باید نظم داشته باشم تا بتوانم خدمت کنم

منبع: نمایندگی فردوسی
جمعه 18 مهر 1404

تعداد بازدید از این مطلب : 171

چهاردهمین جلسه از دوره سی و هشتم از سری کارگاه های آموزشی، عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی فردوسی مشهد، با استادی پهلوان محترم مسافر صامت، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر سجاد با دستور جلسه "نظم،انضباط واحترام درکنگره ۶۰"پنجشنبه ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان صامت هستم یک مسافر

از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و شما دوستان عزیز که این اتفاق بزرگ را رقم زدید که من در این جایگاه خدمت کنم تشکر و قدردانی می نمایم ، آدم گاهی اوقات می ترسد که تشکر و شکر گذاری نماید، می‌گویند که یک بزرگی بود که 30 سال استغفار می‌کرد و گفتندچرا 30 سال است که استغفار می‌کنی؟ گفت بابت یک شکر گذاری نابجا، که در یک‌ زمانی بازار بغداد آتش گرفت و من سوال کردم از مغازه خودم و متوجه شدم که فقط مغازه من آتش نگرفته است و آنجا گفتم خدا را شکر و به خاطر آن شکر گذاری نابجا، الان ۳۰ سال است که استغفار می‌طلبم .

لذا گاهی اوقات هم تاریخ تکرار می‌شود، آن روز در بازار بغداد و امروز برای من مسافر که روزی یک مصرف‌کننده بودم، الان که در مسیر با ماشینم در حرکت هستم وقتی که یک مصرف‌کننده با حال خراب و تخریب بالا را ببینم و بگویم که خدایا شکر که من الان این‌گونه و مثل این فرد نیستم و از زیر این بار بیرون آمدم و بعضی وقت‌ها این شکر گذاری‌ها خطرناک هستند.

ما در قبال هم مسئول هستیم و این دقیقاً همان انتهای دعای کنگره هست که می‌گوید همه ما در پی هم روان شده‌ایم و... دستور جلسات در کنگره ،مثل قاب‌های زنجیر دوچرخه می‌باشد که این قاب‌ها وقتی باهم گره می‌خورند، محور عقب چرخ یک دوچرخه را به رکاب زیر پای یک مسافر وصل می‌کنند، وقتی قشنگ از روی این دستور جلسات قدم برمی‌داری و رکاب می‌زنی، می‌بینی که روی خط زندگی داری حرکت می‌کنی و قدرتمند وتوان‌مند می‌شوی و بعد می‌توانی یک مسافتی را خودت حرکت کنی، مثلاً در دستور جلسه سایت می‌بینی که بزرگ‌ترین سایت هستی خود انسان هست و یا در دستور جلسه صورت مسئله اعتیاد می توان طوری دیگر به دستور جلسه نگاه کرد و پرسید که صورت مسئله در زندگی من چیست؟

من در دعای انتهای جلسات از همان دستور جلسه هفته در دعایم استفاده می‌کنمو اما در مورد دستور جلسه هفته که نظم و انضباط درکنگره 60 می باشد باید گفت که ما در کنگره 60 سه لژیون داریم وقتی که در نوشتار می‌گوید که اساس کار ما بر مبنای عشق، عقل وایمان می‌باشد و بر همین اساس سه لژیون بنام های عشق و عقل و ایمان داریم .

لژیون سفر اولی‌ها، لژیون عقل می‌باشد که شامل پیراهن سفید پوشیدن، سی دی نوشتن و در مسیر کنگره 60 بودن، تیپر کردن می‌باشد و حالا من رفتم و شما پشت سر من بیایید و وقتی یک سفر اولی وارد کنگره 60 می‌شود از دام اعتیاد بیرون می‌آید و به رهایی می رسد ،وارد لژیون انضباط می‌شود که آن لژیون مرزبانی، راهنمایی، ایجنت و تمامی مسافرانی که در حال خدمت هستند یعنی آن نظم و انضباط باعث شده برای من که مسافر هستم یک نظم و انضباطی درست کنند که من بتوانم به انسان‌ها خدمت کنم در قبال زمانی که آن‌ها به من خدمت کرده‌اند.

در لژیون بعدی که ایمان است، برای اینکه یک مسافر بتواند جایگاه خودش را پیدا کند تا بتواند حرکت کند باید برود به سمت لژیون سردار، وقتی در لژیون عقل هستی ایمان را لازم داری، وقتی در لژیون محبت هستی، ایمان را لازم داری، تعریف ایمان یعنی تجلی نور خداوند در انسان و وقتی نگاه به ایمان می‌کنی، خود ایمان جایگاه محبت است. تک‌تک افرادی که درلژیون سردار هستند نقش ستون‌هایی از جنس عشق و محبت را دارند و یک‌ تختی از جنس تعقل دارد که بخشندگی با تمام قدرت حکمرانی می‌کند. زمانی که در لژیون ایمان حرکت می‌کنیم از ترس عبور کرده و به سمت شجاعت می رویم و زمانی که در لژیون عشق هستیم از نفرت به دور هستیم. زمانی که من در لژیون ایمان قدم برداشته‌ام دو نفر را با خودم همراهی کرده‌ام و می‌توانم بگویم از کفر به ایمان رسیدم، کفر یعنی حقیقت بزرگی را پنهان کرده‌اید، حقیقت رهایی در کنگره را پنهان کرده‌اید به قول جناب مهندس کسی که مصرف‌کننده مواد مخدر هست دارد به غربت می‌رود، کسی که به غربت برود هم مال از دست می‌دهد و هم اذیتش می‌کنند و وقتی از این غربت بیرون آمدی قدردان کسانی که تو را در این راه یاری کرده اند باشید، این‌ها یاران مهندس هستند و درراه حق و حقیقت چراغ رهایی دست این‌هاست،لذا یکی را انتخاب کنید، بعد از مدتی که در حال آموزش گرفتن بودید در لژیون ویلیام وارد شوید و حتما سفر ویلیام را انجام بدهید لژیون ویلیام دقیقاً مانند شمعک یک آبگرم کن می‌ماند،گر این شمعک را در سفر اول خاموش کردی که هیچ ولی اگر خاموش نکردی درسفر دوم به‌محض اینکه شیر آب را باز کنید سریع آب‌گرم‌کن روشن می‌شود پس دروازه ورود به مواد مخدر سیگار می‌باشد و حتماً سیگاررادرمان کنید. ما درکنگره 60 در تمامی لژیون‌ها اعم از جونز، ویلیام و... گل و رهایی دریافت می‌کنیم در لژیون سردار هم رهایی از فقر و قطع فقر می‌باشد و اینجا منظور از فقر همان فقری است که از ستون فقرات می آید.

پس با تمام توان در لژیون‌ها شرکت کنید و از طرفی همانطور که در کوهنوردی و در برف و بوران کل اعضای گروه با طناب و یا شال هایی کمرهایشان به یکدیگر بسته شده و به هم مرتبط هستند و سرنوشت هر کدام به دیگری ربط دارد و در کنگره هم به همین گونه ما در قبال همدیگر مسئول هستیم و راهنما به رهجو ، سفر دومی به سفر اولی و آن سفر اولی هم که برگشت می کند به نحوی به ما مرتبط است و ما در قبال او مسئول هستیم. از این‌که به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما ممنون و سپاسگزارم .