به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان، ابوالفضل هستم یک مسافر
همانطور که میدانید، دستور جلساتی که در کنگره۶۰ مطرح میشوند به قدری لازم و ضروری هستند که خودشان جزئی از آموزشها محسوب میشوند و اجرای آنها بر همه ما واجب است؛ زیرا این دستور جلسات بخشی از فرآیند درمان ما به شمار میآیند. دستور جلساتی مانند «هفته OT»، «وادیها و اثر آن روی من»، «هفته بنیان» و همچنین «هفته جهانبینی در ورزش» که در حال حاضر در آن قرار داریم.
آنچه در این هفته باید بدانیم این است که تمام حرمتها، قوانین و آموزشهای کنگره۶۰ به صورت پیوسته و زنجیروار به هم مرتبط هستند؛ مانند یک کتاب که برای درک صحیح باید خط به خط آن خوانده شود. اگر بخواهیم به رهاییای پربار، پرانرژی و بدون بازگشت دست یابیم، باید تمام این اصول را به طور کامل رعایت کنیم؛ به طور مثال زمانی که به ما گفته میشود لباس سفید بپوشید باید بدانیم که این حرکت یا قانون، حامل آموزشهایی پنهان برای ماست.
اگر درمان ایکس با درمان سیگار کامل میشود یا اگر باید در جشنهای تولد شرکت کنیم یا مشارکت کنیم یا ورزش نماییم، سؤالی که مطرح میشود این است که چرا کنگره۶۰ بر ورزش کردن تأکید دارد؟ به این دلیل که سیستم ایکس ما باید قویتر از قبل فعال شود؛ چرا که موادی شبهافیونی در بدن برخی از ما با ورزش کردن فعال میشوند. یعنی بخشی از آن با ورزش کردن، بخشی با مشارکت، بخشی با مصرف صحیح دارو و نوشتن سیدی و مقداری هم با تحرک و ورزش تأمین میشود. جدای از اینها در قدیم میگفتند: عقل سالم در بدن سالم است؛ یعنی اگر ما بخواهیم به فرمان عقل نزدیک شویم و آن فر ایزدی، اهورایی و الهی وجودمان را پرنور و پربارتر کنیم، حتماً باید جسم سالمی داشته باشیم؛ چرا که جسم ما با «صُوَر» ما ارتباط پنهانی دارد.
صُور پنهان و جسم ما مانند یک الاکلنگ هستند؛ اگر یک کفه سنگینتر شود، خلقوخوی ما از تعادل خارج میشود. این دو کفه باید به صورت منظم و متعادل قرار گیرند؛ یعنی همزمان هم جسم ما باید درمان شود و هم صُور پنهان ما که همان جهانبینی یا تفکراتمان است باید به تعادل رسیده و ارتقاء یابد و قویتر شود. این دو رابطه مستقیمی با هم دارند. اینکه ما بتوانیم جسم خود را به خوبی نگهداری، تقویت و تربیت کنیم خود نوعی شکرگزاری عملی است؛ یعنی ما داریم از خداوند سپاسگزاری میکنیم که به ما جسم سالم داده است. یکی از مراحل شکرگزاری، شکرگزاری زبانی و مرحله دیگر شکرگزاری عملی است. به این دلیل که خداوند به من جسم سالم داده است حتماً باید به خوبی از آن نگهداری کنم و حتماً باید تحرک داشته باشم، این خود به منزله شکرگزاری است.
همه اینها نیازمند آموزش و جهانبینی است؛ یعنی تمام اعمال و رفتار ما هر آنچه که وجود دارد حتماً باید همراه با آموزش باشد؛ چرا که اگر کاری را بدون جهانبینی انجام دهیم، حتی اگر یک کار ارزشمند و سودمند باشد، تبدیل به یک ضدارزش میشود و نه تنها سودی به ما نمیرساند و حال ما را خوب نمیکند بلکه آسیب میرساند و حال ما را خراب میکند. من باید بدانم که در درجه اول، همان وادی اول را اجرا کنم، چرا باید ورزش کنم؟ چه مقدار باید ورزش کنم؟ چه رشته ورزشی را در طول سفرم انتخاب کنم؟ برای اینکه تازه وارد هستم از ورزش چه چیزی باید به دست بیاورم؟ اگر جهانبینی نداشته باشم، مطمئناً نمیتوانم؛ هدف، مبدأ و مقصد خود را گم میکنم. بیهدف به پارک میآیم و انرژی لازم را دریافت نمیکنم، حالم بد میشود و به جای اینکه روزهای جمعه حال خوبی دریافت کنم، انرژی منفی میگیرم و نمیتوانم به صورت مستمر بیایم چون جهانبینی ندارم.
اگر ما در پارک جهانبینی نداشته باشیم و صرفاً ورزش کنیم یا اینکه ما دوست داریم به هر قیمتی پیروز میدان شویم واقعاً هیچ ارزشی ندارد و از مسیر و آموزشهای کنگره۶۰ جدا میشویم. خدا را شکر در این چند سال تأکید زیادی بر سیدی نوشتن شده است. خیلی از عزیزان آمدند و به خاطر عدم جهانبینی که داشتند بین کنگره۶۰ و ورزش، ورزش را انتخاب کردند و فراموش کردند که اصلاً ورزش وسیلهای برای رسیدن به حال خوش است. آنها از گردونه هدایت و آموزش خارج شدند و انسانهای تکبعدی شدند؛ چرا که فکر میکردند آن حال خوش در ورزش کردن است و این خیالی اشتباه بود که بعضی از آنها متصور میشدند.
اما امروز کنگره۶۰ هر روز در حال تعالی و پیشرفت است و جهانبینی روز به روز قویتر شده است. در حال حاضر ما ورزش بسیار منظمی داریم که واقعاً لذتبخش است؛ اینکه همه عزیزان میآیند لباس متحدالشکل میپوشند، مسابقات در سطح بالایی برگزار میشود. مهمتر از هر چیزی شاید بخشی از آن ورزش کردن باشد؛ اما بخش مهمتر، دور هم نشستن و صبحانه خوردن است. اینکه حلقه محبت و دوستی تشکیل میشود با شور و نشاط عالی صبحانه را تهیه میکنند، صحبت میکنند، میخندند و یاد میگیرند. اینها جنبه تفریح و ورزش کردن دارد؛ ولی ما فقط باید به دید آموزش به آن نگاه کنیم. اینکه ما یاد بگیریم وقتی در جمع خانواده یا دوستان میرویم، هدف چه چیزی است و آموزشهایی را که از کنگره۶۰ یاد گرفتهایم در بیرون عملی کنیم.
افرادی که عمری در تاریکی و سیاهی بودهاند، امروز لباس ورزش میپوشند در پارک قرار میگیرند، ورزش میکنند و شور و نشاط دارند؛ این بزرگترین برد و امتیازی است که یک شخص میتواند به دست آورد. مطمئناً کسی که در تاریکی بوده و آموزش گرفته باشد، میداند که نباید اعتراض کند؛ چرا که همان داور هم موقعی در جایگاه مصرف کننده بوده و آموزش گرفته است و در اینجا کسی اعتراض نمیکند. ما هم باید به داور کمک کنیم؛ همان شعاری که در کنگره۶۰ است «همه برای یک نفر، یک نفر برای همه»؛ ما هم باید کمک کنیم آن شخصی که در جایگاه داوری است، آموزش ببیند و بتواند مسئولیت خود را به خوبی انجام دهد.
در کنگره۶۰ ما یک جمله معروفی داریم که خود به تنهایی گویای همه چیز است و برابر با ساعتها مقاله نوشتن و مشارکت کردن است« یا میبریم یا آموزش میگیریم». انشاءالله که بتوانیم قدر کنگره۶۰ را بدانیم و از تمامی موقعیتها استفاده کنیم. امیدوارم این مسیری که کنگره۶۰ در پیش گرفته و هر روز در حال شعاع اضافه کردن است، هموارتر شود و کنگره۶۰ بتواند جهانی شود و ما جزو پیشگامان باشیم و اثر خوبی از خود به جا بگذاریم. قوانین و حرمتها را رعایت کنیم تا خدایی ناکرده، خیانتی به این سیستم نشود.
نویسنده: مسافر ابوالفضل راهنمای لژیون ۴ نمایندگی شیخبهایی اصفهان
تهیه و تایپ: مسافر علی (لژیون۱۰)
تنظیم و ارسال: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
183