English Version
This Site Is Available In English

زیربنای سیستم کنگره بر نظم و انضباط

زیربنای سیستم کنگره بر نظم و انضباط

یکی از ارکان اصلی دستیابی به موفقیت، برقراری نظم در انجام امور است. نظم و انضباط، پل ارتباطی میان اهداف تعیین‌شده و تحقق موفقیت محسوب می‌شود؛ در واقع، نظم است که استعدادهای ذاتی انسان را به توانمندی‌های عملی تبدیل می‌کند. هنگامی که به جهان هستی می‌نگریم، نظم را در تمامی اجزاء آن مشاهده می‌کنیم؛ خداوند این سیستم را با دقتی برنامه‌ریزی‌شده و سرشار از نظم آفریده است؛ روزها و شب‌ها، هفته‌ها، ماه‌ها و فصول، پی‌درپی و بدون کوچک‌ترین اختلالی در نظام آفرینش جایگزین یکدیگر می‌شوند.

حال، ما در مقیاسی کوچک‌تر، همین نظم، انضباط و احترام را در ساختار کنگره۶۰ نیز به وضوح مشاهده می‌کنیم. تمامی اعضای کنگره دارای هدفی مشترک و خواسته‌ای واحد هستند و برای نیل به این هدف متعالی، رعایت این سه اصل (نظم، انضباط و احترام) الزامی است. ساعت در کنگره۶۰ نماد نظم است؛ برگزاری منظم و به‌موقع جلسات، چینش صحیح صندلی‌ها، الزام به پوشش متحدالشکل سفید، مصرف به‌موقع داروهای تعیین‌شده، نگارش سی‌دی‌ها، و رعایت احترام به جایگاه‌ها و تمامی قوانین کنگره، جملگی مصادیق نظم هستند. سطح احترام و اعتباری که در کنگره به شخص مصرف‌کننده و خانواده‌اش اعطا می‌شود، در هیچ جای دیگری قابل یافتن نیست؛ به شکلی که بدون پرس‌وجو، فرد پذیرفته می‌شود.

زیربنای سیستم کنگره بر نظم و انضباط استوار گردیده و هر امری در جایگاه شایسته خود قرار دارد. تحولی که در ظاهر مسافرانی که با وضعیت نامناسب جسمی و روحی وارد کنگره می‌شوند، پس از گذشت چند جلسه پدیدار می‌گردد، باورنکردنی است. به یمن تلاش‌های آقای مهندس، بیماران موظفند میزان مصرف داروی درمانی (OT) را طبق زمان‌بندی مشخص‌شده تنظیم کنند؛ این خود گامی بزرگ است و مسیر نظم‌یابی مسافران از همین نقطه آغاز می‌شود، زیرا حرف اول را نظم، انضباط و احترام در کنگره می‌زند؛ گمان نمی‌کنم فردی وجود داشته باشد که از بی‌نظمی خشنود باشد.

زمانی که من تازه وارد بودم، سخت‌گیری‌های نظم و انضباط کنگره در دلم نوعی هراس ایجاد می‌کرد و با خود می‌گفتم: تو که در زندگی شخصی‌ات برای زمان ارزشی قائل نیستی، چگونه می‌توانی در اینجا هماهنگ با دیگران شوی؟ این تردید همواره با من بود. دقیقاً به یاد دارم زمانی که وارد کنگره شدم، شال سیاهی بر دوش داشتم و از همه جایگاه‌ها و افراد ناامید شده بودم. پس از چند جلسه، سرکار خانم لیلا را به عنوان راهنما انتخاب کردم. ایشان با رویی گشاده از من خواستند که با پوشش سفید در شعبه حضور یابم. به‌تدریج، منِ همسفر به محیط اطرافم آگاه شدم و اکنون از روند آموزشی کنگره نهایت لذت را می‌برم.

در این لحظه، پس از گذشت شش سال، همچنان با تمام وجودم شاکر خداوند هستم و مراتب سپاس خود را از آقای مهندس و خانواده فرهیخته و پرمهر ایشان ابراز می‌دارم. همچنین از راهنمایانم به خاطر حال خوشی که در این برهه از زندگی‌ام نصیبم شده، قدردانی می‌کنم.
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهناز رهجو راهنما همسفر اعظم (لژیون هشتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی دنا شهرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .