English Version
This Site Is Available In English

ورزش تمرینی برای فرماندهی نفس

ورزش تمرینی برای فرماندهی نفس

هفتمین جلسه از دوره چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی سنایی نیشابور با استادی: مسافر مصطفی، نگهبانی: مسافر کاظم و دبیری: مسافر محمد، با دستور جلسه «جهان بینی در ورزش»  مورخ یکشنبه ۲7 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.


خلاصه سخنان استاد:
ورزش از نگاه کنگره، فقط دویدن و عرق کردن نیست؛ بلکه سفری است از تاریکی به روشنایی، از بی‌نظمی درون به سوی هماهنگی جسم و روان. وقتی با نگاه جهان‌بینی به ورزش می‌نگرم، درمی‌یابم که در هر حرکت، هر بازی و حتی هر شکست، درسی از زندگی نهفته است. ورزش، تمرینی است برای زندگی در قالبی کوچک‌تر. به من می‌آموزد چگونه با انسان‌ها تعامل کنم، چگونه فرمان‌برداری را بیاموزم، چگونه شکست را بپذیرم و در پیروزی مغرور نشوم. اگر در زمین بازی بتوانم با آرامش به تصمیم داور احترام بگذارم، در زندگی نیز می‌توانم به تقدیر الهی احترام بگذارم.

ورزش، مکتبی است که قوانین آن نمادی از قوانین هستی‌اند. اگر از خط بیرون بزنی، خطا گرفته می‌شود؛ درست مانند زندگی، که اگر از مسیر عقل خارج شوی، نتیجه‌اش رنج و درد خواهد بود. پس ورزش، تمرینی برای انضباط فکری و رفتاری است. در پارک‌های کنگره، در جمع ورزشکاران، بارها و بارها این حقیقت را لمس کرده‌ام که ورزش فقط برای تقویت جسم نیست؛ بلکه ابزاری برای پالایش روح است. لحظه‌ای که با لبخند، دست رقیبم را می‌فشارم، یعنی عشق را جایگزین حسادت کرده‌ام. لحظه‌ای که در جمع حضور دارم، یعنی از انزوا بیرون آمده‌ام و با جمع هماهنگ شده‌ام.

جهان‌بینی به من آموخته است که هر حرکت، هر نفس و هر قطره عرقی که می‌ریزم، اثری دارد؛ اثری بر جسم، روان و روح. اگر ذهنم آکنده از ناامیدی باشد، جسمم نیز سنگین و بی‌حال است. اما وقتی ذهنم سرشار از امید و ایمان است، جسمم سبک‌تر و پرانرژی‌تر حرکت می‌کند. یعنی ابتدا باید جهان‌بینی‌ام تغییر کند تا جسمم همراه شود. ورزش به من یاد داد که هیچ موفقیتی بدون تکرار و استمرار حاصل نمی‌شود. همان‌طور که با تمرین روزانه، عضلاتم قوی‌تر می‌شوند، با تمرین تفکر و اندیشه نیز ذهنم نیرومندتر خواهد شد. پس ورزش، تنها پرورش بدن نیست؛ بلکه تربیت اندیشه و اراده نیز هست.

در ورزش کنگره، جایگاه معنایی ندارد. همه در کنار هم می‌دوند، می‌خندند و شادی می‌کنند. این یعنی فروتنی در عمل. حتی اگر راهنما یا مرزبان باشی، باز باید بدوی، عرق بریزی و خدمت کنی. چراکه جهان‌بینی به ما می‌آموزد هیچ‌کس از دیگری بالاتر نیست؛ همه در مسیر آموزش هستیم. ورزش برای من یعنی مبارزه با نیروهای بازدارنده. هر بار که ذهنم بهانه می‌آورد که «امروز نرو»، و من برخلافش عمل می‌کنم، یعنی پیروز شده‌ام. ورزش یعنی فرماندهی نفس در میدان عمل.

برای من ورزش، صرفاً بخشی از برنامه درمان نیست؛ بلکه بخشی زنده، جاری و اثرگذار از آن است. جایی‌ که آموزش‌ها از گفتار به کردار تبدیل می‌شوند. هر سلام، هر لبخند، هر پاس و هر حرکت هماهنگ، تمرینی است برای انسان شدن. و در نهایت، «ورزش در کنگره» برای من یعنی جشن زندگی. یعنی لبخند زدن به خستگی‌ها، ایستادگی در برابر تنبلی، و درک این حقیقت که هر حرکت کوچک من، قدمی است به‌سوی نوری که مهندس دژاکام از آن سخن می‌گوید؛ نوری که از درون می‌تابد، وقتی جسم، روان و جهان‌بینی در یک مدار واحد به حرکت درمی‌آیند.

اکنون که هفته گلریزان در پیش است، باید بدانیم این سقف و سرپناه، با تکیه بر تلاش و حمایت اعضا شکل گرفته است؛ نه کمک‌های بیرونی. پس بیاییم دست به دست هم دهیم، روی پای خودمان بایستیم و در هفته گلریزان، از این مسیر روشن حمایت کنیم. سپاسگزارم که به صحبت‌های من گوش دادید.


عکس و تایپ مسافر بهروز
ویراستاری مسافر حمزه
بارگزاری خبرمسافر مرتضی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .