مسافر محمد رضا در حال خدمت در جایگاه نگهبان فوتبال میباشند برای قدردانی و به بهانه دستور جلسه مصاحبه ای با این عزیز به شرح زیر ترتیب دادیم، امیدواریم این مصاحبه برای شما عزیزان مفید باشد.
در ابتدای مسیر، نگاه شما به ورزش چگونه بود؟ آیا آن را اجبار میدیدید یا فرصت؟ و در طول زمان چگونه این نگاه تغییر کرد؟
سلام دوستان، محمدرضا هستم، یک مسافر.
در آغاز مسیر، وقتی متوجه شدم که کنگره زمانی و مکانی را برای ورزش اختصاص داده، بسیار خوشحال شدم؛ چون میدانستم ورزش برای بازسازی جسم و روان مؤثر است. روزشماری میکردم تا راهنمای بزرگوارم مرا به پارک ورزشی فرابخواند.
با گذر زمان، این نگاه اندکی تغییر کرد. حالا وظیفه خود میدانم که نهتنها خودم ورزش کنم، بلکه دوستان زیادی را نیز به سمت ورزش سوق دهم و تشویقشان کنم تا با ورزش، روحیه و انگیزهی بیشتری برای درمان پیدا کنند. یعنی نباید فقط خودم را ببینم؛ دید و دیدگاهم تغییر کرده است.
به نظر شما، جهانبینی یک ورزشکار حرفهای با جهانبینی یک مسافر چه تفاوتی دارد؟
یک ورزشکار حرفهای برای قهرمانی مبارزه میکند؛ اما یک مسافر برای تعادل، جهانبینی، عرفان و درمان تلاش میکند.
آنچه مسافر از ورزش در کنگره طلب میکند، فراتر از برد و باخت است. به همین دلیل، ممکن است یک ورزشکار حرفهای در فوتبال طوری خطا کند که پای حریف ماهها دچار شکستگی شود؛ اما یک مسافر با خود میگوید: «من اینجا هستم برای سلامتی، برای آموزش دیدن، برای لذت بردن از زندگی. بهتر است آرام ورزش کنم.»
و اینگونه است که در ورزشهای حرفهای، خشونت و فقدان جهانبینی بیشتر دیده میشود تا در میان مسافران کنگره.

چگونه ورزش میتواند یک فرد مصرفکننده را به فردی آزاد، سالم، رها و متعادل تبدیل کند؟
همانگونه که استادم فرمودند: «همهچیز در انسان به آرامی اتفاق میافتد.»
ورزش در کنار روش درمان، مکمل یکدیگر هستند. متدی که استاد در نظر گرفتهاند، کاملاً بیعیب و نقص است. همانطور که داروی درمان بهتدریج بخش تولیدکنندهی مواد افیونی بدن را تحریک و راهاندازی میکند، ورزش نیز میتواند بهعنوان نیروی کمکی، این روند را تسریع و تقویت کند.
در نتیجه، فرد با ورزش بهتر، راحتتر و سریعتر به تعادل میرسد و رهایی و آزادیاش از کیفیت بالاتری برخوردار خواهد بود.
اگر بخواهید فلسفهی جهانبینی در ورزش را در یک جمله بیان کنید، آن چیست؟
بخشیدن، بزرگترین پهلوانیهاست؛ و فرصت دادن، بزرگترین هنرها...
بهعنوان کلام آخر، اگر صحبتی دارید بفرمایید:
شکر میگویم پروردگار را؛ چرا که هرچه پیشتر میرویم، شکوفاتر و زیباتر میشود آنچه که او از کرمش عطا کرده است.
تشکر میکنم از تمام خدمتگذاران سایت؛ چرا که از انرژی و روحیهی بالای آنها لذت میبرم. همچنین از تیم قدرتمندی که ساختهاند، بهویژه آقا آرش، آقا سالار و آقا رضا که در این مسیر واقعاً گل کاشتهاند.
به امید فرداهایی بهتر، در کنگرهای پایدار تر
تهیه مصاحبه: مسافر آرش
ارسال مطلب : مسافر هادی
- تعداد بازدید از این مطلب :
115