اصولاً انسان؛ باید مشکلات را حل کند تا در پرتو آن بتواند آموزش بگیرد و به آرامش برسد، بدون شناخت خویش نمیتوان به حل مسائل پرداخت. رسیدن به شناخت درست انسان، اغلب نادیده گرفته میشود که گواه آن عدم موفقیت در درمان بسیاری از بیماریها میباشد. به گفته جناب مهندس؛ اگر در کنگره۶۰ اعتیاد، مصرف سیگار و چاقی درمان شده به این دلیل است که؛ جسم را تا حدودی شناختهایم.
اعتیاد بیان ژنها را از تنظیم خارج میکند و فرد با مصرف شربت OT، آموزش جهانبینی و تغییر همزمان در صورآشکار و پنهان، ژنهایی که دستخوش تغییرات شدند را به تعادل اولیه بازمیگرداند و شاهد آن افراد مصرفکنندهای هستند که با درمان اعتیاد آنها، دیگر بیماریهایی که با آن دست و پنجه نرم میکردند هم بهبودی یافت؛ چون درمان در حد سلولی و مولکولی انجام میپذیرد.
تشخیص بیماریها و ناتوانی در درمان آن به دلیل نادیده گرفتن صورپنهان است. بعد از پی بردن به اهمیت شناخت صورپنهان نکته حائز اهمیت این است که در شناخت این مهم از چه منبعی استفاده میکنیم؛ اگر کتابهای مختلف را مورد مطالعه، تحقیق، بررسی و تفکر قرار دهیم و به دور از تعصب بیاندیشیم، درخواهیم یافت تنها کتابی که راجع به صورپنهان صحبت میکند قرآن است؛ چرا بعد از ۱۴۰۰ سال کتاب آسمانی جدیدی برای بشریت نازل نشده است؟ به این دلیل که انسان هنوز نتوانسته مطالب آن را بشکافد و به درک و فهم درست آن برسد، برای مثال بسیاری از بزرگان، روح و نفس را یکی میدانند؛ در صورتی که در کتاب آسمانی هر دو کلمه نفس و روح جداگانه به کار برده شده است، یعنی هر کلمه معنی مربوط به خودش را دارد و ۲ مقوله جدا از هم هستند.
انسان از نفس واحده خلق شده است، در موقع مرگ نفس او تحویل گرفته میشود و این نفس دارای مراتبی است که شامل اماره، لوامه و مطمئنه میباشد؛ انسان باید در مسیر تکاملی خود این مراحل را طی کند تا به نفس مطمئنه برسد و در رسیدن به این مهم فرد احتیاج به رب و مربی دارد و روح برای ما نقش همان مربی را ایفا می کند. خداوند در کتاب فرموده: از روح خودم در انسان دمیدم، خداوند صفات خوب و بد را به صورت بالقوه در ما نهاده؛ ولی روح را ربی هدایتگر به سمت خوبیها قرار داد و نیروهای منفی انسان را در طی رسیدن به کمال، با قدرت و به زیباترین شکل ممکن به طرف بدیها ثوق میدهند؛ اگر نفس ما در مرتبه حیوانی یا اماره باشد هدایت روح، کارساز نیست و فرد نیروهای بازدارنده را به عنوان رب خود برمیگزیند.
اصولاً انسان نمیتواند بدون رب و مربی باشد. برای ادامه روند تکامل؛ باید گوش جان به فرمان رب درون بسپاریم و قدردان این نعمت که همراه با اختیار فقط به ما داده شده است و وجه تمایز ما با سایر موجودات است باشیم. هرچه در مسیر رب قدم برداریم، بیشتر شبیه او میشویم و انوار الهی در ما تجلی مییابد، آرامش همراه ما میگردد و صفات زیبای الله در ما نمایان میشود. به امید اینکه با فرمانبرداری از فرمان رب یا همان روح، خویش را به آن مکانی که از آن انشعاب یافتهایم برسانیم.
منبع: سیدی رب۲
نویسنده: راهنما همسفر الهه (لژیون هفدهم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی امام قلی خان
- تعداد بازدید از این مطلب :
241