English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_جهان بینی در میدان ورزش

گروه خانواده_جهان بینی در میدان ورزش

همسفر مریم✍🏻

چند روز پیش از من خواسته شد تا یک دلنوشته‌ در مورد جهان‌‌‌بینی در ورزش بنویسم فکر کردن به این موضوع باعث شد تا تقریبا ۲۸سال به عقب برگردم زمانی که در کوچه با بچه‌های محل انواع بازی‌ها و ورزش‌ها را با شور و هیجان تمام انجام می‌دادیم‌‌. این بازی‌ها برای من خیلی مهم بود وهمه تلاش خودم را می‌کردم تا برنده از زمین بیرون بیایم‌، این موضوع تنها دلخوشی من در آن زمان بود سبک و آزاد فارغ از هر فکری با همه هیجان وانرژی کودکی از صبح تا غروب در کوچه مشغول بازی بودم.


بعد زمان راهنمایی و دبیرستان یادم می‌آید اولین ورزشی که انتخاب کردم فوتبال بود چون تایم مخالف ما مدرسه پسرانه بود دو تا تور دروازه داشتیم که فقط میشد فوتبال بازی کنیم. ما این ورزش را یاد گرفتیم وچند سال بازی‌ کردیم در آن دوران برد و باخت خیلی برایمان مهم بود و سعی می‌کردیم هر طور که شده پیروز شویم گرچه این پیروزی گاهی حال ما را بدتر می‌کرد و گاهی باعث دعوا وخشونت میشد حتی تا چند روز دیگر باید عواقب و ناراحتی آن را متحمل می شدیم.
دوره دبیرستان تمام شد و من وارد دانشگاه شدم دیگر از آن آدم فعال و پرجنب‌ و جوش خبری نبود شاید پیش خودم می‌گفتم دختر تو دیگر بزرگ شده‌ای باید کمی سنگین و رنگین‌تر باشی‌ و زشت است که همان شور وهیجان کودکی را داشته باشی؛ اما از آنجایی که هنوز به ورزش علاقه داشتم و کودک درونم ساکت و خاموش نمی‌شد، گاها در رشته آمادگی جسمانی فعالیت می‌کردم.


کم‌کم مشکلات‌ زیاد شد و دیگر اصلا حالی برای ورزش نمانده بود البته بعضی وقت‌ها برای فرار از مسائل ومشکلات ورزش می‌کردم، که البته کارساز نبود چون وقتی به خود می‌آمدم همه مشکلات دوباره به صف می‌شدند و به من دهن کجی می‌کردند.
تا اینکه آن اتفاق خوب افتاد و من به بهشت روی زمین رهنمون شدم. مات و مبهوت بودم آنجا هر چیزی که من میخواستم را داشت‌. مشکلات داشتند کم‌کم ‌بساطشان را جمع می‌کردند. این باعث خوش‌حالی بود.


برویم سر موضوع اصلی خودمان که جهان بینی در ورزش بود فهمیدم‌ یکی از مولفه‌های‌ رسیدن به تعادل و درمان‌ در ورزش است.
بعد از دوماه به مقر ورزشی کنگره ۶۰ رفتم. آنجا رشته ورزشی که من بلد بودم را نداشت‌ و چون بازی‌های توپی‌ را دوست داشتم رشته والیبال را انتخاب کردم‌، به مرور زمان علاقمندشدم. یادگرفتم جهان‌بینی‌ در همه کارها و حتی‌در ورزش باید کاربردی شود.
وقتی با جهان‌بینی ورزش می‌کنیم گله وشکایتی از هم نداریم گرچه تمام تلاش خود را به کار می‌گیریم و از ورزش کردن لذت می‌بریم، به رای و نظر داور احترام می‌گذاریم. به قول کنگره ۶۰(یا می‌بریم یا می‌آموزیم باختی در کار نیست) اما از شکست‌ها درس می‌گیریم تا به پیروزی برسیم. واین جهان‌بینی ذره ذره با آموزش و آگاهی و معرفت ایجاد می‌شود.
اکنون مدت پنج سال ودو ماه است که در کنگره ۶۰ هستم حالم شکر خدا خوب است وآموزش‌های بسیار نابی را دریافت می‌کنم. که هیچوقت حتی قبل از اینکه مسافر من یک مصرف کننده شود به این اندازه حالم خوب نبوده است. شاکر خداوند و جناب آقای مهندس دژاکام و راهنما‌های خوبم هستم وامیدوارم بتوانم یک خدمتگزار واقعی باشم تا ذره‌ای از دینم را نسبت به کنگره ۶۰ ادا نمایم.

نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر مریم

ویرایش و ارسال: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر لیلا(لژیون یکم) نگهبان سایت

همسفران نمایندگی میلاجرد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .