جلسهی دوم از دورهی هفتم کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی پردیس با استادی راهنما مسافر مهرداد، نگهبانی مسافرمصطفی و دبیری مسافر علی با دستور جلسهی «صورت مسئله اعتیاد» چهارشنبه 16 مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
همانطور که میدانید، یکی از ارکان مهم در جلسات کنگره ۶۰ نظم، انضباط و احترام است. شاید در نگاه اول صحبت کردن دربارهی نظم، موضوعی ساده به نظر برسد. اما هنگامی که به عمق و ریشهی آن نگاه میکنیم، درمییابیم که مسئلهی اصلی در درمان اعتیاد، دقیقاً در همین سادگیها نهفته است.
بهعنوان فردی که سالها درگیر مصرف بودم و امروز به لطف خداوند و کنگره به رهایی رسیدهام، بهخوبی میدانم که یکی از بزرگترین مشکلات فرد مصرفکننده، نبودِ نظم در زندگی است. فرد مصرفکننده معمولاً در هیچ بخشی از زندگیاش برنامهریزی ندارد؛ نه زمان کارش مشخص است، نه زمان خواب و استراحت، و نه حتی نوع و مقدار مصرفش. این بینظمی، به مرور تمام جنبههای زندگی او را تحتتأثیر قرار میدهد.
گاهی دیده میشود که افرادی با وجود مصرف، زندگی نسبتاً منظمی دارند؛ مثلاً کسی که سالهاست تریاک مصرف میکند اما کارمند است و زندگیاش چارچوبی دارد. در مقابل، فردی که بیبرنامه و آشفته مصرف میکند، معمولاً در شرایط بسیار دشوارتری قرار دارد. همین مثال ساده نشان میدهد که نظم تا چه اندازه میتواند در کیفیت زندگی در شرایط مصرف تأثیرگذار باشد.
.jpg)
در کنگره ۶۰، نظم یک اصل بنیادی است؛ از زمان مصرف دارو گرفته تا نوشتن سیدی، حضور در جلسات و رعایت ساعتهای مشخص. این ساختار به فرد کمک میکند تا بهتدریج نظم را در تمام جنبههای زندگیاش جاری کند. کسی که وارد کنگره میشود، یا باید با این نظم همسو شود، یا دیر یا زود کنگره را ترک خواهد کرد.
یکی از دلایل مهمِ پایداری بالای رهایی در کنگره ۶۰، همین انضباط و احترام است. هرچند گفته میشود ۹۰ درصد از بازگشتها به علت مصرف سیگار و ۱۰ درصد به دلیل مسائل جهانبینی است، اما در واقع ریشهی هر دو در نبودِ نظم و احترام نهفته است. کسانی که پس از مدتی حضور در کنگره، در رفتار، گفتار، نوع پوشش و شیوهی برخوردشان تغییر ایجاد میشود، معمولاً مسیر درمان را با موفقیت طی میکنند. اما کسانی که همچنان در همان رفتار و گفتار قبلی باقی میمانند، متأسفانه کمتر دوام میآورند.
فرد منظم به خودش احترام میگذارد و همین احترام، در نگاه دیگران نیز منعکس میشود.
رهجویی که منظم و مسئولیتپذیر است، در نظر راهنما نیز محترمتر است و مورد اعتماد بیشتری قرار میگیرد. اما بینظمی، نشانهی بیاحترامی به خود و دیگران است و در نهایت، مانعی در مسیر رشد و رهایی خواهد بود.
در پایان، تجربهی شخصی خودم را هم بیان کنم: در گذشته فکر میکردم شوخیهای تند و ناسزا گفتن، فقط برای خنداندن است و تأثیری ندارد. اما با گذر زمان فهمیدم که حتی شوخیهای ناپسند نیز بر ضمیر ناخودآگاه تأثیر میگذارند و در رفتار آگاهانهی ما نمود پیدا میکنند. بنابراین آموختم که احترام فقط در رفتار رسمی نیست؛ حتی در شوخی هم باید حرمت و ادب را حفظ کرد.
سایت نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
268