English Version
This Site Is Available In English

زندگی بیشتر شبیه قدم زدن در تاریکی است

زندگی بیشتر شبیه قدم زدن در تاریکی است

مقاله‌ای به قلم راهنمای تازه‌واردین مسافر مرتضی، لژیون یازدهم در رابطه با؛ دستور جلسه هفتگی: (وادی هشتم با حرکت، راه نمایان می‌شود)

جاده‌ای که با گام‌هایم ساخته می‌شود؛
همیشه فکر می‌کردم برای آغاز هر مسیر، باید همه چیز روشن و مشخص و در دست، نقشه‌ای کامل داشته باشم که از پیچ‌ و خم‌ها با خبر و مطمئن باشد تا به مقصد برسم. این طرز فکر، من را در مرحله‌ی «فقط فکر کردن» نگه می‌داشت و از اقدام باز می‌داشت. ترس از ناشناخته‌ها و اشتباه کردن، آن‌قدر قدرتمند بود که ترجیح می‌دادم در سکونِ امن اما بی‌ثمر خود باقی بمانم.

اما کم‌کم دریافتم که زندگی بیشتر شبیه قدم زدن در تاریکی است. در تاریکی، تنها می‌توان یک قدم جلوتر را دید و برداشت. مسیر از ابتدا روشن نیست، اما با هر گامی که بر می‌داری، راه اندک‌اندک روشن‌تر می‌شود. این همان جمله‌ی عمیقی است که بارها شنیده‌ام: «با حرکت، راه نمایان می‌شود.» برای من، این دیگر یک شعار نیست؛ بلکه اصلی کاربردی، در زندگی است.

البته نباید این حرف را با بی‌گدار به آب زدن اشتباه گرفت. من هم پیش از حرکت، تحقیق می‌کنم و جهت کلی را مشخص می‌سازم. اما تفاوت بزرگی است میان «آماده‌سازی» و «وسواسِ فلج‌کننده».
وسواس می‌گوید: «حتماً باید بدانی پیچ بعدی چیست»، اما آماده‌سازی می‌گوید: «کافی است بدانی به کدام سو باید بروی و چگونه نخستین قدم را برداری.»

یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که در این مسیر آموختم، اهمیت «شفافیت هدف» بود. گاهی در حال حرکتیم، اما خودمان هم دقیق نمی‌دانیم به کجا می‌رویم. باید از خود بپرسیم: «هدف واقعی‌ام چیست؟» وقتی پاسخ این پرسش روشن شد، حرکت‌هایم معنا و جهت خواهد گرفت.

نکته‌ی دیگر، «اشتیاق» است. حرکت بدون خواستنِ واقعی، مانند پرنده‌ای است که میل پرواز ندارد. شاید در آغاز تکانی بخورد، اما خیلی زود از حرکت باز می‌ایستد. باید آن‌قدر چیزی را بخواهی که تمام وجودت برای رسیدن به آن بی‌تاب باشد. (البته متوجه شدم که برخی اهداف، نیازمند صبر و پایداری‌اند؛ نمی‌توان یک‌شبه به آن‌ها رسید).

شاید دشوارترین بخش ماجرا، «هوشیاری در مسیر» باشد. وقتی حرکت را آغاز می‌کنی، با راه‌های فرعی بسیاری روبه‌رو می‌شوی که برخی از آن‌ها تو را از مسیر اصلی دور می‌کنند. آن‌جا باید به یاد آوری که «خود راه بگویدت که چگونه باید رفت». وقتی با تمام وجود در مسیر درست گام برداری، نوعی آگاهی درونی پدید می‌آید که نشان می‌دهد کدام راه، تو را به مقصد حقیقی‌ات می‌رساند.

در پایان، برای من «با حرکت، راه نمایان می‌شود» یعنی: شجاعت آغاز را داشته باش، حتی اگر همه چیز مبهم است. زندگی در حاشیه‌ی امنِ سکون آسان است، اما رشد واقعی در گرو حرکت است. گاهی تمام چیزی که نیاز داری، همان یک قدم نخست است. باقی مسیر، خودش راه را به تو نشان خواهد داد.

تهیه و تایپ: مسافر مهدی لژیون هشتم
تنظیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم

نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .