سلام دوستان کریم هستم یک مسافر، درراه ارزشی یا همان تقوا برای حرکت کردن نیاز به خانهتکانی مفصل هست، در این راه به موانع و صخرههای بزرگ برخورد میکنید برای رد شدن از این موانع باید سبک باشید و هم نیرومند تا بتوانید از روی موانع رد بشوید یا از سر راهتان بردارید، برای سبک شدن از خیلی چیزها باید بگذرید و خیلی چیزها را از خودتان جدا کنید، حسهایی که مثل کنه به شما چسبیدهاند و بهراحتی از شما جدا نمیشود، همان چیزهایی است که خود فرد در درونش پرورش داده است مثل؛ ناامیدی، منیت، غرور، ترس، کینه، حسادت، دروغگویی، بدبینی، غیبت و گمانهزنی. وای خدای من چقدر از درگاهت فاصله گرفتم، وقتی میگویند در عمق تاریکی ذرهای روشنایی وجود دارد، به خاطر فاصله زیاد ما با روشنایی هست هیچوقت روشنایی از بین نمیرود چون؛ هستی در تضاد معنا شده است. چی شد؟ میخواهی برگردی؟ روشنایی را دیدی راه خودت را پیدا کردی تازه شروع کار است، باید ناامیدی را از خودت دور کنی، امیدوار شوی یعنی؛ دست از تلاش برنداری غرور خودت را بشکنی و کمک بخواهی منیت را کنار بگذاری و به دنبال آگاهی باشی، عمل کنی، قدردان زحمات دیگران باشی، طلبکار نباشی، ترس را از خودت دور کنی، شجاع و صادق باشی تا دستت را بگیرند و خوبیهایی که به تو شده است را با یک بدی پایمالش نکنی، بدبینی را از خودت دور کنی و برداشت از حرفها و کارهای بد دیگران را حکمت بدانی و برداشت خوب کنی، بخشنده و مهربان باشی نسبت به خودت و دیگران، ببخش تا بخشیده شوی، برای جبران خساراتی که ایجاد کردی از خودت شروع کن تا خساراتی که به خودت وارد کردی را جبران کنی در غیر این صورت توانی برای جبران خساراتی که به دیگران وارد کردی را نخواهی داشت، کمک گرفتن از دیگران و حضور در جمع مثبت نشانه ضعف فرد نیست بلکه نشانه آگاهی فرد است، به امید فردایی روشن.
عکاس: مسافر میلاد لژیون چهارم
ارسال مطلب: مسافر ایمان لژیون هشتم
مرزبان خبری: مسافر رامین
- تعداد بازدید از این مطلب :
55