سلام دوستان آرمین هستم یک مسافر. وقتی رسیدم به این وادی، برایم یک سؤال جالب پیش آمد: فهمیدم عقل کارش این است که مسیر درست را نشان دهد و از آرشیوی که جمعآوری کرده است نمیگذارد دوباره یک اشتباه را تکرار کنیم ولی یکچیز اذیتم میکرد؛ اینکه باوجود عقل، چرا منِ آرمین اینهمه اشتباه تکرار میکنم؟ پس چه چیزی باعث میشود دوباره خطا کنم؟ جسمم؟ روحم؟ خلاصه برایم جذاب شد، پیگیر شدم. گفتم گرهی من همینجاست. سیدیها را بیشتر گوش دادم و کمکم فهمیدم که عامل اصلی، همان نفس اماره است که من را به سمت خواستههای خودش میکشد و از مسیر درست دورم میکند.
همینطور داشتم تحلیل میکردم که روش خودِ مهندس را روی کاغذ آوردم و شروع کردم جسم خودم را تشبیه کردم به یک شهر، شهری به اسم آرمین؛ شهری که درونش هر نوع انسانی هست؛ وحشی، فاسد، صالح یک شورایی هم وجود دارد که هر کاری بخواهم انجام بدهم، اول آنجا بررسی میشود و نتیجه به حاکم داده میشود، حاکم آن شهر، عقل من است و اگر عقل درست تشخیص دهد، فرمان صادر میکند و من باید اجرایش کنم. حالا اگر اعضای شورا، آدمهای سالم و صالحی باشند، تصمیمهای قشنگی برای حاکم میفرستند و وقتی حاکم تأیید میکند، شهر من همیشه در صلح و آرامش میماند، ولی درد من این بود که فهمیدم اعضای شورای من، آدمهای فاسد و وحشی شدند که روی همه مردم شهر من تأثیر گذاشتند، شهر من پر از آدمهای منفی شده است؛ آدمهای فاسد، رشوهگیر که به هیچکس رحم نمیکنند، حتی به خودشان.
آنقدر که عقل من، یعنی همان حاکم عزل شد و جایگاهش را نفس اماره گرفت. خیلی ناراحت شدم چون عقل همیشه خوبی میخواهد، ولی نفس اماره دنبال خواستههای ضد ارزشی خودش است. الان که در حال نوشتن هستم، فهمیدم شهر من پر از آدمهای منفی شده است که قدرت را گرفتند و باعث شدند من کارهای اشتباه را دوباره انجام بدهم در نتیجه شهر من را به نابودی کشاندند ،اما چون به یین و یانگ اعتقاددارم، میدانم هنوز یک آدم خوب درون شهر من است که لایق حاکم بودن است، برای همین دوباره شروع میکنم، آدمهای شهرم را بهخوبی و آرامش دعوت میکنم، تلاش میکنم آدمهای مثبت شهرم زیاد شوند، قدرت بگیرند و دوباره عقل، حاکم شود؛ چون خیلی جستوجو کردم تا آن آدم فاسد درون شهرم را پیدا کنم. امیدوارم شما هم آدمهای بد شهرتان را پیدا کنید تا دیگر مجبور نباشید کارهای ضد ارزشی را تکرار کنید از اینکه به صحبتهایم گوش دادید، سپاسگزارم.
عکاس: مسافر میلاد لژیون چهارم
ویرایش:مسافر ایمان لژیون هشتم
ارسال مطلب: همسفر محمدجواد لژیون ششم
مرزبان خبری: مسافر رامین
- تعداد بازدید از این مطلب :
245