دهمین جلسه از دوره پنجاهوهفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی پروین اعتصامی اراک، با استادی دیدهبان محترم مسافر رضا، نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر بهنام، با دستور جلسه:
«نظم،انضباط،واحترام در کنگره ۶۰»
در روز پنجشنبه ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، رضا هستم، یک مسافر.
خیلی خوشحالم که امروز هم فرصتی پیش آمد تا در خدمت شما باشم؛ در شعبهی پروین اعتصامی، در فضای گرم و صمیمی خودتان. با همکاری و همدلیِ یکدیگر توانستیم چنین شعبهی خوبی را برپا کنیم. این موفقیت حاصل نمیشود مگر زمانی که آموزشهایی که میبینیم در وجود تکتک ما اثر کند و نتیجهاش را در عملکرد بیرونیمان ببینیم.
تبریک میگویم به تمام دوستانی که در آزمون راهنمایی پذیرفته شدند، چه راهنمای تازهواردین و چه راهنمای DST، در هر دو بخش مسافران و همسفران محترم. برای همهی شما آرزوی موفقیت دارم، چون وارد مرحلهی جدیدی از زندگی شدهاید؛ مرحلهای که در آن، نگاه انسان به زندگی تغییر میکند و دنیا را از زاویهای تازه میبیند — با تفکری متفاوت، با شناخت ارزشها و ضدارزشها، زیباییها و رنگهای تازه.
در کنگره آموختهایم که «سفر از ظلمت به نور» فقط در نوشتار نیست؛ باید آن را زندگی کنیم، لمس کنیم و در رفتار و تفکرمان نشان دهیم. در سفر اول یاد میگیریم نظم و ادب و انضباط را رعایت کنیم — همان موضوعی که دستور جلسهی امروز ماست. چون انسان ذاتاً موجودی است که میل به بینظمی دارد، دوست دارد بیزمان زندگی کند، هر وقت دلش خواست کاری انجام دهد و به هیچکس پاسخگو نباشد.
اولین درسی که کنگره به ما میدهد این است که مصرف مواد را تنظیم کنیم: بدانیم چه ساعتی و چه مقدار مصرف میکنیم. این نظم اولیه، پایهی یادگیریِ انضباط و تفکر است. بعد از حدود ده تا یازده ماه، وقتی اصول را رعایت میکنیم و طبق پروتکل پیش میرویم، به رهایی میرسیم. اما نظم و ادب فقط در گفتار نیست؛ در رفتار، در فکر، و حتی در نوع نگاه ما به دیگران باید دیده شود. بیادبی فقط فحش دادن نیست؛ حتی اگر در ذهنمان نسبت به دیگران قضاوت منفی داشته باشیم، نوعی بیادبی کردهایم.
هرچه بیشتر بتوانیم تفکر خود را اصلاح کنیم، بیشتر به خودِ واقعیمان نزدیک میشویم. هر کدام از ما زندگی و تجربهی خاص خود را داریم، اما همه زیر یک سقف جمع شدهایم. با این حال، هرکسی در دنیای ذهنی خودش زندگی میکند. پدر، مادر، خواهر، برادر — هر یک در دنیای خودشاناند. اما قوانینی در هستی وجود دارد؛ قانون عمل و عکسالعمل، قوانینی که اگر اجرا نشوند، ارتباط ما با زندگی واقعی قطع میشود.
کنگره به ما یاد میدهد که ادب، انضباط و تفکر، پایههای یک زندگی سالم و ساختن جهانی بهتر هستند. من وقتی وارد کنگره شدم ۲۷ ساله بودم، موهایم هنوز سفید نشده بود و با غرور جوانی فکر میکردم همهچیز را میدانم؛ گمان میکردم پدر و مادرم نمیفهمند و فقط خودم درک درستی از زندگی دارم. اما در کنگره یاد گرفتم از نگاه دیگران هم دنیا را ببینم، خودم را جای دیگران بگذارم و قضاوت نکنم — حتی خودم را.
کنگره به ما آرامش میدهد، چون ما در اینجا یاد گرفتهایم در مورد دیگران حرف نزنیم، غیبت نکنیم، دربارهی مرزبانی یا لژیون دیگر قضاوت نکنیم. ما ذهنمان را هدفدار کردهایم و بر اساس آموزشها و نوشتارها فکر میکنیم. در سفر اول نظم در مصرف و رفتار را یاد میگیریم و در سفر دوم یاد میگیریم چه چیزهایی را در ذهن و زبانمان نگه داریم و چه چیزهایی را کنار بگذاریم.

در نهایت، هرکدام از ما فقط مسئول خودمان هستیم و فقط خودمان را میتوانیم قضاوت کنیم. هر کس تجربه و نگرش خودش را دارد. اگر بخواهیم کنگره و زندگیمان بر پایهی احترام، نظم و محبت پیش برود، باید این اصول را در عمل اجرا کنیم.
احترامی که به مسافر و همسفر گذاشته میشود، همان چیزی است که به کنگره معنا میدهد. اگر این چهارچوبها نباشد، کنگرهای هم وجود نخواهد داشت. بیرون از اینجا هر کسی هر طور میخواهد حرف میزند، اما در این مکان چون با ادب و احترام صحبت میکنیم، فضا دلنشین میشود.
ما در کنگره سخنان بیهدف نمیگوییم؛ چون تفکرمان هدفمند است. هر یک از ما در جستوجوی آن بخش درخشان درون خودمان هستیم — همان انسانیتِ ناب. و هرکس به اندازهی تلاشی که میکند، به آن نزدیک میشود. روابط ما با دیگران نشان میدهد چقدر رشد کردهایم و چقدر زحمت کشیدهایم.
از اینکه به صحبتهایم گوش دادید، صمیمانه سپاسگزارم.
.
📷 عکس و تایپ:
مسافر مجید(لژیون سوم)
تنظیم و ارسال:مسافر مجید(لژیون سوم)
✍️ «مسافران نمایندگی پروین اعتصامی اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
2189