دلنوشته اعضای لژیون سردار

وادی هشتم: باحرکت راه نمایان می‌شود.      
این وادی یکی از زیباترین وکار آمدترین قوانین هستی رابه ما آموزش می‌دهد؛ زیرا در سکون هیچ زایشی نیست بلکه در حرکت عاقلانه و آگاهانه پیشرفت وجود دارد و اگر مدبرانه حرکت کنیم به جایی که لیاقت آن را داریم می‌رسیم.
این وادی به منِ علی شجاعت حرکت کردن را داد تا بدون ترس جلو بروم اما در این مسیر دو راهی‌های زیادی وجود دارد و این من هستم که باید انتخاب کنم که به کدام جهت بروم زیرا هر حرکتی درست نیست، حرکتی درست است که رو به رشد باشد حرکت هایی که کنگره به من آموزش داد حرکت از ترس به شجاعت، از نفرت به سمت عشق، از دروغگویی به راستگویی، از کفر به ایمان و از ظلمت به طرف نور بود.
اما همیشه در این میان نیروهای منفی وجود دارند که می‌خواهند جرأت حرکت را از من ِمسافر بگیرند و راه و مسیر را خطرناک جلوه دهند؛ من در ابتدای سفرم به ظاهر مواد مخدر بیرونی را در این مسیر از دست می‌دادم اما چشمه‌های خمر درونی‌ام ذره ذره به جوشش در می‌آمد، دقیقا مانند لژیون سردار. درست است به ظاهر چیزی که از نظر من با ارزش است را می‌بخشم تا از من جدا شود اما این بخشیدن باعث می‌شود تا وجودِ من وسعت پیدا کند.
اقای مهندس می‌فرمایند: شما بر مادیات سوار باشید نه مادیات برشما، برای این کار باید بخشندگی را ذره باحرکت راه نمایان می‌شود.      
این وادی یکی از زیباترین وکارامدترین قوانین هستی رابه ما آموزش می دهد؛زیرا در سکون هیچ زایشی نیست،بلکه درحرکت عاقلانه وآگاهانه پیشرفت وجود دارد.واگر مدبرانه حرکت کنیم به جایی که لیاقت آن را داریم می رسیم.این وادی به منِ علی ،شجاعت حرکت کردن را دادتا بدون ترس بروم،اما در این مسیر دو راهی های زیادی وجود دارد واین من هستم که باید انتخاب کنم که به کدام جهت بروم.زیرا هر حرکتی درست نیست،حرکتی درست است که رو به رشد باشد،حرکت هایی که کنگره به من آموزش داد،حرکت ازترس به شجاعت،از نفرت به سمت عشق،از دروغگویی به راستگویی،از کفر به ایمان،ازظلمت به نور بود.اما همیشه در این میان نیروهای منفی وجود دارند که می‌خواهند جرأت حرکت را از من ِمسافر بگیرند وراه ومسیر را خطرناک جلوه دهند؛من در ابتدای سفرم به ظاهر مواد مخدر بیرونی را در این مسیر از دست می دادم اما چشمه های خمر درونی ام ذره ذره به جوشش در می آمد. دقیقا عین لژیون سر دار،درست است به ظاهر چیزی که از نظر من با ارزش است را میبخشم تا از من جدا شود اما این بخشیدن باعث می‌شود تا وجودِ من وسعت پیدا کند.اقای مهندس می فرمایند: شما برمادیات سوار باشید نه مادیات بر شما؛برای این کار را باید بخشندگی را ذره ذره از خودمان آغاز کنیم.
گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سر نگون باید رفت
تو پای در راه بنه و هیچ مگوی
خود را بگویدت که چون باید رفت
مسافر علی ازلژیون:۹ راهنما:آقا میلاد اسکندری

گرداورنده: مسافر حسن دبیر لژیون سردار 

ویرایش و بارگذاری: مسافر رضا لژیون ۱۲