کسی که نظم و انضباط دارد دیگران را مجبور می‌کند که به او احترام بگذارند

جلسه دورازدهم از دور بیست و دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ بیستون کرمانشاه به استادی مسافر مهرداد و نگهبانی مسافر  اکبر و  دبیری مسافر جمال با دستور جلسه(نظم،انضباط و احترام در کنگره60)در روز پنج شنبه ۱۴۰۴/۰۷/۱7راس ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که مجدد به من توفیق داد که در این جایگاه بشینم و بعد از مدتی بتوانم شما عزیزان را ملاقات کنم و در جمع شما مسافران و همسفران عزیز قرار بگیرم. در مورد دستور جلسه که نظم انضباط و احترام است اگر به خودم بخواهم برگردم در گذشته با مصرف مواد مخدر به کلی نظم و انضباط از زندگی من بیرون رفت تا جایی که حتی در مصرف مواد مخدر هم نظم نداشتم چه برسد به کارهای روزمره و با این کار به سیستم بدن خودم آسیب شدیدی وارد کردم و تمام مسائل زندگی خود را تحت شعاع قرار دادم اما وقتی که وارد کنگره شدم بعد از اینکه سه جلسه اول تازه واردین را گذراندم آنجا طریقه درست مصرف کردن مواد را به من آموزش دادند که در سر ساعت‌های مشخصی مواد را مصرف کنم و به من آموزش دادند که زیاد مصرف کردن دردی را دوا نمی‌کند و باید مقدار معینی و ساعت‌های معینی آن را مصرف کنیم و بعد از اینکه وارد لژیون شدم با یک نظم خاصی شروع به مصرف دارو کردم مثل شخصی که یک بیماری دارد و باید سر ساعت داروهای خود را مصرف کند و نگاه من کلاً تغییر پیدا کرد و به شربت اوتی به چشم دارو نگاه می‌کردم.

ممکن است شخصی همین شربت اوتی را روزی یک لیوان هم بخورد و نشه‌ام نشود اما اگر به چشم دارو به آن نگاه کنید درمانگر است و این فقط به دیدگاه شخص باز می‌گردد. ما باید بدانیم که نظم و انضباط است که احترام را به وجود می‌آورد کسی که نظم و انضباط دارد دیگران را مجبور می‌کند که به او احترام بگذارد. من به عنوان راهنما اولین وظیفه‌ام این است که نظم و انضباط را به رهجو آموزش بدهم و اگر نتوانم رهجویی را منظم کنم کارم را درست انجام ندادم. رهجویی که روی نظم و انضباط تمام کارهایش را انجام می‌دهد در شعبه و در لژیون قابل احترام است و همه او را دوست دارد اما رهجویی که نامنظم است راهنما باید با قهر آموزنده‌ای به او بفهماند که مسیر را اشتباه دارد می‌رود. احترام یکی از بندهای قوانین کنگره است و باید هر شخص آن را اجرا کند و جایگاه‌ها در کنگره محترم شمرده شده‌اند  جناب مهندس می‌فرماید که این شال اگر گردن یک مترسک هم بود به آن احترام بگذارید چه برسد به شخصی که ز کار وقت و زندگی خودش می‌زند تا به ما خدمت کند و ما وظیفه داریم که احترام بگذاریم.

بخش دوم صحبت‌های من در مورد تولد راهنمای محترم آقا شعیب تبریک به ایشان می‌گویم. این تولد پنجمین سال رهایی است که توانست شال راهنمایی را هم بگیرند به ایشان و پدر محترمشان که ایشان هم راهنما هستند و مادر گرامیشان که ایشان هم راهنما بودند در بخش همسفران و خدمت کردند نیز تبریک عرض میکنم. آقا شعیب یکی از خدمتگزاران واقعه کنگره ۶۰ و شعبه بیستون بود که یکی از اولین راهنماهایی بود که در شعبه سنقر اعلام آمادگی کرد و یک مسیر طولانی را هفته سه روز تا سنقر می‌رفتند تا در آنجا خدمت کنند  من به ایشان تبریک می‌گویم که دراین مسیر قدم گذاشته اند از خدا می‌خواهم که در این مسیر ثابت قدم باشد.

مرزبان خبری: مسافر اکبر
عکس،تایپ و ارسال: مسافر بهرام