جلسه هشتم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی بندرعباس به استادی پهلوان همسفر زهرا، نگهبانی راهنما همسفر اشرف و دبیری همسفر الهام با دستورجلسه «وادی هشتم (با حرکت، راه نمایان میشود.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۲۱ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که توفیق پیدا کردم در جمع شما باشم و از دیدن چهرههای تکتک شما بینهایت خوشحالم. در مورد دستور جلسه باید بگویم ما در کنگره۶۰ وادیها را یکی پس از دیگری سپری میکنیم. یاد گرفتیم که تفکر کنیم و مسئولیت زندگیمان را بپذیریم و بدانیم مشکلاتی که سر راه ما قرار میگیرند لعنت خداوند نیستند؛ بلکه رحمت خداوند هستند. یاد گرفتیم همانطور که یک پیامبر و پیام رسان بیرون داریم، یک پیامبر درونی هم داریم که حکم آن را در قالب فرمانده باید اجرا کنیم. رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی رفتن راه و دیگری آنچه که برداشت مینماییم. همه اینها را یاد گرفتیم و راه را پیدا کردیم و یکی پس از دیگری تمام این آموختهها را درون خودمان اجرا کردیم؛ حالا به وادی هشتم رسیدیم که میگوید باید حرکت بکنیم.
این وادی حکم یک قانون را دارد و قوانین در هستی برای همه یکسان هستند. همه چیز در هستی در حال حرکت است و هیچ چیز راکد نیست. سیارهها، جانوران و گیاهان در حال حرکت بوده و همه به نوعی شاکر و سپاسگزار خداوند هستند. انسان هم از این قانون نباید مستثنی باشد؛ باید حرکت کند و اگر از حرکت باز بایستد، آنجاست که نیروهای منفی انسان را از حرکتی که میخواهد انجام دهد باز میدارد؛ پس انسان باید حرکت کند و در ادامه حرکت، مسیر برایمان نمایان میشود. آقای مهندس میفرمایند: «اگر نفس خودتان را به کار بگیرید که به کار گرفتید و اگر به کار نگرفتید، نفس است که شما را سر کار میگذارد.»
ما در سفر باید اطلاعاتی از مسیر داشته باشیم؛ چون مسیر، محل سیر و قطعاً خطاها و بلاها است و قطعاً لازم نیست بخواهیم جزئیات کامل آنها را در بیاوریم؛ چون اگر بخواهیم ریز مسائل را در بیاریم، نیروی منفی زیرک است و من را از آن حرکت باز میدارد؛ پس باید مسیر کلی از آن سفری که میخواهیم انجام دهیم داشته باشیم و به امید خداوند حرکت کنیم تا راه برای ما نمایان شود.
یک مسئله مطرحشده و بسیار مهم در وادی هشتم این است که من باید خواسته و هدفم را مشخص کنم؛ همانطور که ما امروز به کنگره آمدیم، اولین خواستهمان رهایی مسافرانمان بوده است و وقتی به آن هدف رسیدیم؛ باید خواسته خودمان را رشد دهیم؛ یعنی ما میخواهیم به کنگره بیاییم که چه کاری انجام دهیم؟ میخواهیم سالیان سال به عنوان سفر اولی اینجا حضور داشته باشیم و فقط به عنوان یک دریافتکننده باشیم یا اینکه هدفمان این است که ما دوست داریم در جایگاه سرداری، دنوری یا راهنمایی یا حتی پهلوانی باشیم؟ وقتی هدف خود را مشخص و حرکت کردم آن وقت است که نیروهای خداوند به کمک من میآیند.
همانطور که در دعای کنگره فقط یک خواسته و فقط یک دعا عنوان میشود؛ یعنی امروز چه خواستهای دارم، اولویت بندی کنم و بعد خواسته بعدی خودم را مطرح کنم و بعد حرکت کنم تا بتوانم در ادامه به آن چیزی که میخواهم برسم و بدانم که سکون بر هیچ موجودی جایز نیست. نیروی بازدارنده هم فقط و فقط منتظر است که انسان سکون داشته باشد و از سکون به سقوط برسد؛ همانطور که آب راکد به گنداب تبدیل میشود و نمیخواهد مثل یک رودخانهای باشد که حرکت میکند جاری است و خیرش هم به خودش و هم به دیگران و اطرافیانش میرسد. وادیها یکی پس از دیگری میآیند و روی هم اثر میگذارند تا من بتوانم آن رسالتی که بر گردنم است را اجرا کنم.
این را بدانیم که در مسیر، سختیها و رنجهایی است؛ قطعاً خلقت انسان اینگونه است. قدرت درونی انسانها آنقدر زیاد است که فقط باید آن قدرت را پیدا کنند و آن خواسته را به حد اعلاء برسانند تا به آن چیزی که در ادامه میخواهند برسند. در جایی خواندم که کشتی در ساحل مکانش امن است؛ ولی برای این کار ساخته نشده است. در مسیری که انسان میرود مجموعه راههایی برایش نشان داده میشود که دو راه ارزشی و ضد ارزشی است. برای کسی که حال خوشی ندارد، دو راه بیشتر وجود ندارد یا به نیروهای منفی یا نیروهای مثبت بپیوندد و قطعاً ما در مسیری که هستیم باید راه صراط مستقیم را انتخاب نماییم؛ شاید در این راه دیرتر به هدفی که داریم برسیم؛ ولی مهمترین مسئلهای که وجود دارد، رسیدن به هدف با سلامتی کامل است. انشاءالله بتوانیم راه صراط مستقیم را پیدا کنیم و به خواستهها و هدفمان برسیم.
تصویر جایگاه دبیری

اهداء لوح تقدیر به اعضاء لژیون سردار


مرزبانان کشیک: همسفر ساناز و مسافر عیسی
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
عکاس: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بندرعباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
424