English Version
This Site Is Available In English

دلنوشته از از مسافر علیرضا (لژیون نهم)

دلنوشته از از مسافر علیرضا (لژیون نهم)

به نام قدرت مطلق الله

چهارده وادی در راه سفر هست  / به هر وادی بباید جان و دل بست
بود وادی اول با تفکر  /  شود آغاز ساختار و تصور
بدون فکر و با رویا و سرمست / رود سوی زوال هر آنچه که هست
قدم بر این جهان بیهوده ننهاد /  گر حتی بگزرد این فکر از یاد
به دنیا هیچکس جز خویش انسان / به فکر خویشتن نبود بدین سان
به ایزد گر مسائل را سپردن / بود مسئولیت از خویش بردن
تفکر قدرت مطلق به حل نیست / به رفتن با رسیدن در تجلی است
بباید حکم عقل را همچو حاکم / کنیم اجرا چو فرمانده ی عالم
حقیقت رمز و رازی در نهان داشت / یکی ره یابی آن دیگری برداشت
به هشتم وادی می گردد ره آسان / که با حرکت شود راهت نمایان
ز کم گرد شروع هر چیز حالا /  رود نقطه تحمل بیش و بالا
صفت های گذشته نیست صادق / چو جاری آفرید انسان را خالق
قسم بر بهر اقیانوس افشان / همی چشمه و رودهای خروشان
به آخر گر رسد هر راه و مجری / همان امر نخست می گردد اجرا
ز هر نقطه که پایان باشد هرجا / شود آغاز خط دیگر آنجا
چهارده وادی را گفتم بی منت / که در پایان عشق است و محبت

 

سروده ای از مسافر علیرضا لژیون نهم.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .