English Version
This Site Is Available In English

ورزش فقط تقویت بدن نیست

ورزش فقط تقویت بدن نیست

ورزش با جهان‌بینی

گاهی فکر می‌کنم ورزش فقط حرکت بدن نیست، نوعی گفت‌وگو میان انسان و هستی است؛ گفت‌وگویی که اگر با شناخت و عشق همراه شود، می‌تواند جسم خسته را زنده و دل خاموش را بیدار کند.
ورزش برای من دیگر فقط تحرک و دویدن نیست. ورزشی که با جهان‌بینی همراه باشد، تبدیل به پروازی درونی، حرکتی آرام از جسم به سوی روح می‌شود. در کنگره۶۰ آموختم که هیچ کاری بدون دانایی معنا ندارد، حتیٰ ساده‌ترین حرکت بدنی. اگر نگاه و تفکرم تغییر نکند، هرچقدر هم تمرین کنم، باز هم از درون تهی خواهم بود.
جهان‌بینی در ورزش؛ یعنی درک هدف حقیقیِ حرکت؛ یعنی بدانم چرا می‌دوم، برای چه تلاش می‌کنم و قرار است از این تلاش چه بیاموزم. وقتی این فهم در دل انسان زنده شود، ورزش دیگر فقط تقویت عضله‌ها نیست؛ بلکه پُلی می‌شود میان جسم و روان، میان خواستن و توانستن.
ورزش با جهان‌بینی؛ یعنی نگاه به درون، نه صرفاً بیرون. وقتی با تیزبینی به حرکت‌هایم نگاه می‌کنم، می‌بینم هر نفس، هر گام، حتیٰ هر خستگی، فرصتی برای یادگیری، فرصتی برای شناخت ضعف‌ها و تقویت نقاط قوت، فرصتی برای تمرین صبر، آرامش و تمرکز است.
وقتی جهان‌بینی در ورزش جاری باشد، رقابت رنگ دیگری می‌گیرد. دیگر چشم به برد و باخت نیست؛ نگاه به درون است، به این‌که امروز از دیروز کمی بهتر، آرام‌تر، صبورتر و مهربان‌تر باشم. آن‌گاه زمین ورزش به کلاس عشق تبدیل می‌شود؛ جایی که نظم، احترام و همدلی از هر تمرینی مهم‌تر است. در پارک‌ها و زمین‌های ورزشی کنگره۶۰، بارها دیده‌ام لبخند همسفری را که از ته دل تشویق می‌کند یا دستی که برای بلند شدن دیگری دراز می‌شود. آن لحظه‌ها برایم از هر مدال و افتخاری باارزش‌تر است. این‌جا کسی برای قوی‌تر بودن نمی‌جنگد، همه برای باانرژی‌ زیستن می‌کوشند.
ورزش با جهان‌بینی؛ یعنی درک کنم بدنم امانتی است از سوی خداوند؛ باید از آن با عشق مراقبت کنم. باید یاد بگیرم در هر زمین خوردنی، برخاستن را هم تمرین کنم. همان‌طور که در زندگی، افتادن پایان نیست؛ بلکه مقدمه‌ی برخاستنی آگاهانه‌تر است.
ورزش بدون جهان‌بینی، مانند جسمی بی‌جان، خسته و بی‌هدف است؛ اما وقتی نگاهم روشن می‌شود، هر حرکت، هر نفس، هر گام، معنای تازه‌ای پیدا می‌کند. دیگر ورزش فقط تقویت بدن نیست؛ بلکه تقویت صبر، ایمان و امید است. در طول تمرینات، آموختم که ورزش با جهان‌بینی، توانایی ما را فراتر از جسم محدود نشان می‌دهد. بدن وقتی با ذهن و دل هماهنگ باشد، انعطاف پیدا می‌کند، قدرت می‌گیرد و انرژی‌اش افزایش می‌یابد و این قدرت، فراتر از فیزیک، به روان و روح نیز می‌رسد. در کنگره۶۰ یاد گرفتم که جسم، روان و جهان‌بینی سه ضلع مثلثی هستند که بدون هر یک، تعادل ممکن نیست. اگر فقط جسم قوی شود؛ اما فکر و احساس در مسیر نباشند، رشد ناقص می‌ماند. زیباییِ ورزش در هماهنگی این سه است، در توازنی که میان قدرت و آرامش شکل می‌گیرد.
ورزش با جهان‌بینی به من می‌آموزد که هر حرکت کوچک، هر تمرین ساده، می‌تواند دریچه‌ای باشد به آگاهی و شناختِ بهتر خودم، حتی وقتی خسته‌ام و احساس می‌کنم توان ندارم، اگر بدانم چرا حرکت می‌کنم و برای چه هدفی تلاش می‌کنم، همان حرکت ساده نوری درونم ایجاد می‌کند که ارزشمندتر از هر پیروزی بیرونی است.
در پایان، برای من جهان‌بینی در ورزش؛ یعنی هماهنگی میان بیرون و درون؛ یعنی حرکت با عشق، فهم و سپاسگزاری؛ یعنی بدانی هدف از دویدن، رسیدن نیست؛ بلکه لذتِ درکِ مسیر است و چه زیباست وقتی در این مسیر، هر حرکتِ من ذره‌ای از تاریکی را روشن می‌کند و مرا قدمی به خودِ حقیقی‌ام نزدیک‌تر می‌سازد.

نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول) ورزشبانِ دارت 
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بروجرد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .