اگر نگاه ما به ورزش درست و عقلانی نباشد؛ شاید ورزشکار شویم؛ ولی ورزشکار نمیمانیم.
همسفر سمیه و مسافر ایشان جمشید با آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک و شیره وارد کنگره۶۰ شدند. به مدت ۱۲ ماه با متد DST و دارویOT با راهنمایی مسافر امیر و همسفر فاطمه سفر کردند. رشته ورزشی مسافر والیبال و رشته ورزشی همسفر تنیس روی میز هست. هماکنون ۳سال و ۳ ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس از بند اعتیاد آزاد و رها هستند.
در باب دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» مصاحبهای با همسفر سمیه ترتیب دادیم، از ایشان ممنون هستیم که وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادند و ما را در این گفتوگو همراهی کردند
با توجه به دستورجلسه امروز که ورزش است؛ نقش ورزش را در درمان چگونه میبینید؟
ورزش در درمان DST نقش مکمل را بازی میکند؛ بنابراین در به دست آوردن نیروهای خفته درون که بر اثر استعمال موادمخدر قدرت خود را از دست داده بودند، با انجام ورزش و به دست آوردن اعتماد به نفس، این نیروها دوباره زنده میشوند و به فرد در حال درمان این نوید را میدهند که تو دوباره زنده شدهای و همانند زمان قبل از مصرف چه بسا بهتر از آن زمان، در حال بازسازی هستی و به من همسفر نوید تغییر زندگی را میدهد.
آیا جهانبینی در ورزش به تعادل جسم و روان ما کمک میکند؟
صد در صد این اتفاق خواهد افتاد؛ چرا که من در گذشته همیشه به دنبال برد و باخت بودم؛ ولی در کنگره یاد گرفتم یا میبرم یا میآموزم، بنابراین تمام تلاش خود را انجام میدهم و به دنبال نتیجه نیستم و این راز ماجرا است؛ چرا که باعث میشود من خودم را باور داشته باشم که قوی و نیرومند هستم و همیشه در زندگی دو مسیر دارم یا میآموزم یا میبرم، همین موضوع باعث میشود که تحت هیچ شرایطی به هم نریزم و به جسم و روان خود آسیب نزنم، در نتیجه به تعادل نزدیک میشوم.
چگونه ورزش به شما کمک کرده تا به خودباوری بیشتری دست یابید و محدودیتهای ذهنی خود را از بین ببرید؟
زمانی که من وارد پارک شدم و رشته خود را انتخاب کردم، در ابتدا اصلاً فکر نمیکردم که بتوانم روزی در رشته تنیس پیشرفت داشته باشم. در واقع قدرتهای خودم را نشناخته بودم. هیچگاه فکر نمیکردم بتوانم با آن توپ کوچک بازی کنم؛ اما در ادامه متوجه شدم با آموزش گرفتن و پشتکار خود، میتوانم در هر رشتهای پیشرفت داشته باشم، به این باور رسیدم که تمام استعدادها در درون من نهفته است و این من هستم که انتخاب میکنم کدام نیرو را تقویت کنم. آموزشهای آقای مهندس به من کمک کرد که ذهن خود را از فقر نجات دهم، گسترده نگاه کنم و بدانم من آن چیزی هستم که فکر میکنم؛ بنابراین خودم را بسیار قوی، نیرومند و بااستعداد در این رشته، به خودم معرفی کردم و توانستم پیشرفت داشته باشم.
منظور از جهانبینی در ورزش چیست؟
جهانبینی در ورزش یعنی اینکه برد و باختی وجود ندارد، کسی از کسی بالاتر نیست، همه در جهت یک هدف در کنار هم هستیم و تنها تفاوتی که وجود دارد، در تلاش طرف مقابل میباشد، برای همین من میآموزم بیشتر تلاش کنم، بیشتر مهارت کسب کنم و جسم خودم را قویتر کنم تا اینکه به مرحله برد برسم؛ پس با این تفکر خیلی عاشقانه در جهت رسیدن به هدف خود تلاش میکنم تا پلههای موفقیت را محکمتر سپری کنم؛ فقط تفاوت در زاویه دید و زاویه تفکر من ایجاد میشود و این یعنی جهانبینی داشتن.
با توجه به اینکه همه ورزشهایی که در کنگره انتخاب شده گروهی و تیمی است آیا شرکت در این تیمها به بالا رفتن جهانبینی ما کمک میکند؟
زمانی که من در گروهها قرار میگیرم، باعث میشود در مرحله اول همکاری و هماهنگی را بیاموزم، بدانم من تنها نیستم و در کنار همدیگر میتوانیم صعود کنیم؛ بنابراین تکروی را کنار میگذارم، دست در دست دیگر هم گروهیهای خود میگذارم و این امر باعث قوی شدن ما میشود. از قدیم گفتهاند: یک دست صدا ندارد و همکاری من با دیگران ما را به هدف خود نزدیکتر میکند. جهانبینی یعنی یادگرفتن درست قوانین زندگی که همکاری و هماهنگی هم جزء قوانین زندگی میباشد.
مصاحبهکننده: همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون هفدهم)
طراحان سوال: همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم) همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پنجم) همسفر شهین رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
203