در کنگره 60 ما می آموزیم که برد و باخت معنا ندارد،هدف تنها آموزش است

جلسه سیزدهم از دوره بیست و چهارم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دهخدا با استادی مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر دانیال و دبیری مسافر فرزاد با دستور جلسه " جهان بینی در ورزش  " در تاریخ 27 مهر  ماه ۱۴۰۴ ساعت: ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان،مرتضی‌ هستم، یک مسافر
سپاسگزارم از ایجنت محترم آقا مصطفی، ممنونم از نگهبان، دبیر، گروه مرزبانی و آقا حمید عزیز. به همه‌ خسته نباشید میگویم . بنده وقتی وارد کنگره شدم، تازه شش ماه از کار همین شعبه  گذشته بود. آن موقع پارکی نبود، برای ورزش باید می‌رفتیم به تهران. الآن در همه‌ی شهرها لژیون پارک هست، در این پارک‌ها مسابقات برگزار می‌گردد، یکی از مکمل‌های درمان ورزش است.در نوشتارهای کنگره نوشته‌شده باختی در کار نیست و ما می‌آموزیم. یک مدت پیش دیدم پنج نفر از اعضای گروه کنگره به تیم ملی راگبی کشور راه پیداکرده‌اند. یک‌زمانی من تا صبح دنبال مواد می‌گشتم، ولی حالا فهمیدم ورزش برای درمان اعتیاد ضروری است.اوایل سفر سخت بود صبح زود بیدار شوم، ولی وقتی شروع کردم، دیدم حال و هوای دیگری دارد.در حال حاضر نیز اجرای آن برای بنده سخت است، ولی میدانم ورزش لازم است. مسابقات داخل پارک فقط رقابت نیست؛ تمرینی است برای افزایش نقطه تحمل، برای تکامل هر چه بیشتر جهان‌بینی.کنگره 60 جای آزمون‌وخطا است. آموزش می‌گیریم، و این آموزش‌ها را در بیرون، اجرا می‌کنیم. گاهی اشتباه می‌کنیم، ولی دوباره برمی‌گردیم، آموزش می‌گیریم، رشد می‌کنیم.

بنده یک‌زمانی فقط درد داشتم، ولی حالا دنبال ساختن خودم هستم. خدمت در پارک مسئولیت دارد؛ صبح زود باید وسیله‌ها را بچینیم، و در آخر جمع کنیم. ورزش هم قانون دارد، مثل زندگی، ، در پارک حس و حال  خوبی دارم. با بچه‌ها شوخی می‌کنیم، لذت می‌بریم ، چون در کنار یکدیگر هستیم. این دورهمی را هیچ‌وقت در زمان مصرف تجربه نکردم.عکس‌ها را که به همکارانم نشان می‌دهم، باور نمی‌کنند. می‌گویند مگر می‌شود، تو همان فرد سابق هستی.!هیچ قشری ما را درک نمی‌کند، فقط خودمان همدیگر را درک می‌کنیم. ولی در جمع کنگره پذیرفته شدم. آنجا بچه‌های سفر اول را می‌بینم که باهم غذا می‌خورند، می‌خندند، بازی می‌کنند. یک‌زمانی مصرف الکل و شیشه داشتم، ولی حالا دوازده سال است که در کنگره‌ حضور دارم.امروز بازی بچه‌های سفر اول را دیدم. خنده‌ها، شادی‌ها،بسیار لذت‌بخش بود. خدا را شاکرم. امیدوارم به آن جهان‌بینی برسم که این حال خوب را فقط در کنگره تجربه کردم. چون بیرون از کنگره، این حال خوب پیدا نمی‌شود.ممنونم که به صحبت‌های بنده گوش دادید.

عکاس: مسافر علیرضا لژیون 4

صدابردار : مسافر حامد لژیون 18

تایپ،تنظیم،ارسال : مسافر سعید لژیون 3

مرزبان کشیک : مسافر یوسف

سایت نمایندگی دهخدا قزوین