English Version
This Site Is Available In English

تکانه های راه اندازی سیستم ایکس، می شود ورزش

تکانه های راه اندازی سیستم ایکس، می شود ورزش

هشتمین جلسه از دوره چهل و ششم کارگاههای آموزش عمومی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران و همسفران، با دستور جلسه" جهان بینی در ورزش " با استادی راهنمای محترم مسافرمحسن،  نگهبانی مسافرمحترم عباس و دبیری مسافر محترم رضا، روز شنبه 26/۰۷/۱۴۰۴ راس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز بکارنمود.
سخنان استاد:

خداوند را بسیار سپاسگزارم که یک بار دیگر این جایگاه را تجربه می کنم، تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه در مورد جهان بینی در ورزش است هر چقدر من درباره جایگاه ورزش در روتین  زندگی خود برداشت، دریافت، ادراک و احساس می کنم؛ همان جهان بینی ورزش است.
شاید به غیر از استثناها، در دنیای تاریکی، ورزش در زندگی کسی جایگاهی نداشته باشد، انگار گویی که نیرو های باز دارنده هر آنچه باعث حال خوب در انسان می شود را با خود به یغما می برند و شخص از آن نعمت ها محروم می شود.
همان طور که خود من هم از این نعمت ها محروم بودم، من اگر بخواهم کاری را انجام بدهم؛ باید به یک درک عمیق از آن موضوع برسم و در وجود من آن هدف شکل بگیرد، ورزش هم از این قضیه مبرا نیست.
  من وقتی وارد سفر اول شدم؛ از طریق  استخر و در ادامه با والیبال  در پارک و در نهایت با ورزش راگبی، این درک و آگاهی را استاد عزیزم در وجود من تزریق کرد، و به من فهماند که ورزش باید جزء لا ینفک و جدا نشدنی زندگی شما باشد، بسیار از ایشان سپاسگزارم زیرا هر چقدر جلو تر آمدم این  حس و حال ناب را از ورزش بیشتر دریافت کردم.
هدف نهایی هر شخص در زندگی و تمام جنگیدن ها برای رسیدن به آرامش است، یکی از عواملی اصلی برای رسیدن به آرامش که بسیار هم مهم است؛ عمل کرد درست سیستم ایکس می باشد، برای این که این سیستم درست کار کند سه پارامتر خیلی مهم است یکی از آنها خواب است، یکی تغذیه و دیگری ورزش است، که خواب معمولا در سفر اول درست شده و نظم خود را پیدا می کند، تغذیه هم به لطف کنگره 60  لژیون های جونز را داریم که کار می کنند و مسئله ای که خیلی مهم است خود ورزش است.

تکانه های راه اندازی سیستم ایکس میشود ورزش، چیزی که ما هر روز به آن نیاز داریم تا بتوانیم آن  حال خوش را مدام داشته باشیم، که بازهم به لطف کنگره سیستم ورزشی بسیار قوی است، تمام رشته ها با نگهبان هایی که دارند به بهترین شکل به فعالیت خود ادامه می دهند. ما باید سپاسگزار کنگره و جناب مهندس باشیم که چنین بستر مناسبی را برای رسیدن به آرامش برای همگان فراهم کرده اند.
در بخش دوم تولد یک سال رهایی مسافر جمشید را داریم؛ که با پشت سر گذاشتن سفر اول با تمام توان خود وارد سفر دوم شد، با خدمتگزار بودن در نشریات و خواسته درونی که داشت در آزمون شرکت کرد و جایگاه رفیع راهنمایی  را به دست آورد به تازگی هم اطلاع دارم برای اجازه پهلوانی به محضر جناب مهندس رسیده است.
جمشید نمونه یک سند بی عیب و نقص می باشد که همه اینها به لطف کنگره 60 و جناب مهندس است .

 

اعلام سفر مسافر : سلام دوستان جمشید هستم مسافر، آنتی ایکس تریاک دودی به روش دی اس تی با داروی او تی به مدت 10ماه و 3 روز با راهنمایی استاد عزیزم آقای محسن زندی سفر کردم ورزش در کنگره والیبال رهایی  1 سال و 6 ماه

آرزوی مسافر: انشا الله همه سفر اولی ها این جایگاه را تجربه کنند.

 


 

سخنان مسافر:

خداوند را شاکرم که این جایگاه شیرین را تجربه می کنم، یک تشکر ویژه از راهنمای عزیزم دارم که در سفر اول بسیار برای من زحمت کشیدند

خاطره ای از سفر اولم دارم که برای خودم بسیار جالب این است؛ من اصلا قصد ورود به کنگره را نداشتم، قرار بود یکی از دوستانم را همراهی کنم. روزی که به اینجا آمدیم، آقا مرتضی باد پا استاد جلسه بودند و زمانی که تازه واردین خودشان را معرفی می کردند؛ به من هم فرمودند: بلند شو! من گفتم بخاطر دوستم آمده ام دوباره فرمودند: بلند شو و من از همان لحظه فرمان پذیری را سر لوحه کارم قرار دادم.
سه جلسه اول را گذراندیم و دوستم رفت، الان هم دو گانه سوز شده متاسفانه، دلیل تعریف کردنم از این خاطره این است که به همه عزیزان بگویم؛ وقتی اذن کنگره برای کسی صادر شود دیگه راه گریزی نیست و باید قدر این صندلی ها را دانست.
من در ابتدا این قضیه را شوخی گرفته بودم، ولی بعد از گذشت مدتی حس هایم در گیر شد و متوجه این موضوع شدم که اگر کسی عاشق کنگره نباشد نمی تواند دوام داشته باشد. تنها چیزی که کمر اعتیاد را می شکند؛ یکی نظم و دیگری فرمان برداری است.

در کنگره فرمان برداری باید صد در صد باشد، من در سفر اول گوش به فرمان بودم، در همان سال اول به دستور راهنمای عزیزم وارد لژیون سردار شدم، با این که هیچ حس و درکی از این قضیه نداشتم. بعدا گفت باید دنور شوی؛ شدم امسال هم به من فرمودند: باید برای پهلوانی شرکت کنی؛ بدون چون وچرا اجرا کردم.

برای آزمون راهنمایی هم تازه یک ماه از سفرم گذشته بود که به من گفت باید شرکت کنی، من تمام تصورم این بود که برای راهنما شدن باید حداقل 5 سالی گذشته باشد؛ اما یکی از اساتید را برای من مثال زدند که در سال اول رهایی، در آزمون راهنمایی انتخاب شدند و این انگیزه ای شد برای من تا در ادامه مسیر محکم و استوار قدم بردارم.

هیچ دانشگاهی در جهان مانند کنگره 60 نیست، برای رسیدن به حال خوب باید وارد لژیون سردار شد که توفیقی حاصل شده و من نگهبان لژیون سردار هستم. بفرموده آقای زرکش؛ وقتی کسی از مال خود می بخشد مانند هرس کردن یک شاخه درخت است، به ظاهر شاخه ای از درخت کم می شود ولی خواهی دید سال بعد چندین شاخه از آن جوانه خواهد زد.
در پایان خداوند را شاکرم که اذن ورودم به کنگره صادر شد امیدوارم بتوانم تعهد پهلوانی را ادا کنم و به زودی لژیون خود را افتتاح کنم.

تایپ سخنان استاد: مسافر محسن

تایپ سخنان مسافر : مسافر علیرضا

تنظیم و ارسال: مسافر محسن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .