روح فرمانده کل وجود انسان است

برداشت همسفر شقایق از سیدی رب(۲):
در سیدی (رب۱)گفتیم که انسان فقط دارای روح است، انسان وقتی کاری را می‌خواهد انجام دهد باید کاملا به آن مسلط باشد وگرنه قادر به انجام آن نیست، اما متأسفانه ما انسان‌ها سال‌هاست در مسائل مختلف راکد ماندیم. ما هنوز راه‌حل بسیاری از بیماری‌ها را پیدا نکردیم مانند اعتیاد، اسکیزوفرنی، پارکینسون، ام‌اس به این علت که انسان موجود ناشناخته‌ای است.
انسان دارای دو بخش است صور‌آشکار و صور پنهان که صور‌آشکار جسم و فیزیولوژی است و قابل رویت و اما ما هیچ‌کدام را نفهمیدیم که اگر می‌فهمیدیم صورآشکار را، اعتیاد را به راحتی درمان می‌کردیم چون اعتیاد هم بیماری فیزیولوژی جسم است، هم بیماری روح و روان و هم تفکر و جهان‌بینی و مسئله بسیار پیچیده است.
ما در کنگره ۶۰ حدود ۹۰ هزار درمان شده داریم و توانستیم چاقی و سیگار را درمان کنیم. ما در آزمایشگاه اکثر بیماری‌ها را آزمایش کردیم و دیدیم که نقطه مشترک دارند آن نقطه از تنظیم خارج‌شده بیان ژن‌ها است.

اگر ما بخواهیم صورپنهان را درست کنیم باید ابتدا صور‌آشکار را درست کنیم، روان‌شناسی را درست کنیم، ابتدا باید صورپنهان را بدانیم که چه هست که باید برویم روی نفس، روح و خیلی چیزهای دیگر...
خیلی از اساتید و عرفا روح و نفس را یکی گرفتند و هنوز نفهمیدند که چه هست؛ اما این دو با‌هم فرق دارند. در قرآن می‌گویند انسان با مرگ از بین نمی‌رود و حیات ادامه دارد؛ انسان از نفس واحده آفریده شده است وقتی که می‌میریم فرشتگان مرگ نفس انسان را
تحویل می‌گیرند اما هیچ‌جا نمی‌گویند که وقتی مردیم روح ما را تحویل می‌گیرند راجع به قبض روح صحبت نشده است. مراتب نفس است که نفس را تقسیم‌بندی می‌کند مثل نفس اماره، لوامه و مطمئنه روح چیز دیگری است اما همه‌جا این دو را یکی می‌گیرند.
ما انسان‌ها دارای ۵ حس هستیم شنوایی، بینایی، بویایی، لامسه و چشایی جالب است که بینایی و شنوایی از راه دور هم کار می‌کنند ولی چشایی و لامسه باید حتما ارتباط نزدیک باشد و بویایی بین این دو است.

برداشت همسفر روشنک از سیدی رب(۲):
روح در مرتبه‌ای بسیار بالاتر از نفس قرار دارد. روح فرمانده کل وجود انسان است، در حالی که نفس، واسطه‌ای میان جسم و روح محسوب می‌شود.
وقتی انسان بتواند نفس خود را به تعادل برساند، روح در او متجلی می‌شود. اما اگر نفس آلوده و ناآگاه بماند، روح خاموش می‌شود و ارتباط انسان با منبع الهی قطع می‌گردد.
در ادامه مهندس به پرسشی مهم پاسخ می‌دهند: آیا روح بخشی از نفس است؟
پاسخ منفی است. نفس و روح هرکدام ماهیتی مستقل دارند، اما بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. نفس باید به درجه‌ای از رشد برسد تا بتواند پذیرای روح شود و از فرمان او تبعیت کند.
روح در همه انسان‌ها وجود دارد، اما میزان بروز و فعلیت آن متفاوت است. تکامل نفس نیز در همه انسان‌ها یکسان نیست. در برخی افراد، روح درخشان و فعال است و در برخی دیگر، زیر لایه‌های تاریکی پنهان شده است.

جناب مهندس در پایان این نکته را بیان می‌کنند که ممکن است این سؤال پیش بیاید که تفاوت روح و نفس چه اهمیتی دارد و در کجای زندگی ما مفید است و به کار می‌آید؟
پاسخ این است که ما با استفاده از این دانسته‌ها می‌خواهیم خود را بهتر بشناسیم و از طریق خودشناسی به آرامش برسیم. شناخت تفاوت روح و نفس به ما کمک می‌کند تا مسیر تکامل را آگاهانه طی کنیم.این دانسته ها می‌تواند در زندگی ما نقش سازنده‌ای داشته باشد. چون ما در مقابل نفس‌های مختلف قرار داریم و باید ذره ذره تکامل پیدا کنیم و بهن آرامش درونی برسیم.

نویسنده: همسفر شقایق رهجو راهنما همسفر آرزو( لژیون دوم ) همسفر روشنک رهجو راهنما همسفر آرزو( لژیون دوم )

ویرایش و ارسال: همسفر روشنک رهجو راهنما همسفر آرزو( لژیون دوم )

همسفران نمایندگی دامغان