بنام قدرت مطلق
جلسه ششم از دوره ی چهارم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی لواسان به استادی مسافر فرزاد ، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر صالح با دستور جلسه "وادی هشتم و تاثیر آن روی من" مورخ چهارشنبه 23 مهر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام و عرض ادب خدمت همهی عزیزان و دوستان گرامی من فرزاد هستم یک مسافر .
قبل از هر چیز، خداوند بزرگ را بینهایت شکر و سپاس میگویم که در بهترین زمان و در بهترین شرایط ممکن قرار گرفتهایم. کاملاً میتوان رحمت بیپایان خداوند را حس کرد؛ آن حمایتگر واقعی که همیشه همراه ماست.
هرچه جلوتر میرویم، بیشتر درمییابم که ما از خود چیزی نداریم؛ همهچیز از اوست و در برابر عظمت و رحمت خداوند، ما هیچیم. اگر حتی لحظهای حمایت و لطف او از ما برداشته شود، هیچچیز باقی نخواهد ماند. این خود، جای شکرگزاری لحظهبهلحظه دارد؛ چراکه او اجازه میدهد ما شکرگزارش باشیم.

از حضرت علی بن ابیطالب (ع) پرسیدند: تو که در خداشناسی نفر اول هستی، چگونه خدا را شناختی؟ فرمودند: «خواستم کاری انجام دهم، همه جوانب را سنجیدم، تواناییاش را داشتم، راه و شرایط نیز مهیّا بود، اما دیدم انجام نمیشود. آنگاه فهمیدم نیرویی برتر، بازی را در دست دارد و فرمانروای حقیقی اوست.»
در مورد دستور جلسهی امروز، برداشت شخصی من از وادی هشتم این است که این وادی سراسر رحمت و مهربانی خداوند را نشان میدهد. اگر وادیهای اول تا هفتم را مرحلهای از یادگیری و رشد بدانیم، در ابتدای وادی هشتم گویا خداوند به ما «اجازهای خاص» میدهد؛ گویی فرصتی تازه برای آغاز دوباره.
در پایان وادی هشتم، پیمانی بسته میشود که دو بخش دارد:
در بخش اول، به ما اجازه داده میشود باری را که سالها بر دوشمان بوده زمین بگذاریم. باری که شاید ندانیم از کجا آمده و چقدر زمان با ما بوده است. خداوند در این مرحله حساب را پاک میکند، مثل اینکه ورقهی کهنه و پر از اشتباهات را مچاله کنیم و ورقهای سفید جلوی ما بگذارند تا از نو بنویسیم. این فرصتی استثنایی و شبیه بُردن بلیت طلایی است برای آغاز دوباره.
در بخش دوم پیمان، خداوند از ما میخواهد با آگاهی از اشتباهات گذشته، تصمیم بگیریم از این پس چگونه میخواهیم ادامه دهیم. تا پیش از این مرحله، در وادیهای پیشین آموزش دیدهایم و حالا زمان آن است که از تجربهها بهره ببریم. مثل کسی که خانهای نو یا ماشینی تازه به او دادهاند تا با آگاهی از گذشته، درست از آن استفاده کند.
در ادامه، وادی هشتم با پیمان تمام میشود و وادی نهم با جملهای آغاز میگردد:
«نقطه تحمل پیدا میشود.»
یعنی تغییر یکروزه و ناگهانی نیست. خداوند از ما انتظار ندارد از همان فردا دیگر دروغ نگوییم، حسادت نکنیم، قضاوت نکنیم یا هر ضد ارزشی را یکباره کنار بگذاریم. بلکه میفرماید: «ذرهذره نقطهی تحمل پدیدار میشود.»
اگر تا دیروز ده بار دروغ میگفتی، حالا نه بار بگو. کمکم کمترش کن، تا بهتدریج صفت درونت تغییر کند.
در وادی دهم هم میخوانیم: «صفت گذشته در انسان صادق نیست.»
یعنی اگر بهتدریج در مسیر درست قدم برداری، دروغگو صادق میشود، خسیس کریم، سیگاری غیرسیگاری، و انسان کافر مؤمن. وقتی صفت تغییر کند، دیگر انسان حتی اگر بخواهد، نمیتواند به حالت قبل برگردد.
مثلاً انسان کریم اگر وارد مجلسی شود، میان بالا و پایین مجلس مخیر است، اما کرامتش اجازه نمیدهد در بالا بنشیند؛ او ناخودآگاه جای پایین را انتخاب میکند. یا انسان خسیس، حتی اگر پایین جا باشد، نمیتواند پایین بنشیند؛ باید بالا برود. این یعنی صفت، رفتار را تعیین میکند.
وقتی صفت بخشش در تو شکل بگیرد، دیگر نمیتوانی بیتفاوت باشی؛ پشت چراغ قرمز اگر نیازمندی ببینی، ناخودآگاه دست در جیبت میکنی. این صفتِ درونی است که فرمان میدهد، نه عقل یا منطق ظاهری.
تغییر صفت در انسان امری عظیم و دشوار است؛ شاید هزار سال طول بکشد تا صفتی در وجود انسان دگرگون شود. اما در کنگره ۶۰ این معجزه رخ میدهد: در یک سفر یازدهماهه، صفت اعتیاد تبدیل به رهایی میشود. این یعنی تغییر در بُعد پنهان و درونی انسان، نه فقط در ظاهر و رفتار.
در کنگره، ذرهذره صفات دگرگون میشوند و انسان تازهای متولد میگردد. وادی هشتم، در نگاه من، وادی رحمت خاص خداوند است؛ جایی که بندگان خاص، مشمول لطف او میشوند، پیمان میبندند و قدم در راه تغییر صفات میگذارند.
از اینکه گوش دادید و همراه بودید، از صمیم قلب سپاسگزارم.
این هشتمین جلسهای بود که در مورد وادی هشتم صحبت کردم و همچنان در برابر عظمت این وادی، احساس کوچکی و شکرگزاری دارم
تایپ : مسافر سینا
ویرایش و بارگذاری : مسافر علیرضا
مرزبان خبری : مسافر محسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
68