English Version
This Site Is Available In English

آن چه که می‌دهیم نباید حسابگرانه باشد

آن چه که می‌دهیم نباید حسابگرانه باشد

گاهی گمان نمی‌کنی ولی خوب می‌شود
گاهی نمی‌شود که نمی‌شود که نمی‌شود 
گاهی بساط عیش خودش جور می‌شود
گاهی دگر، تهیه به دستور می‌شود 
گه جور می‌شود خود آن بی‌مقدمه
گه با دو صد مقدمه ناجور می‌شود 
گاهی هزار دوره دعا بی‌اجابت است 
گاهی نگفته قرعه به نام تو می‌شود

خدا را بسیار سپاسگزارم از این‌ که من را در جایگاهی مقدس قرار داد تا لذت بخشیدن را بیاموزم. از آقای مهندس که با آموزش‌های بی‌نظیر ایشان بسیاری از ندانسته‌ها را یاد گرفتم، کمال تشکر را دارم.

زمانی که وارد لژیون سردار شدم، همه از بخشش صحبت می‌کردند، دریغ از این‌ که من چیزی بدانم. فقط گوش می‌دادم تا بفهمم که چه برای من مقدر شده است. 
زمان گذشت تا من فهمیدم که بخشیدن، همانند اقیانوسی است که باید خروج کند و اگر خروج نکند، آبی از آن جاری نمی‌شود. 
موقعی که آب روان است، خروج پیدا می‌کند، گاه از تاریکی، گاهی از بدی، گاهی از کینه، نفرت و شاید از حس غروری که همیشه با منیت همراه است.

ما باید بدانیم که چه داده‌ایم و چه پس می‌گیریم. آن چه که می‌دهیم نباید حسابگرانه باشد؛ بلکه باید از جنس عشق بلاعوض باشد. 
زمانی که یک پنجم از چیزی را بخشیدم، یک پنجم دانایی به آن اضافه می‌شود. وقتی از خود بگذرم، خودم را می‌بینم و بیش‌تر عشق می‌ورزم. معرفت همیشه در جهت خیر و شر است. 
معرفت، یعنی آگاهی و شناخت که اگر در جهت خیر باشد به درجه عشقی بلاعوض می‌رسد؛ یعنی عشقی از جنس خداوند. 
در آخر اگر از تو پرسیدند: چگونه پس از رنج لبخند زدی؟ 
بگو: به قضای الهی راضی شدم و خداوند آن را برایم به خیر تبدیل کرد.

نویسنده: همسفر آسیه رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر شیرین رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر ساره رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .