English Version
This Site Is Available In English

هر چیزی که دارم از لژیون سردار است

هر چیزی که دارم از لژیون سردار است

ضمن عرض خیر مقدم، لطفاً خود را به رسم کنگره معرفی بفرمایید؟

سلام دوستان احسان هستم یک مسافر ، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی هروئین و شیشه ، روش درمان DST با داروی OT ،مدت ۱۴ ماه سفرکردم. راهنما ،آقای زرکش و۶ سال و چند ماه است که آزاد و رها هستم همچنین، سفر سیگار خود را با استادی آقای رضازاده انجام دادم و به رهایی از بند سیگار رسیدم.

موضوع بحث ما در مورد لژیون سردار و پیش‌زمینه‌ گلریزان۱۴۰۴ است ؛آیا می‌توان بدون پشتوانه‌ مالی و صرفاً با یک خواسته‌ی قوی، به جایگاه لژیون سردار یا پهلوانی رسید؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت: خیر، بدون پشتوانه‌ مالی نمی‌شود؛ و خواسته، هیچ‌گاه به تنهایی پشتوانه‌ مالی را ایجاد نمی‌کند.»

«اما همین‌طور که بدون خواسته هم این امر محقق نمی‌شود. وقتی ما در وادی اول می‌گوییم روی موضوعی تفکر کن، پس از تفکر، نیروی القا و احیا شما را یاری می‌کند. به همین شکل، وقتی من روی جایگاهی مثل لژیون سردار، پهلوانی یا مبلغ یک میلیون تومان (یا هر مبلغی) تفکر می‌کنم، قطعاً بعد از این تفکر، آن خواسته شکل می‌گیرد. در اینجا خواسته مقدم است؛ همان‌طور که مهندس می‌فرمایند: “خواست، تقدیر و فرمان”. ابتدا من خواست را می‌گذارم، سپس تقدیر و فرمان به من اجازه می‌دهند که به آن جایگاه برسم. زمانش مهم نیست؛ شاید یک سال یا دو سال طول بکشد تا پرداخت انجام شود، اما از لحظه‌ای که اعلام خواسته می‌کنیم، پروسه آغاز می‌شود.»

« آیا می‌توان برای عزیزانی که در بعد مادی زمین نیستند (درگذشتگان)، پرداختی لژیون سردار یا پهلوانی را انجام داد؟»

«بله، این کار امکان‌پذیر است، کما اینکه خیلی‌ها دارند انجام می‌دهند. تبادل علم، حس و انرژی بین زمین و آسمان برقرار است. من خودم برای مادر همسرم این کار را انجام دادم. ایشان بعداً در خواب به همسرم آمده بودند و گفته بودند: “تو کاری اینجا کردی که اینجا همه چیزم خوب است.” این کار بسیار پسندیده است و به‌عنوان باقیات صالحات ارج و منزلت دارد.

صحبت شما برای کسانی که استطاعت مالی ندارند، اما خواسته‌ی قوی برای عضویت در لژیون سردار دارند، چیست؟

تجربه‌ی شخصی من این است که: فقط تصویرسازی کنید. اگر تأثیر و تصویر یک هدف را داشته باشید، من شک ندارم که آن تصویر را می‌بینید. ما قدرت کن فیکون (باش، پس می‌شود) را داریم. اگر تصویری ساختم و در جهت آن شروع به تلاش کردم، به جبر باید بایستم و آن تصویر محقق شود. شاید زمان ببرد، یک سال یا دو سال، اما هدف مهندس همین است: رشد ذهن بچه‌ها برای تصویرسازی و ایجاد آن تبدیل: قرار نیست اگر امروز فکر کردم، فردا یا همان لحظه انجام شود.»

«در بحث استطاعت مالی داشتن یا نداشتن، ما توان صفر نداریم، بلکه توان پایین یا بالا داریم. یک اصل وجود دارد: ما دردمند داریم، اما توانمند داریم. وقتی من بتوانم درد کسی را کم کنم، "مَند"ش (توانایی‌اش) مال من می‌شود. قدرت من، منشأ قدرت است؛ هم توانمند است، هم دانشمند. درد را از او می‌گیرم و توانایی‌اش به توانایی من اضافه می‌شود.

«چگونه می‌توانیم اعضاء را جذب لژیون سردار کنیم؟

گاهی اوقات شور و اشتیاق کم است و انگار خیلی‌ها اجازه‌ی ورود ندارند یا قدرت جذب کم است.»

«هر خدمتگزاری—نگهبان، دبیر، خزانه‌دار یا عضو—باید یک چیزی از خودش داشته باشد. اگر مهندس حسین دژاکام یک رهایی بود و همان بیست و هشت سال پیش می‌ماند، امروز هیچ ارزشی نداشت. ارزش رهایی مهندس به خاطر تأثیر و گسترش آن رهایی است. لژیون سردار هم باید همین‌طور باشد.»

«اگر جذب ضعیف است، ما خوب داریم، خوب‌تر داریم. باید تلاش کنیم که خوب‌تر شویم. اگر بچه‌ها آگاهی پیدا کنند، همان‌طور که مهندس مثال می‌زدند که اگر بچه‌ها بدانند در لژیون مالی چه اتفاقی می‌افتد، فرش زیر پایشان را می‌فروشند و عضو می‌شوند،پس قطعاً جذب ما بستگی به نحوه‌ی ارائه‌ی ما دارد. چه صدایی از لژیون سردار در شعبه شنیده می‌شود؟ آیا صدای لژیون سردار فقط پول و مالی است، یا مفهومی فراتر و وسیع‌تر دارد؟ حس خود من در محتواسازی بسیار مهم است.

«عضویت در لژیون سردار و پهلوان شدن چه تغییراتی در زندگی شخصی و یا بعد پنهان شما داشته است؟

وقتی در حال جنگل‌نوردی هستی، هیچ‌وقت نمی‌توانی جنگل را ببینی. لژیون سردار تمام زندگی من را تحت تأثیر قرار داده است. اگرچه آشکارا نمی‌توانم بگویم چه تغییری داشته، اما به‌جرئت می‌توانم بگویم هر چیزی که دارم از لژیون سردار است.

راهکار شما برای کسانی که برای عضویت در لژیون سردار ترس دارند، چیست؟

«اصولاً هیچ کاری را یک‌دفعه نمی‌توان انجام داد؛ پایین‌ترین پله، شرکت در خود جشن دوره‌ای است. آقای مهندس گفتند خدمت مالی و عضویت در لژیون سردار مانند داروی DST عمل می‌کند. برای سفر اولی، یک روز اجازه نمی‌دادند، اما الان عضویت قانونی وجود ندارد که بگوید تو می‌توانی یا نمی‌توانی. در کلام‌الله آمده است: وقتی می‌خواهی بخشش یا خدمت مالی انجام دهی، [نیروی بازدارنده] به سراغت می‌آید و تو را از فقر و تنگدستی می‌ترساند.

اگر تعریف درستی از لژیون سردار و خدمت مالی برای انسان نشده باشد، آن ترس غلبه می‌کند. راهکار، متد DST و تجربه است. در لژیون سردار، ما ابتدا عمل می‌کنیم و بعد در پس عملمان آموزش می‌گیریم. ما حساب‌گرانه عمل می‌کنیم چون ترس می‌آید و نمی‌گذارد حساب‌مان خراب نشود.

بعضی از افراد پس از درمان و رهایی، از کنگره جدا می‌شوند و دلیل نبودن خود را این می‌دانند که کنگره پولی است و از ما پول می‌گیرد. این افراد جزو کدام دسته هستند؟

«آن‌ها هیچ تقصیری ندارند. این تقصیر من است که به‌عنوان راوی لژیون سردار و خدمتگزار، نتوانسته‌ام پیام لژیون سردار را درست انتقال دهم. آن شخص دارد کارش را درست انجام می‌دهد، از دیدگاه خودش. فردی که ۵۰۰ میلیون یا یک میلیارد می‌دهد و می‌گوید شستشوی مغزی شده، [این حرف را می‌زند] چون من کارم را درست انجام نداده‌ام. من همیشه می‌گویم شیطان یا ابلیس قسم خورد و دارد به قسمش عمل می‌کند. من هم دارم کارم را انجام می‌دهم. ولی خیلی جاها ابلیس از من موفق‌تر است. مشکل، ندای درست لژیون سردار است که شخص این‌گونه قضاوت می‌کند؛ هرچند وجود این منتقدان هم برای تکمیل چرخه لازم است.»

آیا رسیدن به جایگاه‌هایی مانند سرداری، دنوری یا پهلوانی فقط در ظاهر است؟

خیر، رسیدن به این جایگاه‌ها صرفاً در ساحت ظاهر نیست. شامل انگشتر، شال، تقدیرنامه و موارد ملموس دیگر است. این بخش از اهمیت بیشتری برخوردار است و مربوط به تزکیه و پالایشی است که فرد در درون خود انجام داده است.

مثال گم شدن: اگر فردی صرفاً نشان ظاهری را داشته باشد و چشم‌هایش را ببندد و در محله‌ای ناآشنا (مانند کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر) رها شود، گم می‌شود. برای گم نشدن، او یا باید مکرراً مسیر را رفته باشد، یا باید نشان (که نشان‌دهنده مسیر طی شده و تجربه است) را همراه داشته باشد.

سفر اول سفری است که فرد از مصرف مواد مخدر تا قطع مصرف (حتی با داروی اوتی) را طی می‌کند.

سفر دوم سفری است که پس از قطع مصرف آغاز می‌شود و شامل خودشناسی و خدمت است. هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که سفر دومی است و در عین حال اهل بخشش نباشد. این غیرممکن است. بخشش می‌تواند در ابعاد مختلف باشد:

بخشش مالی

بخشش زمانی

بخشش کلامی

خدمت شامل سه ضلع است:

ضلع مالی: کمک‌های مالی.

ضلع علمی: آموزش، راهنمایی (مانند تدریس سی‌دی‌ها).

 کمک‌های عملی و اجرایی.

کسی نمی‌تواند ادعای راهنمایی یا پهلوانی داشته باشد در حالی که در سفر اول است و هنوز این مراحل (بخشش و خدمت) محقق نشده است. رسیدن به جایگاه واقعی درونی است.

افرادی که به جای کمک به دیگران، به وضعیت خودشان شکر می‌کنند و این شکرگزاری تبدیل به منیت می‌شود.

مثال: خدایا شکر که من دیگر معتاد نیستم و آن فرد معتاد گوشه خیابان است. یا خدا را شکر که مغازه من نسوخت، در حالی که مغازه‌های بقیه آتش گرفت. این نوع تفکر باعث می‌شود فرد نتواند آتش ویرانگر مشکلات دیگران (مانند خانواده‌های درگیر اعتیاد) را مهار کند. وظیفه فرد در این مسیر، کمک به فرونشاندن این آتش‌هاست.

هر رویدادی که در این مسیر رخ می‌دهد، از جمله مصاحبه‌ها، رسیدن به گلریزان، صحبت‌هایی که رد و بدل می‌شود، یا حتی کشیدن یک نقاشی، اتفاقی نیست.

اگر فردی به این مسیر رسیده، اگر توانسته از مکان‌های جغرافیایی سخت (مانند دوری از تهران و بودن در سوئیس یا آفریقا) گذر کند و همچنان در مسیر بماند، این‌ها اتفاقی نیست.مسافر و همسفر باید برای درک وضعیت، با دقت به کلام یکدیگر گوش دهند و مسئولیتی که بر عهده دارند را به درستی انجام دهند.

تهیه و تنظیم: گروه خدمتگزاران سایت شعبه دنا شهرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .