جلسه سیزدهم از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، با استادی مسافر جلال، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر محمدرضا، با دستور جلسه 《وادی هشتم، با حرکت راه نمایان میشود 》دوشنبه ۲۱ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جلال هستم یک مسافر.
امروز دوستانی را میبینم که توانستهاند با تلاش جایگاههای خدمتی را به دست آورند و تبریک میگویم به عزیزانی که در آزمون راهنمایی پذیرفته شده و توانستهاند شال راهنمایی را دریافت کنند.
با دستور جلسه وادی هشتم در خدمت شما هستم، امروز میخواهم در مورد پیام وادی هشتم بگویم.
در این پیام میخوانیم{ مواج چون گردباد بر زمین فرود میآیند و آنچه برداشتنی باشد با خود به امانت به همراه میبرند} در اینجا منظور از امواج، امواج الهی است که از قدیم بوده، اکنون نیز هست و در آینده هم خواهد بود. از تراکم همین امواج است که موجودات تک سلولی به وجود آمده و تکثیر شده است.
گفتگوی بنده در مورد گردباد است، گردباد وقتی شروع به حرکت میکند اجسام سنگین را با خود به بالا میبرد،. چیزهای سنگین مواردی هستند که دارای معنا و مفهوم بزرگ و سنگین هستند. منظور همان کسانی است که میخواهند ارتقا یافته و به بالا بروند. اما همین گردباد چیزهای سبکتر را به اطراف پراکنده میکنند و منظور کسانی هستند که میخواهند در حاشیه بوده و پیگیر کار خود و ارتقا نیستند.
داستانی در همه ادیان وجود دارد که پس از آفرینش انسان ابلیس به فرمان خداوند عمل نکرده و در برابر انسان سجده نکرد. برای همین مورد خشم خداوند قرار گرفته و از درگاه خداوند بیرون رانده شد. در ادامه ابلیس کینه انسان را در دل خود نگه داشت تا همواره بر آن باشد که انسان را با وسوسه از راه درست خارج کند و برای این کار سوگند خورده است. در ادامه این کار را نیز به خوبی انجام داد و روزی که آدم و حوا در بهشت مشغول زیستن بودند با وسوسه کاری کرد که انسان از میوه ممنوعه استفاده کند.
درخت ممنوعه همان ضد ارزشهایی بود که خداوند آنها را منع کرده بود مانند مواد مخدر، مشروبات و یا سایر کارهای زشت. به همین سبب خداوند آدم و حوا (ادموند و هلیا) را از بهشت راند. اما آدم و حوا از خداوند درخواست بخشش کردند که در آنجا خداوند گفت:« بروید که با حرکت راهنمایان میشود»
به گفته دیگر شروع کار انسان پس از اینکه توبه میکند و میخواهد کار اشتباهش را جبران کند، این است که پس از آمدن روی زمین با حرکت راهش نمایان خواهد شد، در نتیجه این یکی از اهداف خلقت است. شاید برخی بگویند که: ما آفریده شدهایم برای چه؟! یا هدف ما از آفرینش چه بود؟!
حالا ارتباط این موضوع با اعتیاد و درمان آن در این است که روزی من پس از سالها مصرف خسته شده بودم و از خداوند میخواستم که از مصرف مواد بینیاز باشم، یعنی توبه میکردم، درست همانند همان آدم و حوا که از درخت ممنوعه استفاده کردند و پشیمان شدند و توبه کردند که خداوند گفت: بروید که با حرکت راهنمایان میشود. همین گفته را من هم پس از آنکه توبه کردم و پشیمان شدم،انجام دادم تا به درمان رسیدم.
اینک زمانی که یک تازه وارد به کنگره میآید، درست مانند آدم توبه کردهای است که میخواهد راه را بازگردد اما این گونه نیست که بلافاصله پس از توبه کردن همه چیزش درست شده و درمان شود بلکه باید راهی را که سالها برای تخریب رفته است به آرامی بازگردد. برای اینکه بتواند به این هدف برسد باید حرکت کند زیرا تنها با حرکت است که راهنمایان میشود.
یک نمونه دیگر این است که برای اینکه ما بخواهیم به شمال برویم خوب است که با تفکر ببینیم ماشین ما همه چیزش رو به راه باشد و مشکلی نداشته باشد، اما نیاز نیست تا بدانیم راهی را که میخواهیم برویم چند تا پیچ دارد؟ پیچهای آن و شیبهای آن چند درجه هستند؟ و نیازی نیست که به نکات ریز مسیر دقت نماییم تنها کافیست در مسیر باشیم تا بتوانیم راهمان را آغاز کرده و به مقصد برسیم.

نگارش و ویرایش: مسافر حسن
عکس: مسافر بابک
بارگذاری: مسافر کاوه
- تعداد بازدید از این مطلب :
88