جلسه چهارم از دوره چهلوپنجم سری کارگاههای آموزشی، عمومی مسافران و همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی راهنمای محترم مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر حمزه با دستور جلسه " نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰ و جشن آزادمردی راهنما مسافر روحالله " در روز پنجشنبه هفدهم مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، مرتضی هستم یک مسافر
دستور جلسه امروز دو بخش دارد. بخش اول در مورد نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰ است که در این هفته راجع به آن زیاد صحبت شده است و قسمت دوم جشن آزادمردی راهنمای محترم مسافر روحالله است
همه میدانیم که هستی برمبنای نظم تشکیلشده است و اعتیاد بر اساس بیانضباطی شکلگرفته است و همه ماقبل از درمان در حال بینظمی و بیاحترامی به خود بودهایم. اولین کاری که کنگره برای ما انجام داد این بود که باعث شد تا ما بهطرف نظم، انضباط و احترام حرکت کنیم و ساعت جلسه، مصرف دارو و همچنین حرکات ظاهر و باطن را منظم کنیم تا به آرامش برسیم. قبلاً اعتیاد و مصرف مواد مخدر ما را از آرامش دور کرده بود والان واقعاً برعکس آن اتفاق افتاده است و این بهواسطه متد دیاستی است که آقای مهندس به ما هدیه کردهاند. درواقع اگر خودمان برای خودمان مهم هستیم باید به خودمان احترام بگذاریم و برای زمان ارزش قائل باشیم. نظم جاده و راهی است که باعث میشود تا انسان از تاریکی خارج بشود و برای ساعات از بیدار شدن تا خوابیدنش برنامهریزی داشته باشد و از همه مهمتر برای خوابش هم یک برنامهای داشته باشد تا بهواسطه آن بقیه کارها نیز منظم بشود.

بخش دوم جلسه مربوط به آزادمردی راهنما مسافر روحالله است. آقا روحالله قبل از اینکه در لژیون من قرار بگیرند مدتی را با خود من در لژیون حسن آقا سفر کردند و به هر دلیلی سفرشان را خراب کردند که ناگفته نماند یکی از دلایل بارز آن نداشتن نظم و انضباط بود که الحمدالله دوباره برگشتند و اقدام به سفر نمودند. من پارها گفتهام که برای رسیدن به حال خوش، یکبار بلیت کنگره صادر میشود و اگر خدایناکرده شخص سفرش را خراب کند برای بار بعد باحال بسیار خرابتر باید مراجعه نماید و همچنین حتی در زمان مصرفش هم از مصرف لذت نمیبرد. خدا را شکر که آقا روحالله برگشتند و در ساختمانسازی این بنا بسیار خدمت و کمک نمودند، همین بود که باعث ماندن و استمرارشان در کنگره شد و در ادامه هم توانستند شال راهنمای تازهواردین و خدمت در مرزبانی را تجربه نمایند و اخیراً هم که مفتخر به دریافت شال راهنمایی و خدمت در نمایندگی بهعنوان راهنما شدهاند و انشا الله که در این جایگاه بتوانند به نحو احسن خدمت نمایند و ضمن اینکه دیگران را به حال خوش و رهایی میرسانند، خودشان نیز از حال خوب بهرهمند گردند.
من این جشن و افتخار آزادمردی را به خودشان و همسفرانشان و اعضای نمایندگی ملاصدرا تبریک میگویم.
" از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم"
آرزو و مشارکت راهنما مسافر روحالله
آرزو: همانطور که راه و مسیر کنگره ۶۰ برای ما باز شد، تمام مصرفکنندگان هم این راه را پیدا نموده و به حال خوش برسند.
مشارکت:
سلام دوستان، روحالله هستم یک مسافر
خداوند را سپاسگزارم که فرصت زندگی دوبارهای را به من داد. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم. از راهنمایی خوبم آقا مرتضی و راهنمای قبلی خودم حسنآقا رضوانی هم کمال تشکر و قدردانی رادارم. از ایجنتهای محترم و مرزبانان عزیز نمایندگی ملاصدرا که از بدو تأسیس تاکنون متحمل زحمت شدهاند نیز تشکر مینمایم. همچنین از همسفران خودم بهویژه همسرم و راهنمایان همسفرانم قدردانی میکنم. من دو بار سفر کردم که دفعه اول به خاطر اینکه ایمان قلبی به کنگره ۶۰ نداشتم متأسفانه شکست خوردم؛ ولی بار دوم باایمان کامل وارد شدم و نتیجه آن را هم امروز هم شما و هم خودم مشاهده میکنیم.

در ابتدای مشارکتم از دوستان عزیز سفر اولی تقاضا میکنم که خوب و قشنگ سفر کنید. من یکبار سفرم را خراب کردم و استخوانهایم خرد شد. بار دوم به این دلیل سفر خود را بهخوبی انجام دادم که در کنگره خدمت هم میکردم و باعث شد زمانی که سال اول رهایی خود را جشن میگرفتم مورد تائید و اعتماد همسفرم قرار بگیرم و این خیلی برای من دردناک بود که خودم باعث اینهمه گرفتاری و بیاعتمادی شده بودم. من هنوز دارم تاوان پس میدهم، گفتن آن سخت است ولی برای اینکه تجربه شود میگویم. ۵ سال است که رهاشدهام ولی هنوز پدر و مادرم قبولم ندارند، بنابراین خواهش میکنم شما عزیزان درست سفر کنید. راهنما وقتی میبیند رهجو روی برنامه نیست واقعاً نگران شده و دعا میکند که رهجویش به مسیر برگردد. در کنگره همهچیز سر جای خودش قرار دارد و من کاملاً به این نظم و انضباط ایماندارم. فکر میکنم برای همین است که پنجمین سال رهایی من با دستور جلسه نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰ یکی شده است. توصیه آخر من این است که تا وقتی در کنگره هستید در حاشیه نباشید. سعی کنید آموزش بگیرید تا در زندگی هم وارد حاشیهها نشوید؛ چراکه حاشیهها انسان را از مرکز گردباد دور کرده و اگر از مرکز دور شدیم مطمئناً به تاریکیها پرت میشویم.

مشارکت راهنمای محترم همسفر اکرم:
سلام دوستان، اکرم هستم یک همسفر
خوشحال هستم که امروز بهواسطه تولدی دیگر، در این جایگاه قرارگرفتهام. این آزادمردی را به جناب آقای مهندس و همچنین ایجنت، مرزبانان ارجمند گروه مسافران و همسفران، راهنمایان محترم، مسافر روحالله، همسفر عصمت، همسفر احسان،همسفر ایمان و راهنمای محترمشان همسفر صالح تبریک و شادباش عرض میکنم.
برای راهنما چیزی شیرینتر و جذابتر از این نیست که رهجویش به درمان رسیده، جایگاههای خدمتی را کسب کرده و در ادامه سالهای رهایی خود را جشن بگیرد.
امیدوارم این خانواده در ادامه راه موفق و پیروز باشند و همچنین از خدمتگزاران کنگره باشند.

آرزو و مشارکت همسفر عصمت:
آرزو: طول عمر باعزت همراه با سلامتی را برای آقای مهندس از خداوند بزرگ خواهان و خواستارم.
مشارکت:
سلام دوستان، عصمت هستم یک همسفر
ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که چنین بستری را فراهم نمودند تا ما بتوانیم به درمان برسیم و در زندگی، حال خوش را تجربه کنیم. از ایجنت محترم و مرزبانان بزرگوار گروه خانواده و مسافران تشکر مینمایم. همچنین از راهنمای مسافرم آقا مرتضی تشکر میکنم که آموزشهای خوبی را به مسافر من دادند. از راهنمای قبلی خودم خانم سعیده، هم لژیونهای خودم و کلیه همسفران عزیز که مرا همراهی کردند تا به درمان برسم، کمال تقدیر و تشکر رادارم. از مسافرم تشکر میکنم و این نکته را بگویم که گاهی اوقات باید به گذشته خود نگاه کنیم که چه وضعیتی داشتیم و اکنون در چه وضعی هستیم. نباید آن بدیها و این خوبیها را از یاد ببریم. بابت همهچیز از خداوند سپاسگزارم.
مشارکت راهنمای محترم همسفرصالح:
سلام دوستان، صالح هستم یک همسفر
خداوند را سپاسگزارم و خیلی خوشحال هستم که امروز در نمایندگی ملاصدرا در کنار شما بزرگان هستم. به کلیه ایجنتها و مرزبانان نمایندگی ملاصدرا خدا قوت میگویم و به راهنمای عزیز آقا روحالله تبریک عرض میکنم. به همسفران آقا روحالله و راهنمایان همسفران ایشان هم تبریک عرض میکنم. آقاایمان خیلی زود شال تازه واردین را گرفت و من فکر نمیکنم در کنگره۶۰ کسی در این سن شال گرفته باشد. ایمان فوقالعاده باهوش و بااستعداد هست. زمانی بود که در اصفهان شعبه همسفران آقا معنا و مفهومی نداشت. هنوز که هنوز است آقای مهدی صدیقی و اصغر آقای منصوری که با هر دو هم لژیون بودهام، از سماجت من برای شرکت در لژیون، صحبت میکنند. مرا دیدند و باعث شد یک گروهی به اسم همسفران آقا تشکیل شود. این نکته را بگویم که اگر روزی همسفران کوچک را در شعبهای نادیده گرفتید یقین بدانید که به مصرفکنندهای تبدیل میشود که شاید روزی برای درمان وارد کنگره شود، پس بچهها را ببینید تا گلستان به وجود بیاید.
آرزو و مشارکت راهنمای تازهواردین همسفر ایمان:
آرزو: قسمت همسفران آقا در کنگره۶۰ رشد، گسترش و پیشرفت داشته باشد.
مشارکت:
سلام دوستان، ایمان هستم یک همسفر
خداوند را شکر میگویم که مسیر کنگره را برای خانواده ما باز کرد که همگی به کنگره بیاییم و آموزش بگیریم. از آقای مهندس تشکر میکنم که این بستر را ایجاد کردند و باعث نجات بسیاری از دردمندان و گرفتاران اعتیاد شدند. از ایجنت و مرزبانان گروه خانواده و مسافران تشکر میکنم. از راهنمای مسافرم آقا مرتضی ضیایی کمال تقدیر و تشکر رادارم. از راهنمای خودم آقا صالح قدردانی میکنم که در کنار ایشان آموزشهای نابی گرفتم. از مادرم و همچنین راهنمای محترم مادرم هم کمال تقدیر و تشکر رادارم. من زمانی که شال راهنمای تازهواردین را گرفتم، زیر ۱۸ سال بودم و نمیتوانستم لژیون تشکیل بدهم ولی مادرم خیلی به من امید میداد که مسیر کنگره را ادامه بدهم. از ایجنت محترم همسفران آقا، آقا رحمان هم سپاسگزاری میکنم.
تایپ: راهنما مسافر حسین
عکس: مسافر عباس(لژیون چهارم)
ویرایش متن: مسافر محمود(نگهبان سایت)
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
185