English Version
This Site Is Available In English

اختیار دارم که حرکت کنم یا در سکون و نیستی فرو روم

اختیار دارم که حرکت کنم یا در سکون و نیستی فرو روم

جلسه‌ی یازدهم از دوره سی‌ و دوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه آقایان مسافر نمایندگی رودهن با استادی راهنمای محترم مسافر محمدحسین، نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر برات علی با دستور «وادی هشتم: با حرکت راه نمایان می‌شود.» روز دوشنبه بیست و یکم مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدحسین هستم یک مسافر، خدا را شاکرم که یک‌بار دیگر توفیق حاصل شد تا در این جایگاه بنشینم و از شما عزیزان تجربه کسب کنم. دستور جلسه امروز وادی هشتم: با حرکت راه نمایان می‌شود، تمام وادی‌هایی که ما اینجا یاد می‌گیریم، درس زندگی است، این وادی‌ها قوانین هستی هستند، حرکت کردن و اختیار، قدرتی است که خداوند به انسان عطا کرده، زمانی که آدم و حوا با دسیسه شیطان، پیمان بندگی را که با خدا بسته بودند نقض کردن و شکستند، گفتند؛ خدایا ما توبه کردیم، خدا گفت توبه شما پذیرفته است، ولی باید بروید و جبران کنید، توبه کردن کافی نیست، باید خسارت‌هایی که زده‌اید را جبران کنید، توبه حقیقی همراه با عمل است، به زمین بروید حرکت کنید و از اعمال شما ما خواهیم فهمید توبه شما واقعی است یا زبانی، از آن زمان به انسان اختیار داده شد که راه شیطانی در پیش بگیرد یا راه الهی، به انسان اختیار داده شد که حرکت کند یا ساکن باشد، ما در کنگره یاد گرفتیم تمام هستی و دنیا درحرکت و تکاپو هستند، هیچ‌چیزی راکت نیست، ما هم به‌عنوان ذره‌ای از این جهان هستی، باید درحرکت باشیم، اگر بدون تحرک باشیم به‌طرف نیستی می‌رویم، زایش و تولیدی نخواهیم داشت، منتها حرکت از یک نقطه‌به‌نقطه دیگر یک شرایطی دارد.
من قبل از این‌که به کنگره بیایم خیلی حرکت‌ها برای زندگی‌ام انجام دادم، برای درمان برای ترک مواد مخدر ولی چون آگاهی نداشتم به ثمر نمی‌نشست، چون آگاهی نداشتم، چرا آگاهی نداشتم، چون از وادی اول هیچ اطلاعی نداشتم، چون اصلاً تفکر نداشتم، به این خاطر که مسئولیت زندگی خودم را کامل نپذیرفته بودم، بنابراین بی‌راهه می‌رفتم، حرکت‌هایی که انجام می‌دادم اشتباه بود، برای حرکت کردن در مسیر مستقیم و برای رسیدن به نور و روشنایی، سه مؤلفه لازم است، این مؤلفه‌ها در رابطه با حرکت مستقیم و الهی است، نه مسیر ضد ارزش‌ها، پس کسی که می‌خواهد در مسیر ارزش‌ها حرکت کند به این سه نیاز دارد.
اولین چیزی که لازم است تا من حرکت کنم، یک خواسته است، من خواسته‌ای دارم یا مادی یا معنوی، برای رسیدن به آن خواسته، باید حرکت کنم، برای مثال خواسته من رسیدن به مال یا سرمایه است، باید حرکت کنم، تلاش کنم تا به آن خواسته برسم، خواسته من درمان اعتیاد است، پس می‌گردم تا راهش را پیدا کنم، اگر خواسته‌ام از ته دل باشد و با تمام وجودم آن خواسته را بخواهم، راه برای من نمایان می‌شود، همین‌طور که برای تمام سفر دومی‌ها نمایان شده است، پس خواسته خیلی مهم است.
دومین مطلب تلاش مستمر است، اگر بخواهم به خواسته‌ام برسم، باید تلاش مستمر داشته باشم، هیچ خواسته‌ای به‌راحتی به دست نمی‌آید، آهن اگر بخواهد تبدیل به فولاد شود، باید گرمای بالای هزار درجه را تحمل کند، وقتی من می‌خواهم از کوهی بالا بروم، باید تحمل‌کنم، باید ساعت‌ها پیاده‌روی کنم، گرما و سرمای مسیر را تحمل‌کنم، تشنگی و خستگی را پشت سر بگزارم تا به قله برسم، پس شما که اینجا هستید، باید تلاش کنید، باید ده ماه بر روی این صندلی‌ها بنشینید، پس باید از وقت و زمانتان بگذرید از کار و درآمدی که کسب می‌کنید بگذرید، در اینجا حاضر شوید تا به رهایی برسید، آیا کسی برای مثال زدن هست که در کنگره بدون داشتن تلاش مستمر رهاشده باشد و خدمت گذار باشد، شما یک نفر را به من معرفی کنید، قطعاً هیچ‌کس نیست.



سومین پارامتر، درراه مستقیم و در صراط مستقیم حرکت کردن است، در صراط مستقیم حرکت کردن سخت است، بعضی وقت‌ها برای رسیدن به یک‌چیز راه‌های غیرمستقیم زیادی وجود دارد شاید هم بعضی از آن راه‌ها راحت‌تر هم باشد، ولی آن خواسته و آن راه، راه به‌دردنخوری است، پس با دانستن این سه مؤلفه و حرکت کردن با رعایت این سه قطعاً انسان به خواسته خود می‌رسد هر چه حرکت می‌کنیم راه بر ما نمایان می‌شود چون حرکت به‌واسطه سه ضلع این مثلث محکوم به پیروزی است، ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.

عکاس: مسافر مجتبی
تایپ و ویرایش: مسافر محمد رضا
تنظیم و ارسال: مسافر منصور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .