English Version
This Site Is Available In English

عقل ارزش‌ها را نشان می‌دهد و نفس ضدارزش‌ها را

عقل ارزش‌ها را نشان می‌دهد و  نفس ضدارزش‌ها را

جلسه یازدهم از دوره ششم جلسات لژیون سردار نمایندگی خمین با استادی پهلوان بهرام نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه وادی هشتم با حرکت راه نمایان می‌شود" در روز سه‌شنبه 22 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ برگزار شد.

سلام دوستان بهرام هستم مسافر

خداوند بزرگ را شکر می‌کنم که فرصتی دست داد تا دوباره در کنار هم در جلسات لژیون سردار آموزش بگیریم. سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم که این بستر و این باد مناسب و لژیون را فراهم کردند تا ما در کنار هم حس‌های خوب را تجربه کنیم و بتوانیم آموزش بگیریم. همانطور که دستور جلسه ما با حرکت راهنمایان می‌شود همه چیز برای آن است که ما دنبال آموزش و یادگیری هستیم.
خیر مقدم عرض می‌کنم خدمت پهلوان حامد و پهلوان محمد که از دفتر مرکزی لژیون سردار امروز برای انجام انتخابات در خدمت آنها هستیم. پهلوان محمد از شعبه اسبیکو خرم آباد و پهلوان حامد از شعبه پروین اعتصامی اراک هستند. ما مدتی هست که به همراه پهلوان محسن و پهلوان حامد و پهلوان محمد در گروه قاصدک در دفتر لژیون سردار فعالیت‌هایی را داشته‌ایم که بنده مدتی هست در کنار عزیزان نیستم اما آن حس واقعی و پیوندی که بوده همچنان باقی است همیشه کارهای آنها را رصد می‌کنم و خیلی خوشحال هستم که روز به روز دارند شعاع اضافه می‌کنند و با موفقیت عمل می‌کنند.
تبریک عرض می‌کنم دریافت کلام الله و شال پهلوانی پهلوان محسن عزیز را به خودش و همه اعضای نمایندگی خمین. به هر حال این یک اتفاق بزرگ است تا بچه‌ها بیایند که مسیری که آقای مهندس مشخص کردند و نشانه گذاری کردند به همان شکلی که هست تا انتها بروند و همه نشان‌ها را دریافت بکنند و هر کسی به توان خودش در این مسیر حرکتی که دارد و بنا به خواسته خودش که تعریف می‌کند بخشی از این مسیر را طی می‌کند وقتی ما همه رهجوی آقای مهندس هستیم مهم این است که بر اساس توان خودمان تمام تلاشمان را بکنیم تا مسیر تکاملی خودمان را بدرستی طی بکنیم و خواسته‌ای که تعریف می‌کنیم مهم و بزرگ باشد.
در مورد دستور جلسه چیزی که انسان را به حرکت وا می‌دارد نفس است. در جهان بینی خواندیم که منشا حرکت نفس است و خواسته‌های نفس. مهمترین ویژگی که نفس دارد خواسته او برای یادگیری و آموزش است و برای اینکه معماهای خودش را حل کند. برای اینکه بدانیم ما از کجا آمده‌ایم و به کجا خواهیم رفت هیچ کدام ما نمی‌دانیم و هیچ کس هم به ما نگفته است. ما که در کنگره هستیم آقای مهندس بسیاری از مجهولات را برای ما معلوم کردند و یک تصویر کلی را برای ما ترسیم کردند.
مسیر حرکت را چه در کنگره و صور آشکار و چه در صور پنهان برای ما نشان داده‌اند انسان‌ها این‌ها را دقیقاً نمی‌دانند ولی چیزی درون آنها هست که آنها را سوق می‌دهد به سمت دانستن و حرکت کردن. یعنی آدم‌ها بعضی وقت‌ها تمام تلاششان را می‌کنند همه انگیزه‌های آنها این است که بدانند قضیه چیست و به دنبال چه هستند و کجا می‌روند و ما از این قضیه مستثنا نیستیم با وجود این دانش و آگاهی که آقای مهندس در اختیار ما قرار داده است این کار را قطعاً آسان‌تر خواهد کرد و خواسته‌ای هست که برای ما خواستنی‌تر است و بیشتر به آن فکر می‌کنیم.


بنابراین حرکت از اینجا شروع می‌شود که بدانیم چه مسیری را دنبال می‌کنیم و در این مسیر حرکتی خودمان هم با حرکت راهنمایان می‌شود بالاخره قدم اول را که برمی‌داریم کم کم مسیر مشخص می‌شود هر کس هر چیزی را انتخاب می‌کند یا هر خواسته‌ای که دارد در راستای آن وقتی قدم برمی‌دارد شکل و شمایل کار برای آن روشن می‌شود و مسیر مشخص می‌شود. در این مسیر خیلی مهم است که ما خواسته‌مان چه چیزی استو چه خواسته‌ای را برای خودمان و تا کجا تعریف کرده‌ایم و حالا که تعریف کرده‌ایم که چه کار می‌خواهیم انجام بدهیم برای رسیدن به آن خواسته چقدر تلاش می‌کنیم؟آیا من می‌خواهم که پهلوان بشوم راهنما بشوم اما برای آن تلاش می‌کنم یا نمی‌کنم؟آیا تلاشی که برای رسیدن به این جایگاه انجام می‌دهم کافی هست یا نه؟ما گفتیم نفس را با خواسته‌هایی می‌شناسیم که دارد ما را به سمت مسائل منفی سوق می‌دهد علم و آگاهی و دانشی هم که ما می‌خواهیم خواسته نفس است ولی موضوع این است که یک تقابل بین عقل و نفس همیشه وجود دارد. یعنی ما یک دوراهی داریم، نفس به ما حرکت می‌دهد اما در مسیر حرکت ما را وسوسه می‌کند راه‌های مختلفی را نشانت می‌دهد.
ارزش‌ها را عقل نشان می‌دهد و ضد ارزش‌ها را نفس. اینجاست که ما باید بفهمیم. ما ابزار دیگری هم داریم که به کمک ما می‌آید. عقل علم و آگاهی خودش را از هستی می‌گیرد از روح می‌گیرد ما به واسطه روح علم را دریافت می‌کنیم. و تکامل پیدا می‌کنیم تا مسیر ما روشن‌تر بشود. ابزار را به دست می‌آوریم و این ابزار فقط برای روشن کردن راه است یعنی چراغ ماشین است که دارد ۱۰۰ متر جلوتر را روشن می‌کند خوب بعد از آن چی؟ماشین باید حرکت کند راه برود. خیلی از چیزهایی که ما می‌دانیم فقط ابزار و وسیله است.می‌دانیم اما اگر نمی‌دانستیم هم نمی‌دانستیم تازه آن کسی که نمی‌داند تکلیفش خیلی روشن‌تر و حالش خیلی بهتر است مگر اینکه بدانی و حرکت کنی اگر بدانی و حرکت نکنی خیلی سخت است.
در کنگره دیده‌اید کسانی که می‌آیند درمان می‌شوند سفر می‌کنند خدمتگزار می‌شوند چقدر حالشان خوب است اما کسانی هستند که می‌آیند و در کنگره نمی‌مانند میان و یک جایی می‌روند آنها را بیرون که می‌بینی حالشان خیلی خراب است حتی خراب‌تر از آن روزی که به کنگره آمدند. قرار نیست همه انسان‌هایی که به کنگره می‌آیند حالشان خوب بشود بعضی‌ها حالشان بدتر می‌شود چون می‌آیند می‌فهمند که قضیه چه هست درمان را می‌بینند انسان‌های درمان شده را می‌بینند حالشان بهتر می‌شود یک مقدار از حقیقت‌های این هستی را متوجه می‌شوند با علم و دانش کنگره و دانش هستی مواجه می‌شوند بعد می‌خواهند رها کنند و بروند. ابزارها را روی کول خود ریخته است و حالا می‌خواهد حرکت نکند همیشه یک بار سنگین با خود دارد. پس ابزار برای کسی است که می‌خواهد برود ما می‌گوییم که تاریکی بلیطی بوده است که ما به روشنایی بیاییم وقتی دقت کنیم مفهوم این‌ها همه این است که یک حداقل‌ها و دانشی را به دست بیاوریم برای حرکت کردن در مسیر صراط مستقیم. وقتی در مسیر صراط مستقیم حرکت می‌کنیم خود به خود کنگره مسیر را به ما نشان می‌دهد توی دوراهی‌ها که قرار می‌گیریم دیگر برای ما سخت نیست تشخیص آن برای ما خیلی آسان است مگر اینکه نخواهیم درست تشخیص بدهیم و الا نگاه کردن به موضوعی که تو با آن مواجه هستی وقتی در صراط مستقیم هستی وقتی سی‌دی‌های آقای مهندس وقتی علم کنگره در کوله بار تو است زمانی که فرمانده تو عقل است وقتی که روح دارد الهامات را دریافت می‌کند همه این‌ها را به تو می‌دهد آیا انتخاب بین ارزش و ضد ارزش سخت است؟تشخیص سخت نیست شاید انتخاب سخت باشد ولی تشخیص اینکه کدام آنها درست است سخت نیست بنابراین تشخیص می‌دهی انتخاب می‌کنی و حرکت می‌کنی مهم این است که دریافت کننده الهامات هستی و دریافت کننده آموزش‌های کنگره باشیم به قول آقای مهندس در مسیر صراط مستقیم باشیم.آقای مهندس در سی‌دی‌های اخیر فرمودند کسی که حالش خوب است در راه صراط مستقیم است و دارد کارش را درست انجام می‌دهد اما آنکس که حالش خوب نیست یک جای کارش می‌لنگد یک جایی چپ و راست رفته است یه جا مستقیم نیامده است.
ما شاید گاهی در این مسیر حرکتی سوار بر اسبی شده‌ایم که داریم می‌تازانیم اسب را زمان در نظر بگیرید تو فکر می‌کنی سوار اسب هستی و اختیار آن در دست توست یک جاهایی دوست داری مسیر را برگردد دور بزند و یک جا می‌تازانی و ضربه می‌زنی تا بتازد اما اختیار دست تو نیست دیگر به عقب برنمی‌گردد و دیگر گذشته برنمی‌گردد حرکتی که انجام داده‌ای و تا اینجا رسیده‌ای دیگه تمام شده و مال تو نیست و از دست رفته است خوب یا بد آن زمان سپری شده است اون مسیر حرکتی منقضی شده است و دیگر تو اینجا هستی و در ادامه هم حالا هی تازیانه بزن تا این اسب تندتر برود تو را به آخر خط می‌رساند تو را زودتر به فنا از این جهان فیزیکی، نابودی و به مرگ می‌رساند. هر چقدر سرعت آن را بیشتر کنی تو را به آخر خط نزدیک‌تر می‌کند در حالی که اصلاً قضیه این نیست سرعت بیشتر که به کجا بروی،چه چیزی به دست بیاوری چرا باید در مسیر حرکتی بدوی یا بتازانی؟الان در این لحظه که ما اینجا نشسته‌ایم خیلی‌هامون هستیم و خیلی‌ها هم از دست دادیم. مهمترین اتفاق هستی امروز اینجا می‌افتد. این لحظه‌ای که الان داریم راجعش صحبت می‌کنیم نه دیگر تمام شده که نتوانی به آن برگردی و نه آینده‌ای است که آن را بسوزانی یا تند بروی. زمانی است که الان اینجا نشسته‌ایم و داریم همدیگر را حس و درک می‌کنیم و آموزش می‌گیریم.
آقای زرکش بسیار زیبا گفتند یک ثانیه از دقیقه طولانی‌تر است یک دقیقه از یک ساعت طولانی‌تر است و همینطور می‌رود تا یک سال هم کوچکتر از همه این‌هاست.
من اگر در این لحظه هر کاری خواستم می‌توانم بکنم اما اگر موکول کنم به ساعت دیگه یا دقیقه دیگه شاید هیچ وقت قادر به انجام آن نباشم شاید هیچ وقت فرصت آن برای من پیش نیاید اما الان در این لحظه من مالک و صاحب این لحظه هستم شاید حرفی که الان نتوانم بزنم هیچ وقت دیگر نتوانم آن را بزنم و چیزی که مربوط به گذشته است دیگر قابل دسترسی نیست و خیلی مهم است که ما بر اساس دانش هستی و دانش کنگره که دانش کنگره برگرفته از قرآن و برگرفته از نظام هستی و طبیعت است پس این‌ها از هم جدا نیستند. آقای مهندس در سی‌دی‌ها می‌فرمایند که هر کس چیزی را به ما یاد بدهد و حقیقت را به ما بدهند. بنابراین ما مدیون علم کنگره هستیم اگر در این مسیر و در این راستا قدم برداریم و به درستی حرکت کنیم سرانجام آن مشخص است و واقعا هم بیرون از اینجا انسان‌ها از علم و دانش کنگره و هستی و دانشی که می‌تواند زندگی آنها را تغییر بدهد دور افتادند.


وقتی که ما در صراط مستقیم باشیم به نظرمان خیلی عجیب می‌آید که انسان‌ها به همدیگر کمک نکنند و به فکر همدیگر نباشند اما زمانی که در صراط مستقیم نباشیم یا از آن دور باشیم یا دور باشیم از حقایق هستی و علم و آموزش‌های هستی شرایط به گونه دیگر رقم می‌خورد.
خدا قوت ویژه عرض می‌کنم به دبیر نگهبان و خزانه‌دار این دوره نمایندگی پهلوان محسن آقا مجید و آقا مهدی عزیز که در جایگاه نگهبان دبیر و خزانه‌دار خدمت کردند و همه ما شاهد بودیم که در این دوره از این خدمت بچه‌ها در لژیون سردار نمایندگی ما بسیار خوبی در بحث لژیون سردار و حس و حال آن و بحث پیگیری تعهدی‌ها برگزاری جلسات، سایت و همه موضوعات دقیقاً در همه موضوعات بچه‌ها بسیار خوب فعالیت کردند. من از طرف خودم و از تمام اعضای نمایندگی از این عزیزان تشکر می‌کنم من به هر حال خودم در این جایگاه خدمت کردم و حساسیت‌های آن را درک می‌کنم دیدم که چقدر زحمت می‌کشند خدا قوت عرض می‌کنم خدمت آنها و به دوستانی که امروز انتخاب می‌شوند در این جایگاه‌ها به آنها تبریک می‌گویم و تشکر می‌کنم از کسانی که امروز هستند که این اتفاقات شکل می‌گیرند به هر حال سه نفر بیشتر انتخاب نمی‌شوند اما کسانی که هستند باعث می‌شوند که انتخابات برگزار شود اگر تعداد کافی نبود ما انتخاباتی نداشتیم و حضور این عزیزان هم به همین اندازه مهم است.
آقای مهندس در سی دی رب فرمودند ما انسان‌های صادق را باید برای خدمت انتخاب کنیم باید انسان‌های لایق را انتخاب کنیم و به انسان‌های لایق فرصت بدهیم.
این را هم بدانیم که بحث خدمت یک فرصت است اگر به من گفتند که امروز اینجا استاد بنشین این یک فرصت است برای من زحمت که نبوده است. من از یک ماه پیش می‌دانستم که قرار است امروز در این جلسه استاد بنشینم اما چند روز پیش که بچه‌ها به من گفتند جلسه داریم لحظه شماری می‌کردم که این لحظه برسد که هم شما را ببینم و هم این جلسه تشکیل بشود و هم اینکه بگویم به بچه‌ها که جایگاه‌هایی که ما داریم چقدر مهم است. الان بلافاصله بعد از خدا قوت گفتم تبریک می‌گویم خدمت عزیزان و بلافاصله تشکر کردم از عزیزان که کاندید شدند. خدمت‌ها مهم نیست که چه چیزی هستند مهم این است که ما باشیم و درست خدمت کنیم. امروز بودن کسانی که در اینجا هستند و در انتخابات شرکت کردند به اندازه کسانی که یک دوره را گذراندند اثرگذار هستند. کسی که عضو لژیون سردار است یا تازه عضو شده است و امروز روی این صندلی نشسته است او هم به همین اندازه اثرگذار است. من راهنما امروز از تجربه بچه‌ها و آموزش‌هایی که اینجا می‌گیرم نکته‌هایی را در می‌یابم که در مورد آنها می‌توانم در لژیون استفاده بکنم پس جایگاه‌های خدمتی را غنیمت بشماریم و بدانیم فرصتی به ما داده شده است که جبران خسارت کنیم از اتفاقاتی که در گذشته انجام داده‌ایم و فرصتی دادند که ما خودمان را در مسیر تکاملی خودمان جلوتر ببریم. اصلاً در مورد این فکر نکنیم که حالا نوبت ما شد یا زحمت است.


اصلاً از این با ارزش‌تر نیست که در کنگره ۶۰ به انسان خدمتی را بدهند و تو به نقطه‌ای برسی که امکان حضور در یک جایگاه خدمتی را داشته باشید و باز از همه این‌ها که بگذریم در دایره لژیون سرداراز حس و حال لژیون سردار همتون بهره‌مند شدی و قصه لژیون سردار متفاوت است و عزیزانی که در این جایگاه خدمتگزار می‌شوند واقعاً باید صد خود را برای جایگاه خدمتی بگذارند و ارزش لژیون سردار را درک بکنند و بدانند رسالتی را در پیش دارند. این دایره بخش کوچکی از این شعبه است اما قلب شعبه است و اثرگذار است. بنابراین به خدمتی که پیش روی ما است دقت کامل داشته باشیم و سعی کنیم همیشه در هر کاری،آموزش می‌دهیم آموزش می‌گیریم شاگرد هستیم استاد هستیم رهجو هستیم راهنما هستیم امروز در آبدارخانه خدمت می‌کنیم یا استاد جلسه هستیم یا خدمتگزار دیگری هستیم در هر قسمتی تمام توان خود را به کار ببریم و بر اساس عمل سالم و چیزی که آقای مهندس مد نظرش هست خدمت کنیم. آرزوی موفقیت دارم برای عزیزانی که در این جایگاه‌ها خدمت کردند و خداقوت خدمت پهلوان‌های عزیز که از دفتر مرکزی اینجا هستند.

تایپ مطلب: دبیر محترم لژیون سردار مسافر مجید
ویراستار، عکس و تنظیم : راهنمای محترم مسافر حجت
مرزبان خبری: مسافر محمد
اعضای لژیون سردار نمایندگی خمین 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .