English Version
This Site Is Available In English

در کنگره راه نمایان شد

در کنگره راه نمایان شد

جلسه هشتم از دوره دوم جلسات آموزشی‌ خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی سالار خمین با استادی مسافر مرتضی و نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه "وادی هشتم و تأثیر آن روی من " در روز سه‌شنبه ۲۲ مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد؛
سلام به همه عزیزان،
خوشحالم که امروز در جمع شما هستم و این فرصت به من داده شد که در این جایگاه قرار بگیرم و به خودم و شما خدمت کنم. از علی آقا خرمی، راهنمای عزیزم، تشکر می‌کنم که این فرصت را برای من فراهم کرد. با اجازه آقا رسول، از امروز می‌توانم در این شعبه خدمت کنم.

دستور جلسه امروز، وادی هشتم است. با حرکت نمایان می‌شود. اگر بخواهم تجربه خودم را به عنوان مثال بزنم، زمانی که وارد کنگره شدم، در شرایط بدی بودم و احساس می‌کردم که بسیاری از چیزها را از دست داده‌ام. درهای زیادی برایم بسته شده بود و فرصت‌های زیادی را از دست داده بودم. اگر بخواهم این احساس را با این وادی مقایسه کنم، باید بگویم که در آن زمان  حرکت می‌کردم اما راهی نمایان نمی‌شد. این موضوع به خاطر این بود که در تاریکی به سر می‌بردم و می‌خواستم بگویم که خودم را بدشانس‌ترین آدم دنیا می‌دانستم. هر کاری می‌کردم، کارساز نبود.

خیلی از اتفاقات خوب که باید برایم رقم می‌خورد، نیافتاد و بسیاری از فرصت‌ها از دستم رفت. سال‌های زیادی از زندگیم به خاطر این موضوع از دست رفته بود، اما از زمانی که وارد کنگره شدم، خدا را شکر می‌کنم که با حرکتم، راه‌ها نمایان شد. واقعاً این وادی را به چشم دیدم و زندگی‌ام را خیلی زیبا احساس کردم.

از روزی که وارد کنگره شدم، هر کاری که می‌خواستم انجام دهم، قبل از این جریان ممکن نبود. اما اکنون هر فکری که در ذهنم می‌آید، به راحتی شرایطش فراهم می‌شود و می‌توانم به هدفم برسم. مهم همین هدف است؛ اگر هدف‌مان را داشته باشیم و بدانیم مقصدمان کجاست، می‌توانیم به آن برسیم. البته باید بدانیم مبدأ ما کجاست و کجا ایستاده‌ایم. اگر بدانیم چه جایگاهی داریم، به راحتی می‌توانیم به مقصدمان برسیم.

در این چند سالی که در کنگره هستم، اتفاقات بزرگی برای من رقم خورده است.

این اتفاقات خوب به این دلیل است که وقتی می‌خواستم حرکت کنم، با تفکری جدید، متفاوت و آگاهانه اقدام کردم. تفکر بسیار مهم است. قبل از کنگره، من هیچ تفکری نداشتم یا اگر هم داشتم، فقط تفکری پوچ و لحظه‌ای بود. به عبارتی، در آن زمان فقط یک لحظه فکر می‌کردم که امروز باید چه کاری انجام دهم، اما آن حرکت به جایی نمی‌رسید.

اما اکنون، حرکت من بر اساس یک تفکر عمیق و آینده‌نگرانه است. خدا را شکر می‌کنم که وادی‌ها واقعاً راه را به ما نشان می‌دهند. این وادی‌ها نشانه‌هایی از خدا هستند. در دعاهای کنگره همیشه به یاد دارم که از روزی که وارد کنگره شدم، هر چیزی که خواستم، خدا به من داده است و همیشه به این فکر می‌کنم که فقط یک درخواست دارم .
اگر شما چند مقصد و هدف را همزمان در نظر بگیرید، شاید موفقیت را از دست بدهید. اما جالب این است که در دعاهای کنگره گفته می‌شود که فقط یک هدف و یک مقصد داشته باشید. این به این دلیل است که وقتی می‌خواهیم به سمت مقصدمان حرکت کنیم، باید فقط به همان یک هدف توجه کنیم تا مطمئناً موفق شویم.

از همه شما عزیزان ممنونم و امیدوارم بتوانیم دست در دست هم، این شعبه را به پیش ببریم و جاهای خالی را پر کنیم.


نویسنده: مسافر احمد از لژیون دوم آقای علی
تنظیم و ارسال: مسافر عباس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .