در وادی هفتم، ما به دنبال پیدا کردن راه بودیم؛ اینکه در تمام زندگی ما، پیدا کردن راه صحیح برای حل مسائل زندگی از اهمیت بسزایی برخوردار است. اکنون به وادی هشتم رسیدیم. این وادی تأثیرات زیادی روی من گذاشت. در این وادی آموزش گرفتم که راه پیدا کردن و تفکر کافی نیست، باید حرکت کرد؛ چون با حرکت است که ساختارهای مورد نظر شکل میگیرد، و اگر در مسیر مورد نظر حرکت کنیم، رفتهرفته راه برای ما نمایان خواهد شد. این یک قانون است، مانند تمامی قوانین ریاضیات و فیزیک.
حال، چه زمانی میتوان حرکت خود را شروع کرد؟ قطعاً بدون مقدمهچینی و مطالعه در مورد راه مورد نظر نمیتوان حرکت خود را آغاز کرد. این وادی میگوید که شیطان، دشمن آشکار شماست، و از آنجایی که خداوند انسان را با اختیار کامل آفرید، به او حق انتخاب داده شد که هم میتوان در مسیر تقوا و ارزشها قدم برداشت و هم در مسیر فسق و فجور. اما در پایان، جایگاه ما با حرکت کردن در هر کدام از مسیرها مشخص میشود. در گذشته، من برای رسیدن به هدف، راههای زیادی را تجربه کرده بودم که به نتیجه نرسیده بودند.
گاهی اوقات از حرکتهای بعدی میترسیدم که نکند راهی که انتخاب کردم درست نباشد و مجدداً به بنبست بخورم، و این باعث سرخوردگی من شده بود؛ بنابراین از حرکتهای بعدی میترسیدم. اما از زمانی که وارد کنگره شدم و سعی کردم در مسیر صراط مستقیم حرکت کنم و خدمتگزار باشم، رفتهرفته با حرکت کردن، راه برای من نمایان شد. و همیشه این جمله از استاد امین را در ذهن خود مرور میکنم که فرمودند: «عشق به انجامها باشید، نه عاشق داشتن آن.» در هر کاری، حس آن کار مهم است.
نویسنده: راهنما همسفر سمانه
رابطخبری: همسفر فیروزه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
93