اولین جلسه از دور چهارم لژیونهای سردار نمایندگی رضا با استادی راهنمای محترم دنور مسافر حمید و نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه " نظم، انضباط و اخترام در کنگره 60 "در روز پنج شنبه تاریخ 17 مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:0۰ آغاز به کارکرد.
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر
خیلی خوشحال و شاکر هستم که یک بار دیگر در جمع با محبت اعضای لژیون سردار نمایندگی رضا حضور دارم از نگهبان و دبیر و خزانه دار دوره قبل آقایان محسن بوستانی، حسن فرهنگیان و رسول حسینی تشکر می کنم و قدردان زحمات این عزیزان هستیم و تبریک می گویم به دوره چهارم لژیون سردار نمایندگی رضا به نگهبان عزیز مسافر حسن و مسافر مرتضی و مسافر داود انشالله که در ادامه مسیر موفق و پیروز باشید
در مورد دستور جلسه نظم، انضباط و احترام در کنگره 60 و رابطه ما با لژیون سردار، ما در کنگره دستور جلسات زیادی داریم که همه این دستور جلسات می خواهد به من حمید یک پیامی را انتقال بدهد همه این دستور جلسات به خاطر این است که من حمید درمسیر رهایی در مسیر صراط مستقیم حرکت کنم و به آن خواسته و هدفی که دارم برسم نظم و انضباط هم دقیقا یکی از این دستور جلساتی هست که من مصرف کننده همیشه زمانی که در تاریکی اعتیاد بودم زمانی که قبل از کنگره در تاریکی زندگی می کردم همیشه با این نظم و انضباط بیگانه بودم و اولین چیزی که در اعتیاد از انسان گرفته می شود همین نظم و انضباط است
نظم و انضباط در صحبت کردن در خوابیدن در بیدار شدن در شغل در زندگی روزمره حتی در سیستم جسم انسان دقیقا به خاطر مصرف مواد مخدر همین نظم و انضباط از من گرفته شد و باعث شد که بی تعادلی در من حمید رخ بدهد تا قبل از کنگره ما هیچ آگاهی نداشتیم همه ما مصرف کننده بودیم نمی دانستیم که اعتیاد با ما چه کار کرده است ولی خدا را شکر وقتی وارد کنگره شدیم اولین چیزی که به من مصرف کننده یاد دادند همین مسئله نظم و انضباط بود همین قوانین رایج در هستی بود ما در کنگره هر دستور جلسه ای که داریم از قوانین از حرمت ها از دستور جلسات از آموزش ها همه برگرفته شده از قوانین الهی است که به من حمید می خواهد یاد بدهد که اگر می خواهی مورد لطف و احترام الهی قرار بگیری باید یک سری از قوانین الهی را رعایت کنی باید منظبط و روی نظم باشی چون مبنای هستی بر اساس نظم است خورشید سر یک ساعتی طلوع می کند و سر یک ساعت مشخصی غروب می کند ماه و ستارگان و چرخش کره زمین به همین صورت در کنگره همه چی از هستی و طبیعت الگو می گیرد همه این ها هستی دارند کار خودشان را انجام می دهند به جز من انسان که اشرف مخلوقات هستم منی که خداوند بهم قدرت اختیار داد و گفت اختیار توی حمید محترم شمرده شده است و بنا به آن جهل و ناآگاهی که داشتم به درون اعتیاد به درون تاریکی ها به درون جهنم فرود آمدم
خدا را شکر با ورود به کنگره با گرفتن آموزش ها متوجه شدم که من چون یک سری از قوانین را رعایت نکردم چون به یک سری از حرمت ها پایبند نبودم باعث شدم خودم با دستان خودم هیچ کس دیگری مقصر نبود که وارد دنیای تاریکی بشوم و اولین قدمی که به من حمید یاد دادند این بود که درست بیایم و روی نظم باشم تا هستی و کنگره برای من حمید احترام بگذارند و من را به آن خواسته ای که دارم برسانند همه ما تاریکی اعتیاد را تجربه کردیم وقتی نظم و انضباط را رعایت نکنی از لذت های هستی محروم می شوی چون هستی هوشمند است چون هیچ مجازاتی بالاتر از اعتیاد نیست و باز خدا را شکر مورد لطف خداوند قرار گرفتیم و راه کنگره را پیدا کردیم
آقای مهندس می گوید ما بی جهت به مجلس عاشقان دعوت نشده ایم امروز که ما در این صندلی نشستیم بی جهت دعوت نشده ایم ما بندگان برگزیده خداوند هستیم که امروز قسمت من شده که روی صندلی بنشینم پس نقش من ارتباط این دستور جلسه با لژیون سردار است و ما درکنگره آموزش می گیریم و رابطه اش این است که اگر می خواهیم ما دوباره آن محرومیت را تجربه نکنیم باید وسط این دایره باشیم و خیلی راحت آمدیم به رهایی و درمان رسیدیم وظیفه من حمید است که قدردان و سپاسگزار خداوند بزرگ باشم و ناسپاس نباشم انسان موجودی نا سپاس است مگر اندکی کسانی که عمل صالح انجام می دهند به خداوند و عالم غیب ایمان دارند پس الان که راه برای من باز شده است و همه ما که جهنم اعتیاد را تجربه کردیم و داریم در کنگره خیلی راحت سفر می کنیم وظیفه تک تک ما هست که لژیون سردار را حمایت کنیم و در صحنه حضور داشته باشیم آقای مهندس همیشه می گویند که کنگره هدف نیست کنگره یک وسیله است هدف من حمید هستم هدف من رهجو سفر اولی و سفر دومی هستم کنگره هیچ موقع به پول من و امثال من هیچ نیازی ندارد کنگره می گوید فقط هدف خودت هستی که به آن ارتقاء و صلح و آرامش برسی لژیون سردار دقیقا همین است پول من حمید را نمی خواهد می گوید بیا بشین من به تو آگاهی و دانایی می دهم بعد شما با آن اختیاری که داری می توانی کمک کنی یا کمک نکنی پس امروز من حمید اینجا نشستم هیچ جبر و اجباری نیست که من در این جلسات و گلریزان شرکت کنم یا نکنم آقای مهندس می گوید هر کس در کنگره به رهایی برسد حسابش با کنگره صفر است و هیچ دینی با کنگره ندارد در وادی پنجم از تفکر به نقطه عمل حرکت می کنیم دقیقا یک ماه دیگر به گلریزان باقی مانده است همه ی ما باید با آموزش هایی که گرفتیم طبق دریافتی که از کنگره داشتیم چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ معنوی بر همه ما واجب است که در این جشن گلریزان با نهایت توان خودمان شرکت کنیم چرا که اگر من توانستم در صفت بخشندگی و گذشت را یاد بگیرم سکوی پرتابی است که من حمید به ارتقاء برسم من حمید باید بدانم که برای چه چیزی باید گذشت داشته باشم چون یکی از قوانین هستی همین گذشت و بخشش است همه اجزاء هستی این گذشت و بخشش را دارند درختان و گیاهان و جانواران همه می بخشند درخت میوه و سایه اش را برای خودش نمی خواهد دریا موجودات را برای خودش نمی خواهد من حمید هم باید الگو بگیرم باید به اندازه توان خودم شرکت کنم در کنگره و هر ساختاری برای حفظ و بقاء و رشد و توسعه خودش به سه پارامتر نیازمند است یکی منابع علمی و نیروی متخصص و منابع مالی لژیون سردار منابع مالی کنگره است من حمید باید در هر سه ضلع این مثلث با تمام توان خودم حرکت کنم چه در بحث علم و نیروی انسانی که همه دارند خدمت می کنند و بخش مالی هم اگر بخواهم کمک کنم باید درلژیون سردار کمک کنم چون بعضی ها بر این باورند که چون من خدمت می کنم نیاز نیست در بحث مالی شرکت کنم یا اگر من در لژیون سردار شرکت کردم دیگر نیاز نیست در نیروی انسانی شرکت کنم استاد امین در سی دی تیر و کمان می گویند که اگر می خواهی دریافت بیشتری داشته باشی باید در هر سه پارامتر نقش پررنگی در حد توان داشته باشید من حمید فکر می کردم اگر در لژیون سردار شرکت کنم یا دنور شوم یا هر کمکی کنم باید منتظر باشم خداوند صد برابر آن را به من حمید برگرداند وقتی به وادی هشتم و جبران خسارت رسیدم و به وجدان خودم رجوع کردم دیدم من خیلی خسارت های زیادی به جامعه به خودم و خانواده و طبیعت وارد کردم و حالا که در کنگره 6 میلیون یا 50 میلیون پرداخت می کنم فکر می کنم که از فردا خداوند نعمت ها و برکاتش را برای من نازل کند و من حمید میلیاردر و خوشبخت شوم اما من حمید خیلی بدهکار هستم این لژیون سردار و گلریزان یک فرصتی است که در اختیار من قرار گرفته است که من حمید بتوانم ذره ای از آن خسارت هایی که در زمان تاریکی و زمان حال خرابی وارد کردم بتوانم جبران کنم و اولا حساب خوم را صفر کنم و بعد این گذشت و بخشش را یاد بگیرم تا به آن صلح و آرامش و رهایی و حال خوش و آن بهشتی که وعده داده شده است بتوانم خودم را نزدیک کنم انشالله که همه ما بهترین برداشت را از این دستور جلسات داشته باشیم و با تمام توان و قدرت خودمان در گلریزان شرکت کنیم چرا که وعده خداوند دروغ نیست.
خیلی متشکرم که با سکوت زیبایتان به صحبت های من گوش کردید.

.jpg)


تایپ: مسافر حسین لژیون پانزدهم
ویرایش: مسافر محمد لژیون پانزدهم
ارسال خبر: مسافر جلال لژیون پنجم
تایید خبر: مسافر داود لژیون سوم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
146