English Version
This Site Is Available In English

عمل به دانسته‌ها تنها با تدبیر و تأمل امکان‌پذیر است

عمل به دانسته‌ها تنها با تدبیر و تأمل امکان‌پذیر است

یازدهمین جلسه از دوره ی هفتادم سری کارگاه‌های آموزشی ، عمومی کنگره۶۰ به نمایندگی ابن‌سینا ، به استادی راهنمای محترم آقا مجتبی، نگهبانی مسافرمصطفی و دبیری مسافر روح الله با دستور جلسه ( جهان بینی در ورزش) درتاریخ شنبه 26مهر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

 

 

سلام دوستان مجتبی هستم، یک مسافر. در ابتدا لازم می‌دانم از آقای مهندس به خاطر فراهم کردن چنین بستری تشکر و قدردانی کنم. همچنین از خانواده محترم ایشان واز (ایجنت) و مرزبانان به پاس زحماتشان سپاسگزارم. از راهنمای خودم نیز برای زحماتشان تشکر می‌کنم.

در حین شنیدن نوشته‌هایی که خوانده می‌شد، داشتم سفر اول خودم و اتفاقاتی که افتاد را مرور می‌کردم. قبل از جلسه نیز با آقا کاظم صحبت می‌کردیم. ما در بیرون از کنگره، وقتی صحبت از درستی و خوبی به میان می‌آید، اغلب با جملاتی مانند «مرد باش»، «غیرت داشته باش»، «خوب باش»، «از فردا شروع کن» مواجه می‌شویم. اما این نگرش که از همان ابتدا باید کامل و بی‌عیب باشد، اما این صحبت ها عملی نیست و تنها باعث احساس شکست و نارضایتی بیشتر می‌شود. دروغ گفتن به خود و ادعای تغییر یک‌شبه، امکان‌پذیر نیست.امروز بحثی در ذهنم مرور می‌شد و سعی می‌کردم ارتباط آن را با کنگره پیدا کنم. کنگره از محبت، راستی، کمک کردن و خدمت سخن می‌گوید. وقتی در این فضا قرار می‌گیری و پیام‌های مثبت می‌شنوی، حال خوبی پیدا می‌کنی. من سعی می‌کنم به این آموزه‌ها عمل کنم و خدا را برای این فرصت شکر می‌گویم.در جهان‌بینی کنگره، حتی در بخش ورزش نیز تأکید شده که هدف از ورزش، سلامتی و داشتن حال خوب است. شاید در ابتدای ورود به کنگره، به مسافران تازه‌وارد اجازه حضور در پارک ورزشی داده نشود؛ چرا که ممکن است به دلیل آموزش ندیدن، حین بازی یا ورزش بحث و جدالی پیش بیاید و کنگره قصد دارد از هرگونه برخوردی که احساس محبت را خدشه‌دار کند، جلوگیری نماید.قبل از این جلسه، وادی هشتم را مرور می‌کردم که می‌گوید: «با حرکت راهنمایان می‌شود». یعنی باید هفت وادی اول را پشت سر گذاشت و سپس اقدام کرد. خوبی کنگره این است که به ما می‌آموزد چگونه گام به گام و با برنامه‌ریزی حرکت کنیم. اگر بخواهیم از همان ابتدا و بدون پیمودن مسیر لازم، انتظار نتیجه داشته باشیم، موفق نخواهیم شد. اگر وادی سوم (عمل به دانسته‌ها تنها با تدبیر و تأمل امکان‌پذیر است) را اجرا نکرده باشی، وقتی در میانه راه با چالشی مواجه شوی، نمی‌توانی مسئولیت آن را به عهده بگیری. کنگره به ما می‌آموزد که حساب‌شده و با تفکر حرکت کنیم، نه از روی احساس و هیجان.حتی در ورزش نیز به ما گفته می‌شود احساسی رفتار نکن. وادی هشتم نیز بر همین موضوع تأکید دارد: فکر کن، تفکر کن، اجرا کن و سپس حرکت کن. من باید در مورد انگیزه‌هایم فکر کنم: برای چه به کنگره می‌آیم؟ برای چه ورزش می‌کنم؟ اگر به این سوالات فکر کنم، بهتر می‌توانم با چالش‌های احتمالی در مسیر ورزش مقابله کنم.از همه حاضرین در جلسه تشکر می‌کنم. زمانی که من تازه وارد شدم، در یکی دو جلسه اول با چالش‌هایی مواجه شدم و نمی‌دانستم چگونه مشکلات خودم را بیان کنم. اما بالاخره خدا کمک کرد و توانستم آموزش‌های کنگره را دریافت کنم. ازآقا عیوض درخواست می‌کنیم چند دقیقه‌ای درباره حس و حال خودشان برای ما صحبت کنند.

 

 


سخنان مسافر عیوض:
سلام به همه مسافران. من هم ابتدا تشکر خودم را بیان می‌کنم. از آقای مهندس برای فراهم کردن این بستر سپاسگزارم. ما به اینجا می‌آییم، سفر می‌کنیم، رها می‌شویم و به حال خوب می‌رسیم. از نگهبان، آبدارخانه و مسئول نشریات نیز تشکر می‌کنم. از مرزبانان و ایجنت محترم، آقا جمشید، و تمام کسانی که در این مسیر به من کمک کردند، صمیمانه قدردانی می‌نمایم. از راهنمای محترمم آقا مجتبی و راهنمایان شعبه نیز بی‌نهایت ممنونم. از خانواده‌های محترم این شعبه که با حضور خود از ما حمایت می‌کنند، تشکر می‌کنم. امیدوارم همه شما به حال خوب و رهایی برسید.از آقایان حسین و عباس نیز بسیار سپاسگزارم. اگر این دو نبودند، من نمی‌توانستم این مسیر را ادامه دهم. در سفر دومم، فرزندم بسیار بیمار شد و سه دریچه قلبش عمل کرد. در آن شرایط سخت، اگر من در آبدارخانه کنگره و درگیر خدمت نبودم، شاید تسلیم می‌شدم. اما خودم را رها نکردم و خدا را شکر که الآن حال فرزندم کاملاً خوب است و او دارد زندگی عادی‌اش را طی می‌کند. این نتیجه، مرهون دعاهای کنگره بود. کار پزشکان کافی نبود؛ این دعاها و انرژی مثبت بود که فرزندم را به من بازگرداند. هر زمان نگران بودم، به من گفتند دعا کن و نگران نباش، درست می‌شود. خدا را شکر که تاکنون هر چه از کنگره خواسته‌ام، به من عطا شده است.حالا برسیم به داستان آمدنم به کنگره. پسر من، آقا شهرام، از اینجا رها شده است. حدود چهار پنج سال پیش، او به من اصرار می‌کرد که به کنگره بیایم. من در پاسخ می‌گفتم: «من کارگرم، نمی‌توانم کارم را رها کنم و بیایم. تولد یک‌سالگی ات را گرفتیم، همین کافی است، برو دنبال کارت». من آن زمان نمی‌دانستم کنگره چیست و آقای مهندس چه کسی است. خانواده از ما ناامید شده بودند و می‌گفتند تو که از عهده ترک برنمی‌آیی. اما بالاخره آمدن من به کنگره میسر شد و خدا را شکر. آقا شهرام و همسرش که او نیز قلیون می‌کشید، هر دو در کنگره رها شدند. اگر حمایت آنان نبود، من هم نمی‌توانستم سفر کنم.در این مسیر، آقا مجتبی (راهنما) بسیار به من لطف داشتند. من حتی گاهی خارج از نوبت به ایشان تلفن می‌زدم و با وجود اینکه می‌دانستم مسافران حق ندارند مستقیماً به راهنما زنگ بزنند، اما ایشان همیشه پاسخگو بودند و من را راهنمایی کردند تا به رهایی رسیدم. از همه شما متشکرم.به ویژه باید از نوه عزیزم، پسر آقا شهرام، تشکر کنم. من قبلاً نمی‌توانستم سیگار را ترک کنم. زمانی که این نوه به دنیا آمد و به خانه ما آمد، هر بار که من سیگار روشن می‌کردم، همسرم بچه را بلند می‌کرد و از اتاق خارج می‌شد. بعد از دو سه بار، متوجه شدم که سیگار کشیدن من باعث اذیت شدن بچه می‌شود. او به من گفت: «بچه مریض است و سیگار تو حالش را بدتر می‌کند». آن زمان من مواد مصرف می‌کردم (تریاک). اما الآن، با نزدیک به ۲۷ ماه حضور در کنگره (حدود دو سال و سه ماه)، خدا را هزاران بار شکر می‌کنم که نه تنها من رها شدم، بلکه از زمانی که من سیگار و مواد را ترک کردم، فرزندم نیز دیگر دچار تشنج نشده و حالش خوب است. از همه شما انرژی گرفته‌ام. از مسافران و هم‌سفران عزیز نیز بی‌نهایت متشکرم.

سخنان شهرام همسفر عیوض:
سلام دوستان. شهرام هستم، یک مسافر. نزدیک به سه سال است که رها شده‌ام، اما تاکنون توفیق حضور و خدمت در اینجا را نداشتم و به دلایلی نتوانسته‌ام در دایره کنگره حاضر شوم. خدا را شکر می‌کنم که امروز این فرصت را پیدا کردم.در روزهای اول، پدرم و دایی‌ام به کنگره آمدند. دایی‌ام تنها دو روز آمد و سپس دیگر نیامد. اما حسی که امروز دارم، بسیار ویژه است. زمانی که قهرمان زندگی‌ات (پدر) درگیر اعتیاد باشد، مردم محل، مدرسه و حتی فامیل، نگاه و برخورد متفاوتی با تو دارند. کسانی هستند که این حس را تجربه کرده‌اند و شاید هنوز هم با آن درگیر هستند.  امیدوارم آنان نیز روزی این حس خوبی که من امروز دارم را تجربه کنند و پدرانشان را در سلامتی کامل ببینند. این حس، واقعاً فوق‌العاده است. متشکرم.از آقای مهندس و همه دست‌اندرکاران کنگره برای کمک  بگزاری این جشن  سپاسگزارم.

 

 

تنظیم و تایپ : مسافر احسان لژیون  بیست و یکم

عکس: مرزبان خبری

نگارنده : مسافرحمیدرضا لژیون دوازدهم

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .