English Version
This Site Is Available In English

شعاع نوری از دوردستها بر دل تاریکم تابید

شعاع نوری از دوردستها بر دل تاریکم تابید

مشارکت مکتوب مسافر سعید در مورد دستور جلسه "وادی هشتم، با حرکت راه نمایان میشود"

به نام خداوند جان و خرد


با حرکت، راه نمایان می‌شود

سلام بر دوستانِ عزیز،
سعید هستم، مسافر لژیون دوم از شعبه یوسف.

در ابتدا، تقدیر و سپاس خدای بزرگ را دارم که پس از سال‌ها آشنایی با کنگره، این توفیق را به من عطا فرمود تا دوباره در این مسیر نورانی گام بردارم. همچنین، صمیمانه از زحمات جناب آقای مهندس دژاکام و راهنمای دلسوز و گران‌قدرم، جناب آقای مجید رسام، که در دشوارترین لحظات، چراغ راه من بودند، قدردانی می‌کنم.

سال‌های متمادی در تاریکی و اسارت اعتیاد سپری شد. هر چه بیشتر در این ورطه فرو می‌رفتم، مشکلاتم فزون‌تر و زندگی‌ام تاریک‌تر می‌گردید. از ناتوانی در رهایی رنج می‌بردم و از این می‌سوختم که توانایی‌ها و استعدادهای نهفته در درونم، بی‌استفاده مانده‌اند. درونم آکنده از سرزنش خویش و اندوهی جانکاه بود.

بارها اندیشیدم که چگونه می‌توان از این زندان رهایی یافت، مشکلات را پشت سر گذاشت و به خواسته‌های اصیل دست یافت؛ اما متأسفانه این اندیشه‌ها اغلب در حدّ تخیل باقی می‌ماند و به اقدام مؤثری تبدیل نمی‌شد. اگر هم حرکتی صورت می‌گرفت، در چرخه‌ای باطل و بی‌حاصل تکرار می‌شد.

اما از آن روزی که قدم به کنگره نهادم، گویی شعاع نوری از دوردستها بر دل تاریکم تابید. با بهره‌گیری از آموزه‌های ارزشمند جناب آقای مهندس دژاکام و راهنمایی‌های بی‌شائبهٔ راهنمای گرامی، جناب آقای مجید رسام، رفته‌رفته جسم و روحم به تعادل نزدیک شد و صورت مسئلهٔ اعتیاد و پیچیدگی‌های آن برایم روشن گردید.

در وادی هشتم می‌آموزیم که همهٔ موجودات این جهان با نیروی تفکر پدید می‌آیند و در سکون و ایستایی، نه آفرینشی ممکن است و نه دگرگونی. برای حرکت، باید خواسته و هدف خود را به وضوح بشناسیم؛ چرا که هیچ تغییر عمیقی ناگهانی رخ نمی‌دهد، بلکه در مسیر حرکت و با برداشتن هر گام، راه پیش رو آشکار می‌شود. همان‌گونه که انسانی تشنه، بی‌وقفه در جست‌وجوی آب است، ما نیز باید با توکل، صبر و عزمی راسخ در پی مقصود و خواستهٔ حقیقی خود گام برداریم.

این وادی به ما می‌آموزد که در مسیر زندگی، همواره بر سر دو راهی‌هایی قرار می‌گیریم: راه ارزش‌ها و راه ضد ارزش‌ها. اگر مقصد نهایی ما، عشق، صلح، آرامش و محبت است، باید پیش از هر چیز، خود را ببخشاییم و سپس با پرهیز از ضد ارزش‌ها، در جهت جبران خسارت‌های وارد آمده بر خود، خانواده و جامعه – خواه از روی آگاهی یا ناآگاهی – بکوشیم. تنها در این صورت است که می‌توان از ژرفای تاریکی، گام‌به‌گام به سوی روشنایی حرکت کرد و از نقطهٔ منفی به نقطهٔ صفر رسید.

*گر مرد رهی، میان خون باید رفت* 
*وز پای فتاده، سرنگون باید رفت* 
*تو پای به ره درنه و از هیچ مپرس* 
*خود راه بگویدت که چون باید رفت.*

با احترام، 

نویسنده: مسافر سعید لژیون دوم
رابط خبری، عکس و ویرایش: مسافر رضا خدمتگزار سایت
ارسال: مسافر محمد خدمتگزار سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .