نقاط تاریک ذهنم در سفر دوم باز شود. من فکر میکنم بزرگترین کمکی که کنگره به من میکند این است که چطور تفکر کنم. نتیجه مثبتش را دیدم دوستانی که در سفر دوم هستند، دارند خدمت میکنند، نتیجه این تفکر سالم و جهانبینی که کنگره به من آموزش داد را میبینیم، استاد امین در سی دی اخیرش میگویند که شما میخواهید یک عملی را در موردش قضاوت کنید، ببینید نتیجه آن عمل چه میشود، نتیجه عملی که من به اینجا آمدم روی این صندلیها نشستم و درمان شدم، طبق حرف راهنما و خدمتگزاران کنگره عمل کردم و به حال خوب و تعادل رسیدم، دستور جلسه میگوید جهانبینی در ورزش، چرا آقای مهندس جهانبینی در ورزش را گفتند؟

چون ورزش ما نماد و قدرت درمان ما میباشد که من ازنظر جسم و افکار و روان به تعادل رسیدم، نتیجه را میتوانم در پارک و در مسابقات ورزشی ببینم، این جهانبینی میخواهد که من بتوانم بیرون از محیط کنگره در مسابقاتی که در تهران و در شهرهای دیگر برگزار میشود بتوانم آموزشهای خودم را در آنجا کاربردی کنم ما در ماه آبان گلریزان داریم، میخواهیم این را متوجه شویم که گلریزان برای چه میباشد؟ و هدف از برگزاری گلریزان چیست؟
من یادم هست سال اولی که در این شعبه گلریزان داشتیم و نشسته بودیم، اون زمان شعبه گرگان و قائمشهر نبود، همه از دل همین شعبه بیرون آمدند و من یادم است خیلی زمان برد، شاید قریب به ۲ ساعت طول کشیده بود ولی خاطرم هست بعدازاینکه خدمت مالی را انجام دادم، واقعا یک حس سبکی و آرامشی به من دست داد، بعدا با خودم فکر کردم و گفتم این حال خوب و آرامش به چه دلیل است؟
جواب سؤال خودم را گرفتم که من به وظیفه خودم عمل کردم، وظیفهای که به عهده من بود و من در حد توان خودم به آن عمل کرده بودم، چون من وقتیکه از ۲، ۳ شهر اون طرف تر به اینجا آمدم یک افرادی آمدند و خدماتی را به من انجام دادند و من به درمان رسیدم الآن هم احساس دین کردم و گفتم من هم باید ابن کار را انجام بدهم و انجام دادم و هر چه بیشتر انجام دادم حس آرامش بیشتری به من برگشت بیشتر متوجه شدم که مسیر کنگره به کجا میرود، همیشه باید از خودم بپرسم که در اینجا دارم چکار میکنم؟ درمان در کنگره ۶۰ یعنی چی؟ جهانبینی به من چه میگوید؟ آیا کمک مالی که من میگویم کمک نیست ادای دین است، اگر کسی بگوید بخشش، من میگویم، من به کنگره بدهکارم و اگر این را در کنگره متوجه شوم یعنی دارم از پروردگار، آقای مهندس و کسانی که قبلا این کار را برای من انجام دادند شکرگزاری میکنم، جهانبینی یعنی همینکه من بدانم الآن چکار میکنم و وظیفه من چیست؟
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید متشکرم.
عکاس: مسافر اسرافیل لژیون ششم
تایپ و ویراستاری: مسافر محمد جواد لژیون هشتم
بارگذاری: مسافر علی لژیون پانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
222