جلسه یازدهم از دوره سی و نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ با استادی راهنما مسافر پیمان، نگهبانی مسافر بابک و دبیری مسافر علیرضا، با دستور جلسه 《 جهان بینی در ورزش 》شنبه ۲۶ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان پیمان هستم یک مسافر.
از خداوند ممنونم که یک بار دیگر فرصت شد تا امروز در خدمت شما باشم. بر حسب اتفاق امروز من که مسئول ورزشی در پنج نمایندگی رودکی، وحید، ابن سینا، صفادشت و اندیشه در بوستان حافظ هستم و همینطور پنجمین سالروز رهایی حسن آقای عزیز هست که ایشان نیز با دستور جلسه «جهان بینی در ورزش » ارتباط مستقیم دارد.
این تولدها سرشار از برکت است و به برکت امروز آقا رامین و حسین آقا تشریف آوردهاند که ایشان از ایجنتها و خدمتگزاران توانای این نمایندگی بودهاند و من از ایشان درسهای بسیاری آموختهام.
جهانبینی، یعنی آموختن قوانین بازی، جهان بینی یعنی الفبای زندگی و جسم و روان که همانند سوار و سوارکار هستند و در پی هم اگر به تعادل برسند، فضای میان جسم و روان را جهانبینی پر میکند. درس جهانبینی به قدری بزرگ و گسترده است که کسی نمیتواند ادعا کند که تمامی آن را به خوبی آموخته است.
ما در کنگره برای همه چیز جهانبینی میآموزیم تا کیفیت زندگی بهتری داشته باشیم که شامل جهانبینی در تغذیه، جهانبینی در روابط، جهان بینی در ورزش و غیره است.
ما در کنگره ۱۴ رشته ورزشی داریم که بسیار دقیق و حساب شده کنار هم منسجم شده است تا به درمان شخص و راهاندازی سیستم ایکس یاری برساند. در این بخش ما نگهبانان ورزشی داریم که به امر ساماندهی مسابقات و سایر کارها میپردازند. همینطور در کنگره ۱۴ نفره دیدهبانان یک دیدهبان ورزشی داریم که به کار نگهبانان ورزشی، ورزش بوستانها و مسابقات و نحوه انجام دورههای ورزشی نظارت کامل دارد.
ما در کنگره ورزشهای یکنفره و ورزشهای گروهی داریم که انجام این ورزشها به تکمیل فرایند درمان با روش دی اس تی و راهاندازی سیستم ایکس و بیوشیمی کمک فراوانی میکند.
در نظر بگیرید که کسی که تا دیروز معتاد بوده و در حال مصرف مواد مخدر بوده، ابزار مصرفش را مانند پایپ، سیخ و سنجاق و زرورق را زمین میگذارد، وارد کنگره میشود، میل باستانی، توپ و یا راکت پینگ پنگ به دست میگیرد، ورزش میکند و در ادامه تبدیل به یک ورزشکار برجسته میشود و این همان مصداق جهانبینی است.
زمانی که من به عنوان خدمتگزار همین چیزها را میبینم با انرژی و توان بیشتری به خدمت خود ادامه میدهم چرا که به واسطه ورزش کردن دیگران من انگیزه فراوانی کسب میکنم. یک مصرف کننده تمام انرژی خودش را برای تهیه و مصرف مواد رف میکرد اما در کنگره انرژیهایمان را در راه ورزش هدایت میکنیم.
حس، نخستین نیروی به کاراندازی قوه عقل است، برای نمونه وقتی ما یک ماشین را میشوییم و تمیز میشود و جلوه میکند، انسان از دیدن آن لذت میبرد. ورزش هم به همین گونه بدن و روان را تمیز کرده و باعث آن میشود که انسان چه در ظاهر و چه در صور پنهان زیباتر جلوه کند. ورزش میتواند به ریکاوری ما، پالایش حس و سلامتی ما کمک فراوانی برساند.
در ورزش کنگره ما دنبال بردن نیستیم بلکه میخواهیم حالمان خوب باشد. ما اگر دنبال مصرف مواد، قرص یا الکل رفتیم خواهان حال خوش بودیم اما راه آن را بلد نبودیم چون جهان بینی در آن رابطه نداشتیم. اما امروزه در کنگره جهانبینی را میآموزیم تا بتوانیم از هر گونه امکانات کوچک زندگی بهترین بهرهبرداری را داشته باشیم تا به حال خوش برسیم و این کار را با ورزش و ارتقای جهانبینی در آن احقاق میکنیم.
یک جهانبینی دیگر برای ورزش این است که ما علاوه بر سلامتی، تناسب اندام نیز داشته باشیم به گفته دیگر ورزش مجبورمان کند که یک رژیم خوراکی مناسب وارد زندگی مان کنیم.
فرض کنید که شما در شمال یک ویلا دارید که در آن ویلا یک سرایدار برای خدمتگزاری شما اماده است، پارک یا بوستانها نیز به همین گونه هستند که شما روزهای جمعه به آنجا رفته و ما خدمتگزاران به عنوان سرایدار در خدمت شما هستیم تا یک بستر امن و مناسب را برای نشاط و ورزش شما فراهم کنیم.
به برکت همین خدمات ما توانستهایم تیمهای خوبی در راگبی، شطرنج و یا سایر ورزشها داشته باشیم که بتوانند در سطح کشور حرفی برای گفتن داشته باشند.
و اما در مورد آزادمردی حسن عزیز باید بگویم که امروز بر حسب اتفاق که دستور جلسه جهان بینی در ورزش است، حسن هم از کوهنوردان توانا است که بسیاری از قلههای بلند ایران را صعود کرده است و پیام رهایی را به سایر کسان بیرون از کنگره میرساند.
نخستین راهنمای حسن عزیز، آقای رضا داوودی بودند که ما از ایشان دعوت کردیم به عنوان استاد در این جشن در خدمتشان باشیم اما به خاطر دور بودن مسافت نتوانستند تشریف بیاورند و انصافاً امروز این جایگاه لایق ایشان بود، من برخورد واجب میدانم که از ایشان تقدیر و تشکر به عمل آورم.
حسن از خدمتگزاران خوب در لژیون ما است و همواره در گروه واتساپ اعلام سفرهای بچهها را کنترل کرده و به آنها مشاوره میرساند. او از خدمتگزاران خوب گروه سایت در نمایندگی رودکی هم میباشد.
خاطرهای که از حسن دارم این است که روزی در زمستان ما برای تفریح به کوه رفته بودیم و هوا خیلی سرد بود و ما لایههای زیادی از پوشاک بر تن داشتیم تا سردمان نشود. در همین هنگام حسن وارد رودخانه شده، یخها را شکسته و اقدام به آبتنی کرد و این نشان از توان بالای بدنی و کارکرد خوب سیستم ایکس او دارد. این رهایی را به او و همه خدمتگزاران در کنگره ۶۰ تبریک و شادباش میگویم.

اعلام سفر و آرزوی مسافر حسن؛
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر.
آنتی ایکس؛ انواع مواد مخدر، محرک قرص و الکل
سفر اول یک سال، روش DST دارو OT
نام راهنما؛ آقا پیمان
ورزش صبحگاهی و کوهنوردی
رهایی ۵ سال
سفر سیگار انجام دادم، نام راهنما آقا رامین
رهایی از سیگار ۴ سال و ۷ ماه
آرزومندم روزی بتوانیم نمایندگی خودمان را در شهرمان داشته باشیم.
خلاصه سخنان مسافر حسن؛
نخست سپاسگزارم از اینکه همه شما عزیزان در جشن بنده حضور پیدا کرده و امروز را برای من بسیار پررونق و باشکوه ساختید.
من هم با حدود ۲۰ سال مصرف مواد مخدر وارد کنگره شدم اما پیش از این چند بار اقدام به ترک کرده بودم که از هیچ کدام هیچ نتیجهای حاصل نشده بود زیرا هیچگونه تغییری در من صورت نگرفته بود تا بتوانم صفت معتاد بودنم را کنار بگذارم.
اما به محض اینکه وارد کنگره شدم، چون جای تازهای برایم بود، تغییرات به تدریج صورت پذیرفت، زیرا پیش نیاز تغییر این است که در جاهای جدیدی قرار بگیریم، حرفهای تازه بشنویم، چیزهای تازه بنویسیم و مطالب تازه بیاموزیم تا بتوانیم دگرگون شویم. وقتی وارد کنگره شدم و توانستم صفات گذشته را تغییر دهم، به درمان رسیدم. کار من در کنگره فراتر از درمان بود و من به معنای واقعی احیا شدم. من کسی بودم که میبایستی در یک روز چندین و چند گونه مواد مخدر یا محرک مصرف میکردم تا بتوانم چند ساعتی سر پا باشم و یا کاری انجام دهم اما من بدین گونه احیا شدم که امروزه با کمترین امکانات و بدون هیچ گونه نیازی به ماده مخدر بیرونی میتوانم حدود ۳۵ کیلومتر راه در یک روز کوهپیمایی نمایم و تمام این توانایی را از کنگره دارم.
بر منیت نباشد که بخواهم بگویم این کارها را من انجام دادهام خیر!
تمام این باور را من در کنگره آموختم زیرا در کنگره به من یاد دادند که خودم را باور داشته باشم و بتوانم به تواناییهای پنهانم پی ببرم و آنها را بیرون کشیده و کاربردی کنم.
در آخر از جناب مهندس دژاکام، جناب استاد امین، آقای رضا داوودی، حسین آقا و راهنمای عزیزم آقا پیمان و راهنمای سیگارم، آقا رامین و تمام خدمتگزارانی که به هر گونه کمکی به من رساندند تا بتوانم این جایگاه را تجربه کنم کمال قدردانی و سپاسگزاری را دارم.

کاری از خدمتگزاران سایت رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
106