همسفر سپیده به همراه مسافر هادی با آنتیایکس شیشه و شیره، روش درمان DST با داروییOT، با راهنمایان مسافر جواد و همسفر لیلا، مدت سفر ۱۴ ماه، مدت رهایی دو سال و نیم، ورزش همسفر بدمینتون.
به نظر شما چه موانعی در مسیر حرکت در صراط مستقیم وجود دارد؟
موانعی که در مسیر حرکت در صراط مستقیم وجود دارند پیش از هر چیز، خواستههای نامعقول نفس است؛ نفس انسان مدام چیزی میخواهد و آرام نمیگیرد تا به آن برسد و نیروهای بازدارنده نیز در مسیر سد ایجاد میکنند و مانع ادامهی حرکت ما میشوند. به تجربه در خودم و دیگران دیدهام که اگر تسلیم این موانع شویم خیلی زود از مسیر دور میشویم؛ اما اگر بااراده و ایمان بایستیم و نشان دهیم که صراط مستقیم برایمان ارزشمند است، همان موانع کنار میروند. زمانی که از بیرون به این اتفاقات نگاه میکنم، متوجه میشوم که همهی اینها فقط امتحانی است تا بفهمیم چقدر اهل عمل هستیم. آیا فقط حرف میزنیم یا واقعاً به گفتههای خودمان عمل میکنیم.
در مسیر حرکت چگونه میتوان بر ترسها و تردیدها غلبه کرد؟
باید آگاه باشیم که وقتی از تاریکی به سمت روشنایی حرکت میکنیم ترسها طبیعیاند. استاد امین میگویند باید در دل ترسهایمان برویم. شجاعت نترسیدن نیست بلکه با وجود ترس حرکت کردن است. با توکل به خداوند، ایمان به مسیر و اطمینان به درستی راهی که در آن هستیم میتوانیم بر همهی ترسها و تردیدها غلبه کنیم. عدم ایمان و توکل ریشهی بیشتر ترسها است؛ وقتی ایمان قوی شود ترسها از بین میروند.

از حس و حالتان برای گرفتن شال تازهواردین و آماده شدن برای خدمت در این جایگاه که روزی شما شده است برایمان بگویید.
حس و حال فوقالعاده بینظیری بود مخصوصا زمانی که آقای مهندس شال را بر گردنم انداختند، حس میکردم روی ابرها هستم. در ابتدا ناراحت بودم که چرا شال نارنجی قبول نشدم، اما بعدها درک کردم که جایگاه راهنمای تازهواردین بسیار حساستر و مهمتر است، چون او باید با عشق و انرژی زیاد تازهوارد را جذب کند. در همان سه جلسهی اول باید چنان امید، محبت و آرامشی به تازهوارد بدهد که جرقهی نجات در دلش روشن شود و زیباتر از همه این که هر چقدر عشق بیشتری بدهیم، عشق در وجود خودمان هم بیشتر میشود. از خداوند میخواهم در این مسیر مانند همیشه یاور و پشتیبانم باشد تا با ایمان، اعتماد و توکل این راه را با عشق آغاز کنم و شاهد جاری شدن نور و حال خوش در تازهواردین باشم.
حرکت در مسیر کنگره۶۰ را برای تازهواردین چگونه توصیف میکنید؟
شروعی مقدس است، مثل دیدن جرقهای از نور در دل شبهای سیاه زندگی؛ مثل پیدا کردن طناب نجات در دل تاریکی است. اگر تازهوارد آگاه باشد و این جرقه را ببیند با حضور مداوم در جلسات، نوشتن سیدیها و گوشبهفرمان بودن به تدریج به نور درون خود و نور خدا میرسد و در آنجا است که آرامش و خوشبختی واقعی را تجربه خواهد کرد.
کلام آخر اگر مطلبی، پیامی دارید بفرمایید؟
مسافران ما انسانهایی بودند که در طوفان زندگی خود گم شده و راه نجاتی نمییافتند. از صمیم قلب از آقای مهندس تشکر میکنم که با عشق، دست مسافران ما را گرفتند و آنها را از تاریکیها و منجلاب اعتیاد بیرون کشیدند. این کار جز با عشق الهی ممکن نیست. در آن سوی کنگره نیز هنوز انسانهای زیادی هستند که در تاریکی دست و پا میزنند؛ از خداوند میخواهم هرچه زودتر این مسیر برایشان هموار شود. از راهنمایم همسفر لیلا که با جان و دل، عشق و محبت به ما میبخشند بینهایت سپاسگزارم. هر اشک و اندوه ما دل پرمهر ایشان را غمگین میکند و این یعنی عشق واقعی. من هیچ کجا عشقی مانند عشقی که در کنگره دریافت میکنم، ندیدهام؛ این عشق و محبت بزرگترین هدیهی خدا برای من است. از صمیم قلب از ایجنت، مرزبانان و تمام خدمتگزاران شعبهی صادق تشکر میکنم که با عشق خدمت میکنند و یاریگر من بودهاند تا به این جایگاه برسم.
مصاحبهکننده: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیوندوم)
عکاس: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیوندوم)
ویرایش: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیوندوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیونهفتم)
همسفران نمایندگی صادق قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
87