جلسه هشتم از دوره پنجاه و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی البرز کرج، با استادی راهنمای محترم مسافر فرزاد، نگهبانی راهنمای محترم مسافر مهدی و دبیری مسافر احمد، با دستور جلسه "وادی هشتم و تأثیر آن روی من" در روز پنجشنبه بیست و چهارم مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، فرزاد هستم یک مسافر. خدا را شکر میکنم که یکبار دیگر فرصت پیدا کردم در این جایگاه حضور داشته باشم و آموزش بگیرم.
امروز دستور جلسه ما شامل دو بخش است: وادی هشتم و تأثیر آن بر من و بخش دوم جشن تولد مسافران عزیز، آقا یوسف و آقا یاسر.
در مورد بخش اول یعنی وادی هشتم، باید بگویم که این وادی یکی از پایهایترین اصول جهانبینی در کنگره ۶۰ است. اساساً تمام آموزشهای ما بر محور همین وادیها شکلگرفتهاند، زیرا وادیها مسیر عبور از تاریکی به روشنایی را به انسانها نشان میدهند. به باور من کلیدرهایی از سختیها و گرفتاریهای زندگی درک همین اصول تفکر و تغییر در اندیشه است.
انسان از لحظه تولد با خواستههای همراه است. خواستههای ارزشی و ضدارزشی، سازنده و ویرانگر. اما در مسیر زندگی همیشه در برابر دو راهیهایی قرار میگیرد که انتخاب را برایش دشوار میکند. خداوند به انسان ظرفیتِ انتخاب داده است. همانطور که میتواند در تاریکیها غوطهور شود، میتواند در مسیر ارزشها حرکت کند. انسان هم سازنده است و هم ویرانگر، هم میتواند درمان شود و هم سقوط کند.
اما خروج از تاریکی شرط دارد، باید نیروهای درونی خود را بیدار کنیم. وقتی در موقعیتی قرار میگیریم که باید تصمیم بگیریم، تجزیهوتحلیل لازم است به همین خاطر گفته میشود پیش از هر تصمیم احساسی یا انفجاری چند لحظه مکث کنید و اجازه دهید تفکر شکل بگیرد خشم، لذت، وسوسه و احساسات متنوع در وجود ما هستند تا به ما بیاموزند چگونه از آنها عبور کنیم. انسان در درون خود همیشه صدای دارد که یا او را به انجام کاری دعوت میکند یا از آن بازمیدارد.
وادی هشتم؛ یعنی با تفکر ساختارها آغاز میگردد و بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود. این وادی به من یاد داد که مسیر رشد با تفکر شروع میشود با خواست ادامه پیدا میکند و با حرکت به ثمر میرسد. انسان خلاق است و خداوند این خلاقیت را در او قرار داده تا بتواند خلق کند چه در مسیر کار و زندگی و چه در مسیر آزادیورهایی. هرکس خواهان تغییر است باید بیاموزد چگونه تفکر خلاق و متمرکز داشته باشد از خواستهاش محافظت کند و عقبنشینی نکند.
ما باید از فکر احساس و جسم خود مراقبت کنیم تا در مسیر درست بمانیم. بارها دیدهایم مسافرانی که با خواست قوی سفر را آغاز میکنند؛ اما در میانه راه سست میشوند چون نمیدانند چگونه از خواستههای خود محافظت کنند. تفکیک خواستهها، تمرکز بر مسیر و استمرار در حرکت شرط اصلی عبور از تاریکیهاست.
.jpg)
.jpg)
بخش دوم دستور جلسه: درباره یک سال رهائی مسافران عزیز یوسف و یاسر؛ مسافر یوسف زمانی که وارد لژیون شد از همه جوانتر بود و تخریب زیادی داشت مصرفکننده مواد محرک و قرص بود و در ابتدای مسیر تمرکز و تسلط لازم را نداشت. بااینحال خواست قوی و صداقت او باعث شد مسیرش را پیدا کند. به او خدمت دبیری لژیون داده شد تا در مسیر آموزش و نظم قرار بگیرد. هرچند ابتدا سخت بود؛ اما باپشتکار و گوشبهفرمان بودن توانست خودش را بسازد. یوسف در زندگی شخصی هم با سختیهای زیادی روبهرو شد از جمله ازدستدادن برادرش بر اثر مصرف مواد مخدر که تجربهای تلخ بود و به او نشان داد اعتیاد با انسان چه میکند. اما او ایستاد، در مسیر ماند و توانست به رهایی برسد.
مسافر یاسر نیز با مصرف روانگردان وارد لژیون شد. از همان ابتدا روحیه جستجوگر و مشارکتطلبی داشت و همیشه اهل مشورت بود. هر بار که در شعبه آزمون برگزار میشد بادقت و پشتکار درس میخواند و نمرات بالایی میگرفت. در نهایت در آزمون سراسری راهنمایی هم موفق شد و امروز یکی از الگوهای تلاش و خواست در لژیون است.
آنچه کنگره به من آموخته بسیار فراتر از درمان اعتیاد است. یاد گرفتم که زندگی تفکر و خواست مسیر حرکت بهسوی نور است. هرچقدر هم تلاش کنم باز نمیتوانم خودم را با کنگره برابر بدانم چون کنگره همیشه از من جلوتر است. در سفر اول یاد میگیریم قطع مصرف کنیم اما سفر دوم، سفر اندیشه و جهانبینی است. در این سفر باید مفاهیمی مانند قدرت، طمع و کبر را بشناسیم و مهار کنیم تا تعادل درونی پیدا کنیم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم.
.jpg)
اعلام سفر مسافر یوسف:
آنتی ایکس مصرفی ماریجوانا و انواع مواد روش درمان DST داروی درمان شربت OT ورزش در کنگره بسکتبال، مدت 10ماه به راهنمایی آقا فرزاد فریدونی سفر کردم، اکنون دو سال است که آزاد و رها هستم در ضمن سفر نیکوتین داشتم با راهنمائی استاد عزیزم آقای مهدی مولائی ۱۱ ماه سفر کردم مدت یک سال است که به رهائی رسیدم.
.jpg)
اعلام سفر مسافر یاسر:
آنتی ایکس مصرفی شیشه و حشیش روش درمان DST داروی درمان شربت OT ورزش در کنگره بدمینتون فوتبال مدت 10 ماه و 4 روز به راهنمایی آقا فرزاد فریدونی سفر کردم، در ضمن سفر نیکوتین داشتم با راهنمائی استاد عزیزم آقای اسلام محمدی است هم اکنون یک سال و ۴ ماه هست که از هر دو بند آزاد و رها هستم.
.jpg)
خلاصه سخنان مسافر یوسف:
من با تخریب بالایی وارد کنگره شدم. در آغاز مسیر من از مصرف سیگار و گل و ماریجوانا شروع شد. به قدمبهقدم پایم به دنیای مواد خطرناکتر باز شد موادی که به نام اودی شناخته میشدند و آن زمان تازه در حال گسترش بودند.
از وقتی درگیر آن مواد شدم، تازه فهمیدم معنای واقعی جهنم چیست. مدتی گذشت و در همان روزهای سخت برادرم را از دست دادم. غم ازدستدادن او درحالیکه خودم نیز در تاریکی و نابسامانی فرورفته بودم، زندگیام را بهکلی سیاه و بینور کرده بود.
تا اینکه روزی با کنگره آشنا شدم. آن آشنایی نقطة عطفی در زندگی من بود. بچههای اینجا بامحبت و حمایت بیدریغشان دستم را گرفتند و ازتهدل از همهتان سپاسگزارم. از استاد عزیزم و همچنین آقای مهندس که چنین بستری مقدس و انسانی را برای ما فراهم کردند، و از استاد امین گرامی که در طول سفرم بینهایت به من انرژی و امید بخشیدند، صمیمانه تشکر میکنم.
دستبوس همة شما هستم. از همسفر عزیزم نیز قدردانی میکنم؛ چون در واقع، انگار او درد مرا به دوش میکشید.
در پایان، فقط میخواهم بگویم امیدوارم همة شما به رهایی، آرامش و جایگاهی که آرزو دارید برسید و همیشه در سلامت و عشق زندگی کنید.
خلاصه سخنان مسافریاسر:
خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم و در کنار شما عزیزان هستم. از مهندس دژاکام سپاسگزارم که بستری مقدس فراهم کردند تا بتوانیم آموزش بگیریم و خدمت کنیم.
من بیش از بیست سال با اعتیاد دستوپنجه نرم کردم، اما به لطف خدا و راهنماییهای استاد عزیزم، توانستم از آن غول بزرگ عبور کنم و طعم رهایی را بچشم. روزی با یکی از دوستانم در حال مصرف بودیم و از شدت خستگی از سیگار و مواد گفتیم بیاییم حداقل سیگار را کنار بگذاریم. همان جا بود که دعای من برای تغییر مسیر اجابت شد و خداوند کنگره را سر راهم قرارداد.
وقتی برای ترک سیگار به کنگره آمدم، فکر نمیکردم مسیر زندگیام عوض شود، اما همان روز اول با دیدن محبت و انرژی اعضا، فهمیدم اینجا جای دیگری است. از آقای علی عفتی، راهنمای تازهواردین، ممنونم که مفهوم واقعی اعتیاد را برایم روشن کردند و از استاد عزیزم آقا فرزاد که با صبر و محبت مرا در مسیر رهایی هدایت کردند.
آموختم که کنگره فقط برای درمان اعتیاد نیست؛ بلکه مدرسهای برای یادگیری زندگی و نظم و عشق است. جهانبینیای که اینجا آموزش میبینیم، حلقة گمشدهای است که آرامش را به زندگیام برگرداند.
در پایان از همسفر عزیزم سپاسگزارم که در کنارم ماند و امیدوارم بتوانم محبت و صبوری او را در ادامة مسیر جبران کنم. خدا را شکر میکنم که در کنگره قرار گرفتم؛ جایی که دوباره متولد شدم.
خلاصه سخنان راهنمای همسفران کبری:
خداوند را شاکرم که یک بار دیگر این توفیق را پیدا کردم تا در این جایگاه باشم.
خداوند را هزاران بار برای این رهایی و تولدها شکر میکنم و این جشنها را به آقای مهندس و خانواده محترمشان و همه اعضای کنگره ۶۰ و شعبه البرز تبریک میگویم.
خداوند را شکر میکنم که با این تولدها پیام به همه میرسد که میتوانند در این جایگاه باشند و ما با شادی آنها شاد باشیم.
خدا قوت و تبریک خدمت آقای فرزاد عزیز و زحماتی که برای رهاییها و تولدها کشیدند و برادرانه در کنار این عزیزان بودند و آنها را به طرف آرامش سوق دادند. تا آنها آرامش واقعی را تجربه کنند.
به خانم ثنا تبریک میگویم خانم ثنا مدت کوتاهی است که وارد لژیون شدهاند و خداوند را شکر میکنم که این خواسته قلبی را دارند و از زمانی که وارد شدهاند هفتهای یک سی دی نوشتهاند و بسیار ذوق دارند تا در کنار مسافرشان شال نارنجی را تجربه نمایند.
خلاصه سخنان راهنمای همسفران فاطمه:
همانطور که میدانید تولدها نوید و امید برای تازه واردین هستند و من هم شکرگزار این تولدها هستم.
این تولد را در دست آقای مهندس و خانواده محترم و راهنمای محترم آقای فرزاد و رهجویانشان آقای یاسر و آقای یوسف و خانم طاهره عزیزم تبریک میگویم.
امیدوارم که در ادامه مسیر بهترینها برای خانم طاهره عزیز رقم بخورد، خانم طاهره زمانی که وارد لژیون شدند حال بدی داشتند این در حالی بود که پسرشان را از دست داده بودند و پسر دیگرشان حال بدی داشتند و خداوند را شاکرم که در این مسیر ماندند.
همانطور که میدانید این هفته دستور جلسه در مورد وادی هشتم است که با حرکت راه نمایان میشود، و این راه بسیار مهم است که راهی مستقیم باشد که در کنگره وجود دارد و اون موقع است که حرکت کردن باعث آبادانی میشود و این برای خانم طاهره عزیز رقم خورده است که امروز شاهد این تولد هستیم.
امیدوارم که در ادامه مسیر جزو خدمتگزاران باشند.
خلاصه سخنان همسفر ثنا:
من و مسافرم حدود ۹ ماه است که ازدواج کردهایم، من دو ماه پیش پی بردم که همسرم قبلا یک مصرف کننده بوده است و بعد در کنگره ۶۰ به درمان رسیده است در ابتدا بسیار شوک شدم و اصلاً انتظارش را نداشتم، من با یک مهندس ناظر ازدواج کرده بودم و حال این موضوع را متوجه شدم تا اینکه به کنگره آمدم و دیدم در اینجا چقدر همه با محبت هستند و اینجا خود عشق بود، تصمیم گرفتم که در کنار مسافرم، من هم رشد کنم چون رشد مسافرم را میدیدم، مسافرم روز به روز نجیبتر و افتادهتر میشود و من همسفر او شدم بهطرف مسیر را در کنار هم ادامه بدهیم و رشد کنیم و به آگاهی برسیم. در ابتدا این تولد را به مسافر عزیزم تبریک میگویم؛ چون این شجاعت را داشت به اینجا آمد و خودش را نجات. از راهنمای خوبشان آقا فرزاد و راهنمای محترم خانم کبری و خانم مونا بسیار سپاسگزارم. از آقای مهندس که این بستر را فراهم نمودند تشکر میکنم.
خلاصه سخنان همسفر طاهره:
در ابتدا از آقای مهندس قدردانی میکنم و از آقا فرزاد عزیز و بسیار سپاسگزارمو همیشه از زحمات این راهنمای عزیز در خانه ما صحبت میشود. آقا فرزاد رهجوی بسیار خوبی تربیت کردهاند زیرا زمانی که یوسف به کنگره آمد به معنای واقعی یک ویرانه بود و همچنین در خانه یک ویرانگر بود و روزگار خوشی نداشتیم. حال یوسف بسیار بد بود و من پسر بزرگترم را از دست داده بودم و همیشه گریان و افسرده بودم. خداوند را شاکرم که این مسیر بر سر راه ما گذاشت و از آقای مهندس بسیار متشکرم که آرامش را به زندگی ما برگرداند.از صمیم قلب این آرزو را دارم که همه این حال خوش را تجربه نمایند، من همیشه زمانی که مصرف کنندگان را در خیابان میبینم دعا میکنم که مسیر کنگره 60 را برای آنها نمایان کند. از استاد عزیزم خانم فاطمه و هم لژیونیهای خوبم بسیار متشکرم که در تمامی شرایط در کنار من بودند و از من حمایت کردند.
.jpg)
تایپ متن: مسافر علی لژیون16
عکس: مسافر وحید
ویرایشوبارگذاری: مسافر محمد لژیون7ومسافروحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
443