English Version
This Site Is Available In English

ورزش، زمینی برای آموزش جهان‌بینی

ورزش، زمینی برای آموزش جهان‌بینی

جلسه هشتم از دوره سی و پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گیلان به استادی همسفر آهو، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر آرزو با دستور جلسه «جهان‌بینی در ورزش» روز دوشنبه 28 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم امروز در کنار شما و در این جایگاه هستم که مدت‌ها پیش منتظر بودم؛ اما اذن آن را خداوند امروز به من داده است. دستورجلسه امروز جهان‌بینی در ورزش است. جهان‌بینی به معنای نگاه و برداشت ما به خودمان، زندگی و جهان اطرافمان است. هر کاری که ما انجام می‌دهیم، از غذا خوردن تا ورزش کردن و حتی نوع صحبت‌کردن ما همه، ریشه در نوع نگاه ما به زندگی یا جهان‌بینی دارد. ما در کنگره۶۰ مثلثی به نام مثلث درمان را آموخته‌ایم.

دانستیم که انسان از سه بخش روان، جسم و جهان‌بینی تشکیل شده است و باید این سه ضلع با هم در تعادل باشند؛ زیرا اگر یکی از این ضلع‌ها ناهماهنگ باشد، کل وجود ما بهم می‌ریزد. ورزش یکی از ابزارهایی است که در این راه می‌تواند به ما کمک کند. در کنگره۶۰ ورزش‌کردن تنها برای برنده شدن در مسابقات، قوی‌شدن بدن و یا سلامت بدن انجام نمی‌شود؛ بلکه ورزش برای بهبودی حال درونی ما نیز موثر است، در واقع ورزش، یک تحرک جسمی، فکری و ذهنی است.

من قبل از ورود به کنگره۶۰، هیچ‌گاه فوتبالیست‌ها را درک نمی‌کردم و به نظرم آن‌ها کار بسیار بیهوده‌ای انجام می‌دادند تا اینکه در سفر اول در یکی از سی‌دی‌ها، آقای مهندس فرمودند، شخصی که فوتبالیست است، باید هماهنگی کاملی با جسم و ذهن خودش داشته باشد تا بتواند به زاویه درستی که می‌خواهد توپ را شوت کند، در اینجا دانستم که ورزش علاوه بر تحرک جسمی، تحرک ذهنی و فکری نیز برای ما به همراه دارد.

حضور در پارک و ورزش‌کردن برای سلامتی بدن‌مان است؛ اما اگر از دیدگاه جهان‌بینی بخواهیم به آن نگاه کنیم، من به عنوان یک همسفر قبل از ورود به کنگره۶۰، دوست نداشتم با مسافر خودم در بیرون دیده شوم؛ زیرا اعتیاد داشت و من از بودن در کنار او بسیار خجالت می‌کشیدم؛ اما امروز که در کنگره۶۰ حضور دارم و با مسافرم که لباس ورزشی کنگره۶۰ را به تن دارد و نشان از اعتیاد او در گذشته است، به پارک می‌روم، نشان از تغییر جهان‌بینی من است که آموخته‌ام  با مسافر خود همراه باشم و اعتیاد او را بپذیرم.

همچنین من یا مسافرم که در دوران اعتیاد خود، همواره در خانه حضور داشته‌ایم و مسافرم که با جامعه ارتباطی نداشته‌، در تنهایی و انزوا زندگی کرده و در تعامل با انسان‌های دیگر دچار مشکل شده است، هم من همسفر و هم مسافرم که جمعه‌ها به پارک می‌آییم در گروه ورزشی خود با هم اعضای تیم تمرین می‌کنیم. در واقع احترام گذاشتن به اطرافیان خود را می‌آموزیم. نظم داشتن در بازی تیمی، قضاوت نکردن، همکاری و فرمانبرداری در زندگی را آموزش می‌گیریم؛ بنابراین ورزش جنبه جهان‌بینی هم دارد.

به نظر بنده ورزش می‌تواند به نوعی زمین بازی برای بازی زندگی باشد که در این زمین می‌آموزیم برای پیروزی تلاش کنیم، اما اگر باختیم دوباره بلند شویم و قوی‌تر ادامه دهیم. در نتیجه ورزش فقط حرکت بدن نیست، بلکه می‌تواند حرکت فکری هم باشد. حتی می‌تواند باعث قوی شدن فکر و روحمان شود؛ زیرا زمانی بدن قادر است تحرک داشته باشد که ذهن ما در حالت سکون نباشد و حالت تحرک داشته باشد. من زمانی‌که می‌خواهم قدم بردارم ابتدا در ذهنم قدم برداشتن را تصور می‌کنم.

چیزی که به‌من فرمان قدم برداشتن را می‌دهد ذهن است، به همین دلیل بعد از ورزش ما همیشه احساس سبکی و آرامش داریم. موضوع دیگر که در کنگره بسیار زیبا به آن پرداخته شده موضوع کاهش وزن است، قبل از کنگره تصورمان اینگونه بود که افرادی که اضافه وزن دارند به اندازه زیاد غذا می‌خورند؛ اما در کنگره آموختیم که زیاد غذا خوردن دلیل بر چاقی نیست، بلکه چاقی نتیجه غذا خوردن نادرست است. حتی استفاده نادرست از قرص‌های ویتامین یا مورفین‌ها هم باعث آسیب ما می‌شوند.

حال موضوعی که در کنگره ۶۰ راجب آن بسیار تاکید شده این‌است که برای تناسب اندام نیازی به رژیم‌های سخت یا محرومیت نیست، بلکه کافیست جهان‌بینی خود را نسبت به آن موضوع تغییر بدهیم؛ زیرا زمانی‌که ما بدانیم بدن ما چطور کار می‌کند یا اینکه واقعا کی گرسنه‌ایم یا اینکه از روی عادت می‌خواهیم غذا بخوریم، کاهش وزن برایمان بسیار راحت‌تر می‌شود، زیرا اصل موضوع درک و نگاه به تغذیه است نه اندازه تغذیه. برای همین است که ما می‌گوییم کنگره راه حل واقعی کاهش وزن را یافته است.

در نهایت هم ورزش هم تغذیه هر دو به جهان بینی ما برمی‌گردد. امیدوارم همه ما بتوانیم نوع نگاه خود را به زندگی درست کنیم و در آخر می‌خواهم  تشکر کنم از راهنمای خوبم همسفر هانیه که با دل بزرگ خود بنده را تا اینجا همراهی کردند و از هم لژیونی‌هایم که همیشه با حضورشان بهم انرژی دادند و خانواده‌ام که با حمایت و صبرشان باعث شدند که من در این جایگاه باشم. 

مرزبان کشیک: همسفر صفورا
تایپیست: همسفر ثریا رهجوی راهنما همسفر منیژه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر مونا رهجوی راهنما همسفر منیژه (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر سپیده رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی گیلان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .