English Version
This Site Is Available In English

از رقابت تا رشد درونی

از رقابت تا رشد درونی

با سلام و احترام در ادامه‌ دستور جلسات هفتگی کنگره‌۶۰، این هفته موضوع ارزشمند «جهان‌بینی در ورزش» مورد بررسی قرارگرفته است. به همین مناسبت، گفت‌وگویی داشتیم با اسیستانت ورزش همسفر فاطمه تا از دیدگاه ایشان درباره‌ نقش جهان‌بینی در ورزش و تأثیر آن در مسیر تعادل و سلامتی بیشتر بدانیم. شما را به خواندن این گفت‌و‌گو زیبا دعوت می‌کنیم.

همسفر فاطمه به همراه مسافرشان با چندین سال تخریب وارد کنگره شدند. آخرین آنتی‌ایکس مصرفی ایشان شیشه و تریاک بوده است. به مدت ۱۲ ماه و 1 هفته با راهنمایی همسفر نرگس و مسافر علی سفر کردند. اکنون به لطف خدا ۱۲ سال و ۴ ماه است که آزاد و رها هستند. رشته‌ ورزشی هر دو آن‌ها تیراندازی باکمان است.

نظر شما درباره‌ «جهان‌بینی در ورزش» در کنگره۶۰ به چه معناست؟

ما به‌طور کلی در تعریف جهان‌بینی می‌گوییم نوع نگاه ما، ادراک و احساس ما نسبت به خودمان، نسبت به دیگران و مسیر زندگی ماست. وقتی ما در ورزش جهان‌بینی داشته باشیم، خیلی از آن‌ها آسیب‌های روانی، تنش‌ها و فشارهایی که باعث می‌شود خودمان را مقایسه کنیم، در رقابت‌ها دور می‌کند و دیگر هدف اصلی ورزش برای ما برد و مقام نیست؛ بلکه رسیدن به‌سلامت جسم و آرامش ذهن هست؛ البته که موفقیت و مقام خیلی ارزشمند است؛ ولی مهم‌تر از نتیجه مسیر رشد ما است. کسی که ورزش می‌کند و جهان‌بینی داشته باشد، به هر قیمتی دنبال قهرمانی نمی‌رود سعی می‌کند در مسیر درست باشد، تلاش می‌کند با صداقت پیش برود. به نظر من جهان‌بینی یک چراغ که ورزش را از رقابت خشک به مسیر رشد، تعادل و انسانیت هدایت می‌کند.

از دید شما تعادل در ورزش به چه معناست؟

دو دیدگاه وجود دارد وقتی می‌گوییم تعادل در ورزش، می‌شود این‌طور بیان کرد که یعنی هماهنگ بودن جسم و روان انسان، هماهنگ بودن صور پنهان و صور آشکار انسان؛ یعنی ما باید جسمی قوی، ذهنی آرام و حسی سالم داشته باشیم. وقتی این سه تا با هم هماهنگ باشند، انسان می‌تواند از ورزش لذت ببرد و دیدگاه دیگر این است که ما در ورزش کردن نباید دچار افراط‌وتفریط شویم. ورزش هم مثل هر چیز دیگری می‌تواند سازنده باشد یا می‌تواند باعث ایجاد آسیب در جسم انسان شود. نباید آنقدر زیاد تمرین کنیم که خسته شویم یا آن‌قدر کم‌ تحرک باشیم که اصلاً هیچ انرژی نداشته باشیم. درواقع زمان مناسب و اندازه در ورزش کردن بخش مهمی از تعادل است؛ چون ورزش قرار است به ما سلامتی، نشاط و آرامش بدهد. تعادل در ورزش یعنی هماهنگی بین جسم، ذهن و جهان‌بینی است؛ بدانیم که چه‌طوری باید ورزش کنیم تا رشد کنیم.

چه تفاوتی میان فردی که فقط برای سلامتی جسم ورزش می‌کند و فردی که با جهان‌بینی درست ورزش می‌کند وجود دارد؟

هر دو چه برای سلامتی جسم و چه با جهان‌بینی درست، ارزشمند هستند. آقای مهندس بارها تأکید کردند «که تغذیه‌ سالم، تناسب‌ اندام و سلامتی جسم اهمیت خیلی زیادی دارد.» چون جسم شهر وجودی ما است و می‌توانیم بگوییم جسم ماشینی است که راننده‌اش نفس یا روح ما می‌باشد. اگر این ماشین سالم نباشد، راننده هم نمی‌تواند مسیر رشد و پیشرفت را به‌درستی طی کند؛ بنابراین حتی کسی که فقط برای سلامتی جسمش دارد ورزش می‌کند، کار ارزشمندی انجام می‌دهد. تفاوتی که در اینجا هست این است که فردی که با جهان‌بینی درست ورزش می‌کند، آرامش و ثبات بیشتری دارد. اگر در رقابتی شکست بخورد، به هم نمی‌ریزد. اگر باوجود تلاش‌های زیاد هنوز به هدفی مثل کاهش وزن نرسیده باشد ناامید نمی‌شود؛ چون می‌داند تغییر در ظاهر نیست؛ بلکه در تلاش و یادگیری‌اش نهفته است. درواقع می‌شود گفت ورزش برای کسی که جهان‌بینی درستی دارد، به یک سبک زندگی و مسیر رشد درونی تبدیل می‌شود و به همین دلیل ورزشش پایدارتر، لذت‌بخش‌تر و عمیق‌تر است.

چگونه می‌توان در میدان ورزش اصول احترام، ادب و فروتنی را در عمل به کار گرفت؟

به نظر من اصلاً رقابت در ورزش خودش یک میدان است؛ برای این‌که ما خودمان را محک بزنیم و ببینیم چه‌قدر توانسته‌ایم آموزش‌هایی را که یاد گرفته‌ایم به کار ببریم. ورزش کردن تنها یک تحرک فیزیکی نیست؛ بلکه در رفتار و گفتار ما خودش را نشان می‌دهد؛ چون خیلی وقت‌ها‌ می‌گوییم اخلاق ورزشی و این خیلی مهم است که رفتار و گفتارمان ورزشی باشد. این‌که ما بتوانیم با حس خوب، نیت خوب و رعایت قوانین، ورزش کنیم با دیگران خوش‌ رفتار باشیم؛ حتی در شرایط رقابت و موقعیت‌های سخت شاید در ابتدا دشوار به نظر برسد؛ اما درست مثل تمام تغییراتی که در هستی وجود دارد، می‌توانیم به‌صورت تدریجی و ذره‌ذره تمرین کنیم و خودمان را آماده کنیم؛ برای این‌که ادب، احترام و نظم درست را در کنار ورزش کردنمان داشته باشیم.

آیا می‌توان گفت ورزش در کنگره نوعی عبادت و سپاسگزاری از زندگی است؟ چرا؟

به نظر من عبادت فقط به معنای دعا و نیایش نیست، هر کاری که با آگاهی انجام شود؛ حتی خدمت کردن در کنگره، نوعی عبادت محسوب می‌شود؛ به‌طور مثال: اگر بخواهم بگویم‌ ما مالک واقعی جسممان یا حتی تمام دارایی‌هایی که داریم نیستیم، می‌توان گفت این‌ها ابزارهایی هستند که در بعد زمین به ما سپرده‌ شده‌اند تا از آن‌ها به‌خوبی نگهداری کنیم. چیزی که واقعاً از آنِ ماست و می‌توان گفت مالک آن هستیم دانش و آگاهی است که خودمان به دست می‌آوریم و درواقع کسب می‌کنیم؛ بنابراین اگر از جسممان مراقبت نکنیم بی‌توجهی کنیم و باعث آسیب آن شویم در حقیقت به این امانت الهی بی‌احترامی کرده‌ایم. زمانی که با ورزش کردن، تغذیه‌ سالم و استراحت کافی به جسممان ارزش می‌دهیم؛ درواقع در حال عبادت هستیم؛ چون به یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداوند، یعنی جسممان احترام می‌گذاریم.

در پایان دوست دارید چه پیامی از دل خودتان به همه اعضاء کنگره۶۰ به‌ویژه کسانی که در مسیر ورزش و آموزش هستند بدهید؟

من خودم را کوچک‌تر از آن می‌دانم که به دیگران پیامی بدهم؛ اما باور دارم کسانی که در مسیر آموزش و ورزش قرار گرفته‌اند که درواقع دو بال پرواز برای انسان‌ها هستند. انسان‌های آگاه و بیداری‌ که از فرصت‌های ارزشمندی که کنگره در اختیار ما قرار داده، بهترین بهره را می‌برند. کسانی هم که ورزش را در اولویت خودشان قرار نداده‌اند، بهتر است با نگاهی عمیق‌تر و تفکری آگاهانه وارد این مسیر شوند؛ چون واقعاً حیف است، این فرصتی که کنگره در اختیار ما گذاشته و بستری که برای رشد و آرامشمان فراهم کرده است. واقعاً این نعمت بزرگی است، نعمتی همچون بهشتی که در آن هر آنچه بخواهیم در اختیارمان قرار داده‌ شده است. امیدوارم آن‌قدر بیدار و هوشیار باشیم که این نعمت‌ها را ببینیم و از آن‌ها به‌درستی استفاده کنیم. در پایان جا دارد از آقای مهندس و خانواده‌ محترمشان که چنین بستری را برای ما فراهم کرده‌اند کمال تشکر و قدردانی را داشته باشم.

مصاحبه‌کننده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مبینا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر انسیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر ندا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پردیس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .