جلسه چهاردهم از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ با استادی مسافر صادق، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر محمدرضا، با دستور جلسه 《جهانبینی در ورزش 》دوشنبه ۲۸/مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
چکیده سخنان استاد:
سلام دوستان صادق هستم یک مسافر.
از آقا مجید و ایجنت محترم نمایندگی رودکی ممنونم که اجازه دادند امروز به عنوان استاد در خدمت شما باشم و از این بابت خدا را شاکر و سپاسگزارم.
دستور جلسه این هفته «جهان بینی در ورزش» است تا من بدانم که برای چه باید ورزش کنم؟! بدانم ورزش برای من مسافر چه خوبیهایی دارد و چرا باید ورزش کنم تا به درمان برسم!؟
در این باره استاد امین در سی دی اهمیت خواب شب میگویند؛ که ورزش شنا و ورزش در پارک روزهای جمعه همانند دو بال پرواز برای مسافر کار میکند.
همه ما میدانیم که بر اثر تخریب مواد مخدر جسم و جهانبینی دچار آسیب شده است، زمانی که وارد کنگره میشوم و شروع به سفر میکنم، ورزش بسیار در این باره به من کمک میکند اما باید بدانم که ورزشهایی که انجام میدهم بسیار سبک باشد تا به من مسافر آسیب چندانی نرساند و به نظر من بهترین ورزش پیادهروی و شنا برای این کار است.
به خاطر دارم من خودم در طول سفر اول که در هفته سه جلسه لژیون میآمدم، سه جلسه دیگر را برای شنا به استخر میرفتم که این کار را با توصیه جناب مهندس برای نشاط و شادابی بیشتر انجام میدادم.. زمانی که یک مسافر صبح از استخر باز میگردد تمام روز را سرحال و با نشاط است که در ادامه این کار به خواب شب نیز کمک بسیاری میرساند.
ما در کنگره ۶۰ برای بازسازی سیستم ایکس در کنار مصرف دارو ورزش هم میکنیم.
در طول سفرمان در کنگره باید چرایی انجام بسیاری از کارها را بدانیم. چرا سفر ما ۱۱ ماه به طول میانجامد؟! چرا ما باید ورزش کنیم؟! چرا باید دارو را سر زمان بخوریم؟! و یا چرا باید در لژیون سردار شرکت کنیم؟! چرا باید پس از درمان خدمتگزار شویم؟ همه اینها در من نقطه تفکری ایجاد میکند.
کنگره ۶۰ بر مبنای عشق و محبت بنا شده است و اگر من بخواهم پس از درمانم کنگره را رها کرده و پی کارم بروم، کنگره ۶۰ به اینجاها نمیرسید. درست مانند جناب مهندس که روزی که میخواستند کتاب ۶۰ درجه را بنویسند از آبروی خود گذشتند. اما آقای مهندس تصمیم خود را گرفته بودند و گفتند که حالا که من به درمان رسیدهام میبایستی تمام حقیقت را بگویم تا دیگران نیز بیایند و از اعتیاد رها بشوند.
حالا که گلریزان در پیش است میخواهم جهان بینی را به جهان بینی بخشش هم ارتباط دهم..
من آمده بودم در کنگره که درمان شوم و بروم اما پس از ۵ یا ۶ ماه سفر که حسهایم کم کم باز شد، برایم جای پرسش بود که چرا راهنما که مدتها پیش درمان شده است هنوز هم در حال خدمت است و کنگره را رها نکرده است؟! از این رو در ماه ششم سفرم وارد لژیون مالی شدم و لذت بخشیدن را چشیدم. از دلایل بزرگی که من در کنگره ماندم همین خدمت و عضویت در لژیون سردار بود.
آقای زرکش جایی میگفت: عاقلها و عاشقها به تزکیه و پالایش نمیرسند بلکه تنها کسانی که ایمان دارند تزکیه و پالایش میشوند و تنها کسانی به درجه ایمان میرسند که بخشش کنند.
سیستم هستی هیچ خوبی یا بخششی را بدون پاداش نمیگذارد به شرطی که زمانی که من میبخشم آمادگی دریافت پاداش آن را از هستی داشته باشم و به گفته دیگر میبایستی به آن ظرفیت رسیده باشم. درست مانند پدری که برای فرزندش یک خودرو خریده است اما به دلیل اینکه آن بچه هنوز ۱۸ ساله نشده و گواهینامه ندارد، اجازه سوار شدن به خودرو را ندارد. اما این خودرو متعلق به آن بچه اس! پس تا زمانی که گواهینامه نگیرد اجازه سوار شدن به او اعطا نمیشود زیرا ممکن است برای خود و دیگران ایجاد خطر کند. پاداش نیز به همین گونه است نخست میبایستی ظرفیت پاداش در ما ایجاد شود سپس آن پاداش به ما اعطا گردد.
بنابراین اگر ما در لژیون سردار بخششی را انجام میدهیم، در ادامه به آن ظرفیت لازمه نیز خواهیم رسید و هستی پاداش ما را بدون شک بازپرداخت میکند.

نگارش و بارگذاری؛ مسافر حسن
عکس؛ مسافر بابک
- تعداد بازدید از این مطلب :
85