English Version
This Site Is Available In English

برداشت از سی‌دی- رب (۲)

برداشت از سی‌دی- رب (۲)

مراتب نفسانی فقط در انسان کامل می‌شود؛ این به‌دلیل وجود روح است و فقط انسان دارای روح می‌باشد.
انسان موجودی ناشناخته است که آن را به دو بخش صور آشکار و صور پنهان تقسیم کرده‌ایم؛ صور آشکار همان فیزیولوژی یا جسم انسان که قابل رؤیت می‌باشد و در مورد صور پنهان، فقط در کتاب آسمانی مطالبی گفته شده‌است.
در بعضی موارد سؤالی در این مورد پیش می‌آید که چرا حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر و خاتم‌الانبیاء می‌باشد؟ مگر انسان پیشرفتی ندارد یا بعد از ایشان دیگر پیامبری نیامده است؟
در پاسخ این سؤالات آقای مهندس می‌فرمایند: به دو دلیل؛ یکی این‌که بشر به مرحله رشد کامل رسیده است و در بسیاری از موارد پیشرفت شایانی داشته و می‌تواند مسیر را خودش ادامه بدهد، دوم این‌که هنوز مطالبی که در کتاب قران آمده، شکافته نشده‌است؛ به‌طور‌ مثال تمام بزرگان روح و نفس را یکی می‌دانند؛ درصورتی‌که این دو بسیار با یکدیگر فرق می‌کنند.
در قرآن آمده است که ما شما را از نفس واحده خلق کرده‌ایم و همچنین از نفس و روح زیاد سخن گفته شده‌است و این‌گونه بیان شده که انسان با مرگ از بین نمی‌رود؛ موقع مرگ، فرشتگان مرگ می‌آیند و نفس‌های شما را تحویل گرفته و جایی گفته نشده که روح را تحویل می‌گیرند و جایی آن را جمع نبسته است.
مراتب نفس به سه دسته اماره، لوامه و مطمئنه تقسیم شده که مراحل رشد نفس را نشان می‌دهد.
درگذشته راجع‌به حس، نور و صوت صحبت کرده‌ایم و گفتیم؛ پنج‌ حس شنوایی، بویایی، بینایی، لامسه و چشایی داریم؛ جالب این است که حس‌های بینایی و شنوایی از راه دور کار می‌کنند؛ اما چشایی و لامسه باید حتماً ارتباط نزدیک داشته باشیم و بویایی بین این دو قرار دارد.
تکامل حیوانات در حد جزئی و فقط در صور ظاهر می‌باشد.
یزدان پاک روح را انحصاراً به انسان تفویض نمود و تکامل نفس تا درجه کمال، با وجود روح امکان‌پذیر است.
يزدان پاک با رب مترداف است؛ پس رب انحصاراً روح را به انسان تفویض کرد، همان «قُلِ الرُّوحُ مِن أمرِ ربّی» نفس موقعی می‌تواند تکامل پیدا کند که روح باشد و روح انسان را هدایت می‌کند تا  به‌ طرف کارهای مثبت حرکت کند.
روح در انسان منحصر‌به‌فرد و مانند پادشاه جسم است؛ اگر نفس به درجه کمال نرسد، روح در آن معنا ندارد و به‌ هرحال هر انسانی در هر درجه و مقامی باشد فرقی نمی‌کند؛ اگر انسان‌ها به‌دنبال سیر و سلوک باشند، بدون روح نمی‌توانند به تکامل و مقام انسان واقعی برسند. حال توجه بنمایید که کار یک انسان در تکامل چه‌قدر سخت و دشوار است.
روح در انسان منحصر می‌باشد؛ چون رب، فقط روح را در او دمیده است؛ پس چیزی به‌نام روح شیطانی یا روح حیوانی نداریم و روح فقط مثبت است.
نفس باید کامل شود، وگرنه روح معنا ندارد؛ چون اگر نفس در مرحله اماره باشد، روح نمی‌تواند کاری انجام دهد. آدم‌هایی که در نفس اماره هستند، اگر توانایی و موقعیت آن را داشته باشند، هر کاری که بخواهند انجام می‌دهند؛ مگر این‌که نتوانند.
انسانی‌ که می‌خواهد سیر و سلوک انجام دهد، اگر در وجودش روح نباشد، اصلاً نمی‌تواند به تکامل برسد؛ چون انسان‌ها همیشه نیاز به مربی دارند و فرق انسان با حیوان در همین است که حیوان مربی ندارد؛ ولی خداوند برای انسان یک مربی گذاشته که دائماً او را هدایت می‌کند.
کار یک انسان در تکامل، بسیار سخت و دشوار است؛ زیرا در نیمه‌های راه با موانعی رو‌به‌رو می‌شود که راه‌حل آن را نمی‌داند و مشکلاتی وجود دارد که ممکن است انسان پشیمان شود و مسائل را رها کند. نیرو‌های منفی به عناوین مختلف سد راه انسان هستند و باعث انحراف او می‌شوند. این نیرو‌ها زمان را از کف انسان می‌ربایند؛ به‌گونه‌ای‌ که خودش نیز متوجه این امر نمی‌شود.
آیا روح قسمتی از نفس است؟ مثل عقل و حس و ...؟ خیر؛ به‌دلیل این‌که نفس کامل نیست؛ حال اگر نفس کامل بشود، در مقام روح یا جایگاهش تأثیر می‌گذارد. روح و نفس به‌عبارتی مستقل هستند و هرکدام وظیفه‌ای دارند و از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند، درحقیقت نقش مکمل را بر‌عهده دارند؛ بنابراین زمانی‌که ما بدانیم بقاء داریم و با مرگ از بین نمی‌رویم، این موضوع در زندگی ما نقش سازنده‌ای خواهد داشت.

برداشت همسفر معصومه: 
در دنیای هستی، فقط ما انسان‌ها یک چیز ویژه داریم که حیوانات و موجودات دیگر ندارند و آن روح است؛ روح مثل یک راهنما یا پادشاه انحصاری است که خدا (رب) فقط به انسان‌ها داده و وظیفه‌اش این است که ما را به سمت خوبی‌ها سوق دهد؛ اما داستان به همین سادگی نیست و ما یک بخش دیگر هم داریم به‌نام نفس که درواقع همان چیزی است که ما را کنترل می‌کند. نفس سه مرحله دارد: نفس اماره که هر کاری دلش بخواهد انجام می‌دهد. نفس لوامه، خودش را سرزنش می‌کند و در نفس مطمئنه خواسته‌های او معقول و منطقی می‌باشد.
نتیجه اصلی این است که روح و نفس، دو چیز جدا از هم هستند؛ روح برای این‌که بتواند کارش را درست انجام دهد و ما را به کمال برساند، نیاز دارد که نفس قوی شده و از مرحله اماره بگذرد. اگر نفس در فاز اماره بماند؛ یعنی همان آدم‌هایی که اگر بتوانند، هر کار بدی انجام می‌دهند، روح عملاً کاری از عهده‌اش برنمی‌آید؛ همچنین به این نکته اشاره می‌کند که، رسیدن به کمال و سیر و سلوک خیلی سخت است؛ چون در طول مسیر، نیروهای منفی با عناوین مختلف می‌آیند و وقت و حواسمان را می‌دزدند تا از هدفمان دور شویم؛ درنهایت، این‌که بدانیم با مرگ از بین نمی‌رویم و نفس ما باقی می‌ماند و این نکته دیدگاهمان را نسبت به زندگی خیلی سازنده‌تر می‌کند.
درواقع فرق اصلی ما با حیوانات همین است؛ ما روح را به‌عنوان مربی داریم که دائماً ما را هدایت می‌کند ولی حیوانات روح ندارند.

نویسنده و ویرایش: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .