گفتوگو با راهنمای محترم، مسافر سعید
• سلام، لطفاً طبق سنت کنگره خودتان را معرفی بفرمایید.
سلام دوستان، سعید هستم یک مسافر. آخرین آنتیایکس مصرفی من هروئین بود. مدت سفر اول من ۱۰ ماه و یک روز، روش درمان DST و داروی درمان شربت OT بود. راهنمای بزرگ و ارجمندم آقای سعید میرزایی هستند. ورزش من در کنگره فوتسال و دارت است. مدت رهایی من از دام اعتیاد ۵ سال و ۱۱ ماه و ۱۵ روز و رهایی از دام نیکوتین، به راهنمایی راهنمای ارجمندم آقای احمدی، ۴ سال و ۳ ماه و ۱۶ روز میباشد.
• از دید شما، تفاوت ورزشِ صرفاً جسمی با ورزشی که بر پایهی جهانبینی کنگره ۶۰ انجام میشود، در چیست؟
یکی از مفاهیم بزرگی که کنگره به من، سعید، یاد داد این بود که هر چیزی یک صور آشکار دارد و یک صور پنهان. ورزشی که ما قبل از ورود به کنگره صرفاً بهعنوان یک فعالیت جسمی میدیدیم، اکنون در کنگره تبدیل شده به «ورزیدگی بهعلاوه دانایی».
ورزش در کنگره مجموعهای از آمادگی جسمی بهاضافهی جهانبینی است؛ یعنی جهانبینی هم بر جسم تأثیر دارد و هم بر تفکر، و در نهایت تعریفی که در کنگره برای ورزش وجود دارد، کاملاً متفاوت از هر جای دیگر است.
• چگونه میتوان با تغییر نگرش و جهانبینی، ورزش را از یک فعالیت روزمره به ابزاری برای رشد و تعادل درونی تبدیل کرد؟
در این مورد چیزی که من در کنگره یاد گرفتم این است که آنچه موجب رشد میشود، دانایی و دانایی مؤثر است. ورزش در کنگره توأم با دانایی و دانایی مؤثر است. ما در ضلع تفکرِ دانایی از خود میپرسیم: چرا میخواهیم ورزش کنیم؟
بهعنوان یک فعالیت جسمی؟ یا برای استفادهی درست از زمان و فرصتی که خداوند در اختیار ما قرار داده است؟
سؤال دوم اینکه تأثیرات این ورزش بر خلقوخوی ما چیست؟ آیا آنزیمهایی که در سیستم ایکس و شبهافیونی بدن ما تولید میشوند، در خلقوخوی ما تأثیر دارند؟
وقتی مثلث دانایی در اضلاع آموزش، تجربه و تفکر در وجود ما اتفاق میافتد و تبدیل به عمل میشود، یعنی دانایی تبدیل به توانایی شده است. این از مهمترین موضوعاتی است که در کنگره مطرح میشود.
• بسیاری از افراد پس از مدتی از ورزش خسته میشوند؛ به نظر شما نقش جهانبینی در تداوم و لذتبردن از ورزش چیست؟
در خصوص این سؤال باید دید ریشهی این خستگی چیست. در واقع، در کنگره، منِ سعیدِ مصرفکننده، منِ مسافر، منِ همسفر، با آموزشهای ناب کنگره تبدیل به انسانی چندبعدی میشوم.
انسانی که فقط از یک بُعد به مسائل نگاه میکند، در هر زمینهای—چه ورزش، چه کار، چه خانواده—دچار خستگی میشود. وقتی به ورزش فقط بهعنوان فعالیت بدنی نگاه شود، این نگاه تکبعدی است؛ اما وقتی جهانبینی در کنار ورزش قرار میگیرد، آن را از تکبعدی به چندبعدی تبدیل میکند و موضوعات دیگری نیز به آن اضافه میشوند.
• آیا بین نظم و انضباط در ورزش و نظم در سفر درمان اعتیاد ارتباطی میبینید؟ چگونه این دو بر هم تأثیر میگذارند؟
قطعاً این دو با هم مرتبط هستند. اگر اشتباه نکنم، جناب آقای مهندس دژاکام در سیدی «ایستاده» تعریفی از نظم ارائه کردند و فرمودند: «نظم یعنی انجام کار صحیح در زمان مناسب».
وقتی من بتوانم این موضوع را درون خودم بهدرستی اجرا کنم و به این باور برسم که خواستههای من باید بهموقع انجام شوند، طبیعتاً این نظم هم در ورزش تأثیرگذار است، هم در درمان، و حتی در درآمد و سایر جنبههای زندگی.
• در ورزشهای گروهی کنگره ۶۰، عشق، احترام و همیاری موج میزند؛ این رفتارها چگونه ریشه در جهانبینی افراد دارد؟
در پاسخ به این سؤال باید به تعریف جهانبینی بازگردیم. جهانبینی یعنی مجموعه برداشتها، ادراکها و احساسات من از جهان درون و بیرون.
وقتی منِ سعید با آموزشهای کنگره به این باور میرسم که جزئی از سیستم کائنات هستم، درمییابم که هیچ لذتی، محبتی و عشقی بدون حضور انسانهای دیگر یا سایر مخلوقات معنا ندارد.
عشق یعنی داد و دهش، و این داد و دهش در کنگره از بدو ورود بین رهجو و راهنما آغاز میشود، سپس بین هملژیونیها، و بعدتر در پارک بین همه اعضای کنگره گسترش مییابد. بنابراین این رفتارها کاملاً ریشه در جهانبینی دارند.
• اگر بخواهید در یک جمله، پیام اصلی دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» را برای تازهواردان بیان کنید، چه میگویید؟
شاید بهترین برداشت من این باشد که به مقالهای از جناب آقای خدامی اشاره کنم که ایشان ورزش را بهعنوان یک مکمل معرفی کردند؛ چه در درمان، چه در سفرهای مختلف کنگره مانند سفر اول DST، سفر سیگار و سفر دوم (تغذیهی سالم).
در تمام این مراحل، ورزش بهعنوان یک مکمل میتواند تضمینکنندهی کیفیت سفر یک مسافر باشد. بدون جهانبینی، تکمیل این مسیر ممکن نیست، چون من باید بدانم چه میخواهم انجام بدهم، خواستم چیست، به دنبال چه هستم و هدفم چیست؛ و این آگاهی فقط با جهانبینی حاصل میشود.
• اگر دیدگاهی، نقطهنظری یا تشکری دارید، بفرمایید.
تشکر ویژه دارم از تکتک خدمتگزاران کنگره ۶۰، در رأس آنها جناب آقای مهندس دژاکام و تمامی اعضایی که در حال خدمت هستند.
در خصوص ورزش نیز، اگر اشتباه نکنم، مجموعه مسابقاتی که تحت عنوان جام عقاب طلایی، مسابقات لژیونها با هم و جام سردار برگزار میشود، طی سال ۱۴۰۴ بالغ بر پنج هزار مسابقه بوده و بیش از هفت هزار نفر در رشتههای مختلف فعالیت داشتهاند.
این حجم عظیم فعالیت واقعاً «خسته نباشید» ویژهای دارد برای بنیان محترم کنگره ۶۰ و تمامی عزیزانی که زحمت میکشند، بهویژه دیدهبان محترم ورزش و دیدهبانان امور ورزشی.
ممنونم که به صحبتهایم توجه نمودید.
گردآوری مطلب: مسافر اکبر
- تعداد بازدید از این مطلب :
74